0

احکام و احادیث نجوم

 
yarabyarabyarab
yarabyarabyarab
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : مرداد 1390 
تعداد پست ها : 3539
محل سکونت : قزوین

پاسخ به:احکام و احادیث نجوم
شنبه 9 آذر 1392  11:22 AM

چگونگی پیدایش جهان:

قرآن مجید در سورة مباركه انبیاء آیه 30 به چگونگی آفرینش اولیه جهان اشاره كرده و می‌فرماید:

(اَوَلَم یرالذین كفروا ان السموات و الارض كانتا رتقاً ففتقناهما و جعلنا من الماء كل شیء حی افلا یؤمنون».

(آیا كسانی كه كافرند نمی‌دانند كه آسمانها و زمین پیوسته بود و ما از هم بازشان كردیم و هرچیز زنده را از آب آفریدیم پس چرا ایمان نمی‌آورند)؟

در تفسیر المیزان ذیل این آیه چنین آمده:

مراد از «رؤیت» علم فكری است و اگر آن را رؤیت نامید به خاطر این است كه علم فكری در هرامری آن را مانند رؤیت می‌سازد. دو كلمه «رتق» و «فتق» به دو معنای مقابل همند، راغب در مفردات گفته: كلمه «رتق» به معنای ضمیمه كردن و به هم چسباندن دو چیز است، چه اینكه در اصل خلقت به هم چسبیده باشد و چه آن را با صنعت عمل بچسبانند، همچنان كه قرآن كریم می‌فرماید: «كانتا رتقاً ففتقناهما» زمین و آسمان به هم چسبیده بودند، از یكدیگر جداشان كردیم... یعنی یك موجود بوده، كه دیگر امتیازی میان زمین و آسمان نبوده، یك موجود رتق و متصل‌الاجزاء بوده...(24)

در تفسیر نمونه نیز ذیل آیه فوق سه نوع تفسیر را اشاره كرده كه یكی از آنها چنین است:

به هم پیوستگی آسمان و زمین اشاره به آغاز خلقت است كه طبق نظرات دانشمندان، مجموعه این جهان به صورت توده واحد عظیمی از بخار سوزان بود كه بر اثر انفجارات درونی و حركت، تدریجاً تجزیه شد و كواكب و ستاره‌ها از جمله منظومه شمسی و كره زمین بوجود آمد و باز هم جهان در حال گسترش است.(25)

در اینجا به شرح مختصری در مورد نظریه دانشمندان فیزیك در خصوص پیدایش عالم كه به «انفجار بزرگ=بیگ=بانگ=مهبانگ» معروف است می‌پردازیم:

حدود پانزده میلیارد سال قبل، عالم، در طی یك انفجار عظیم كه حالا آن را مهبانگ می‌نامیم، از بطن هیچ بیرون آمد. در این لحظه بود كه همه چیز: كل ماده، انرژی، حتی فضا و زمان، بوجود آمد. ]انما امره اذا أراد شیئاً ان یقول له كن فیكون[ (یس،82) (خدای تعالی در ایجاد هر چیزی كه ایجاد آن را اراده كند، به غیر از ذات متعالی خود به هیچ سببی دیگر نیازمند نیست و همین كه هست شدن چیزی مورد اراده خدا قرار گرفت، بدون درنگ لباس هستی می‌پوشد) سعدی در این باره چه زیبا سروده كه:

به امرش وجود از عدم نقش بست                        كه داند جز او كردن از نیست هست

فردوسی نیز در این باره فرموده: 

ز آغاز باید كه دانی درست                                 سرمایة گوهران از نخست

كه یزدان ز ناچیز چیز آفرید                                بدان تا توانایی آمد پدید

 از آن لحظه آغاز آفرینش، خمیرة عالم در حال انبساط و سردشدن بوده است. نخستین لحظات مهبانگ، عالم حجم ناچیزی را اشغال می‌كرد و تا حدی غیر قابل تصور داغ بود. یك آتشگوی سوزان از تابش آمیخته با ذرات میكروسكوپی ماده بود. اما عاقبت عالم چندان سرد شد كه اتمها تشكیل شدند. به تدریج، این اتمها تحت تأثیر گرانش گرد هم آمدند تا میلیاردها كهكشان، یعنی جزایر عظیم ستارگان را بسازند كه كهكشان خود ما- كهكشان راه شیری- فقط یكی از آنهاست. در سال 1992 (1371هـ .ش)، وقتی ماهوارة كاشف زمینه كیهانی ناسا (cobe) «بذر» هایی را آشكار سازی كرد كه چنین كهكشانهایی درگاز سرد شوندة مهبانگ از آنها روییدند، یكی از واپسین تكه‌های پازل تصویر مهبانگ در جای خود قرار گرفت. اكنون كیهانشناسان معتقدند كه می‌توانند مسیر تكوین عالم را از نخستین لحظه پیدایش تا به امروز رهگیری كنند.

