مسئول نمایشگاه های راسخون روی صنــــدلــــــی داااغ!!!

جناب فرجام خیلی ازتون ممنونم که با صبر به تمام سئوالات بنده پاسخگو بودید. دیروز غیبت داشتم امروز سعی کردم که با سئوالاتم تلافی دیروز رو هم دربیاورم.

عرض سلام وادب خدمت شما، خواهش می کنم حسابی جبران مافات کردید ولی هنوز زیاد صندلیم داغ نشده.

1- تا حالا کسی بهتون گفته که خیلی آدم صادقی هستید؟ این خصلت از چه کسی بهتون رسیده؟ تا به حال شده چوب صداقتتون رو بخورید؟ کی؟ چرا؟

کلا سعی می کنم اینجوری باشم ولی فکر نکم  زیاد صادق باشم. این خصلت خانوادگی البته چوبشم خوردم ولی با عث درس عبرت برام نشده هنوز ادامه می دهم. به دلیل تعدد موارد نمی دونم کدومشو بگم.

2- نظرتون در مورد گردهمایی راسخونی ها در نمایشگاه قرآن تهران؟ دفعه اولی که بنده رو دیدید و کلی اذیتتون کردم که اصلاً عضو راسخون نبودم از دستم ناراحت شدید؟ فکرش رو می کردید که دارم سر به سرتون میذارم و از مدیران تالار باشم؟ 

گرد همایی خوبی بود با این که تعداد کم بود ولی صمیمیت جمع خوب بود. بنده اذیتی از نا حیه شما نشدم نه انرزی زیادتون برام جالب بود شاید به انرژی شادابیتون قبطه خوردم. بله فکرشو می کردم که مدیر تالار باشید ولی اینکه کدوم تالار نه .

3- در همان روز از دیدار کدامیک از کاربران بیشتر متعجب شدید؟ و چه کسی دقیقاً عین همان تصویری که در ذهن شما بود، بود؟ :))

دیدن همه کاربران برای من سعادتی بود ولی کلا انرژی زیاد شما و خانم تهمورث برام جالب بود .ولی همه طبق تصوری که از کاربران را سخون داشتم بودند .

4- میگما الان اصلاً عذاب وجدان نگرفتید که چرا یک کتاب رستاخیز به بنده که این همه تاکید فراوان داشتم هدیه نکردید؟

نه چون من به اقای کیانی ونجاران گفتم و آنها هم برای شما ارسال کردند ولی یکم تاخیر داشت.

5- به نظرتون چرا من این همه سئوال می پرسم؟

برای داغ کردن صندلی داغهای مختلف  که تا حدودی الان داره صندلی منم داغ میشه .