 

نشانه‌های مهبانگ (انفجار بزرگ = Big Bang)

ستاره‌شناسان به كمك سه نشانه اساسی به مهبانگ هدایت شده‌اند. اولین و چشمگیرترین نشانه‌ها این است كه كل عالم در حال انبساط است. همانطور كه اشاره شد ادوین هابل در سال 1929 (1308 هـ .ش) كشف كرد كه اجزای عمدة سازندة عالم- كهكشانها، مانند كهكشان خودمان- شبیه به تركشهای گلولة انفجاری كیهانی در لحظة پس از انفجار عظیمش، در حال گریختن از یكدیگرند.

اگر عالم در حال انبساط است، یك نتیجه اجتناب‌ناپذیر می‌نماید: عالم باید در گذشته كوچكتر بوده باشد. باید لحظه‌ای بوده باشد كه این انفجار آغاز شده است: لحظة زایش عالم. اهمیت واقعی كشف هابل در همین‌جاست. هرچند عالم قدیمی است، اما از ازل وجود نداشته است. اگر در خیال این انفجار را به عقب برگردانیم، مانند فیلمی كه به عقب برمی‌گردد، ستاره‌شناسان می‌توانند پی‌ببرند كه عالم در پانزده میلیارد سال پیش، از بطن یك انفجار غول‌آسا، زاده شد.

اولین شاهدی كه نظریه مهبانگ را تأیید می‌كند، وجود تابش زمینه كیهانی، یعنی «پس-تاب» سرد شده آتشگوی مهبانگ است. عجب اینكه، این پس تاب هنوز هم برهم رخنه فضا، پس از گذشت 15 میلیارد سال از آن رویداد نفوذ می‌كند. این آتشگوی كه اكنون تا دمای 726/2 درجه كلوین (حدود-C273) سرد شده است، به صورت امواج رادیویی موج كوتاه، یا میكروموج، تجلی پیدا می‌كند.

هر چند كه تابش  زمینة كیهانی 99 درصد تمامی انرژی نورانی را در برمی‌گیرد كه هم‌اكنون در عالم جاری است، اما این امر تا سال 1965 معلوم نشده بود، و كاملاً از روی تصادف به آن پی‌بردند. «آرنوپنزیاس» و «رابرت ویلسون»، دو ستاره‌شناس جوانی كه در آزمایشگاه بل در نیوجرسی كار می‌كردند، به خاطر این كشف خود، مشتركاً جایزه نوبل سال 1978 در رشته فیزیك را از آن خود كردند.

 

خیز تا بركلك آن نقاش جان افشان كنیم           كین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت

كهكشان مارپیچی غیر عادی NGC4622 ، در صورت فلكی قنطورس احتماما بر اثر برخورد یا تاثیر گرانشی یك كهكشان دیگر دارای چنین بازوها و ساختارهای حلقه مانند خاصی شده است.

 

در آغاز...

واپسین تكه‌ از شواهدی كه نوید دهنده نظریه مهبانگ‌اند، عبارت است از این دلیل كه حدود 25 درصد جرم عالم به صورت عنصر هلیم است. هرچند كه اكثر عناصر، مانند كربن و آهن، را حاصل هیدروژن می‌دانند كه بر اثر واكنش هسته‌ای در داخل ستارگان به وجود می‌آیند، اما طول عمر عالم كافی نبوده است تا ستارگان فرصت داشته باشند چنین مقدار زیادی هلیم بسازند. موجه‌ترین توضیح برای این موضوع عجیب و غریب این است كه در زمانی كه در گذشته تمامی عالم از یك مرحلة چگال داغ عبور كرد كه طی آن بر اثر واكنشهای هسته‌ای قسمت اعظم هلیم از هیدروژن ساخته شد. محاسبات نشان می‌دهند كه دراین مرحله (یا فاز)- یعنی مهبانگ داغ- تقریباً 25 درصد جرم عالم، به طوری كه مشاهده شده، به هلیم تبدیل شده است.

گیورگی (ژرژ) گاموف، فیزیكدان امریكای روس تبار، نخستین كسی بود كه پی برد این مهبانگ یك مهبانگ داغ بوده است. علت داغ بودن مهبانگ همان است كه هوای داخل تلمبه دوچرخه در هنگام متراكم شدن، گرم می‌شود. در سالهای 1940، گاموف با بهره‌گیری از فیزیك هسته‌ای، یعنی فیزیك ماده در دمای میلیونها و میلیاردها درجه، به خاطر فهم آنچه كه در چند دقیقه اول پیدایش عالم در آن پیش آمده، دقیقاً همین‌كار را انجام داد. گاموف به فیزیكدانان نشان داده است كه چگونه به لحظه‌های اولیه مهبانگ «بنگرند». فیزیكدانان امروزی، به پیروی از وی، دانش خود را درباره ماده در دمای تریلونها درجه و حتی بیشتر به كار می‌بندند، كه از آزمایشهایشان در شتابگرهای غول‌پیكر ذرات استنتاج كرده‌اند. اما، در حالیكه گاموف در چند و چون دقیقه پس از مهبانگ كندوكاو كرد، آنان شرایط نخستین هزارمهای یك ثانیه اول و پیش از آن را با اطمینان پیش‌بینی می‌كنند. میراث گاموف این است: ما اكنون پی‌می‌بریم كه پاسخ این پرسش‌هایی كه منشأ عالم كجاست، فقط به كمك فیزیك ذرات انرژی بالا داده می‌شود. فیزیكدانان ذرات اذعان می‌كنند كه رویداد مهبانگ پر انرژی‌ترین واكنشی بوده كه بوقوع پیوسته است. در واقع زمان با مهبانگ آغاز شده است.

عالم اولیه پاتیل جوشانی مملو از تابش الكترومغناطیسی، به شكل بسته‌های كوچك انرژی به نام فوتون، و ذرات میكروسكوپی ماده بود. با افت دما، چون انرژی موجود برای ساختن ذرات از فوتون رو به كاهش نهاد، مخلوط ذراتی كه بر عالم تسلط داشت، دستخوش تغییری بی‌وقفه شد... اما در زمانی كه یك هزارم ثانیه از عمر عالم می‌گذشت و دما به حدود 1000 میلیارد درجه افت كرده‌بود، عالم پر از ذرات عجیب و غریبی بود كه امروزه می‌توان به طور زودگذری آنها را در شتابگرهای ذرات تولید كرد. كواركها، اجزای تشكیل دهندة ذرات آشنای نوترون و پروتون از آن جمله‌اند.

 

عالم با دمای بسیار زیاد آغاز شده است ، كه سرد شدن آن بر اثر انبساط، حتی تا زمان حاضر هم ادامه یافته است. این فكر به صورت رویدادها و دورانهای بسیار اولیه ، به دنبال مهبانگ، در ارتباط با منحنی سرمایش نشان داده شده است . در كنار آن  برآورد های زمان وقوعشان آمده است.

 

بعد از آن كه حدود یك هزارم ثانیه از عمر عالم گذشت ذرات آشنا: فوتونها، الكترونها، پوزیترونها و نوترینوها بر آن مسلط شدند. كواركها به صورت سه تایی كنار هم قرار گرفتند تا نوترونها و پروتونها ساخته شوند.

رویداد مهم بعدی در تاریخ عالم وقتی اتفاق افتاد كه عالم حدود 100 ثانیه عمر داشت و دمای آن فقط به یك میلیارد درجه افت كرده بود. پروتونها و نوترونها اكنون چندان آهسته حركت می‌كردند كه مدتی طولانی در مجاورت یكدیگر توقف كنند تا چسب هسته آنها محكم شود. همین نیروست كه پروتونها و نوترونها را در هسته اتم به یكدیگر می‌چسباند. بدینسان دوران «سنتز هسته‌ای» آغاز شد، در این دوره هسته‌های اتمی سبك تشكیل شدند. این هسته‌ها شامل هلیم، دومین اتم سبك موجود در طبیعت، با دو پروتون و دو نوترون، همراه با سایر عناصر سبكی چون لیتیم بودند...

رویداد مهم بعدی در حیات اولیه عالم عبارت بود از تشكیل اتمها در حدود سیصد هزار سال پس از مهبانگ، وقتی عالم تا 3000 درجه افت كرده بود، سرانجام به اندازه كافی سرد شده بود كه اتمها بتوانند تشكیل شوند...

و اما دوران واپسین پراكندگی، اهمیتش در این است كه لحظه‌ای را مشخص كرده است كه ماده و تابش مسیرهای جداگانه‌ای پیمودند. تا آن زمان، فوتونها ذرات ماده را به همان سرعتی از هم جدا می‌كردند كه این ذرات می‌توانستند به هم نزدیك شوند. فقط وقتی ماده سرانجام از قید استبداد تابش رها شد، تحت گرانش شروع به توده شدن كرد و كهكشانها را شكل داد...(26)

ملاحظه فرمودید كه مواد تشكیل دهندة تمام كائنات اعم از زمین و ماه و خورشید و منظومه شمسی و كهكشان راه شیری و میلیاردها كهكشان و ستاره و سیاره و قمر دیگر در آغاز آفرینش همه بهم فشرده بودند. بطوریكه در 43-10 ثانیه بعد از انفجار بزرگ تمام كائنات در گلوله كوچكی جای داشته كه تجسم آن در ذهن آدمی مشكل است قطر این گلوله 33-10 سانتی‌متر بوده، یعنی میلیاردها میلیاردها میلیاردها بار كوچكتر از هستة یك اتم. وزن مخصوص و درجه حرارت این گلوله غیر قابل تصور است. به طور مثال حرارت آن 1032 درجه بوده یعنی عدد یك وازدنبال آن سی و دو سفر. و اما اینكه چه چیزی قبل از این لحظه آفرینش رخ داده است.

به نظر می‌رسد كه علم قادر به توصیف یا حتی تصور چیزی منطقی، در عمیق‌ترین مفهوم كلمه، در لحظة ابتدایی نیست، هنگامی كه هنوز زمان در صفر مطلق بوده و هنوز هیچ‌چیزی رخ نداده بوده است. در واقع فیزیكدانان تا همین لحظه 43-10 ثانیه پیش می‌روند، نه فراتر از آن و به «دیوار پلانگ» معروف برخورد می‌كنند كه از پشت آن خبر ندارند.(27)

 

 

تصویر از منبع شماره 39 صفحه 514

 

در واقع وجود تمام جهان هستی و كائنات ناشی از همان ذرة اولیه با مشخصات فوق است كه خداوند تبارك و تعالی آفریده است و بقول حافظ:

این همه عكس می و نقش نگارین كه نمود                      یك فروغ رخ ساقیست كه درجام افتاد

در اینجا یكبار دیگر آیه فوق را مرور می‌كنیم:

«... ان‌السموات و الارض كانتا رتقاً ففتقناهما...»

(... آسمانها و زمین بهم پیوسته بودند ما آنها را از هم شكافتیم...)

استیفن‌هاوكینك كیهانشناس معروف معاصر در این باره می‌نویسد:

كشف گسترش جهان یكی از انقلابهای فكری بزرگ سدة بیستم بود و همگان را در شگفتی فرو برد و گفتمان سرچشمة جهان را یكسره دگرگون ساخت. اگر كهكشانها از یكدیگر دور می‌شوند، در گذشته باید به یكدیگر نزدیك بوده باشند. از نرخ كنونی گسترش می‌توان تخمین زد كه ده یا پانزده میلیارد سال پیش آنها باید به راستی بسیار نزدیك به یكدیگر بوده باشند. راجر پنروزومن (در تحقیقات خود) توانستیم نشان دهیم كه نظریه نسبیت عام انیشتین متضمن آن است كه جهان و خود زمان باید در انفجاری مهیب، آغازی داشته باشند. توضیح تاریكی آسمان شبانگاهی این است: هیچ ستاره‌ای نمی‌توانسته است پیش از ده تا پانزده میلیارد سال، یعنی هنگام انفجار بزرگ درخشیده باشد.

ما به این اندیشه كه رویدادها معلول رویدادهای پیشتر هستند و آنان نیز به نوبة خود معلول رویدادهایی باز هم پیشتر می باشند، خو كرده‌ایم. یك زنجیره علت و معلولی وجود دارد كه تا گذشته‌ها گسترش می‌یابد. اما فرض كنید كه رویداد نخستینی وجود داشته باشد. علت رویداد نخستین چه بود؟ این پرسشی نبود كه دانشمندان زیادی مایل به طرح آن باشند. آنان از این پرسش پرهیز می‌كردند، یا همچون روسها ادعا می‌كردند كه جهان آغازی نداشته است!، یا بر آن بودند كه سرچشمة جهان در قلمرو دانش نیست بلكه مربوط به متافیزیك و مذهب می‌باشد ...

قضیه‌هایی كه پنروز و من ثابت كردیم، نشان می‌دادند كه جهان باید آغازی داشته باشد اما دربارة سرشت آن آغاز، اطلاعات چندانی به دست نمی‌دهند. آنها نشان می‌دادند كه جهان در یك انفجار بزرگ آغاز شد. همة جهان و هر آنچه در آن بود، در تك نقطه‌ای با چگالی بی‌نهایت (فشرده) مچاله شده بود. در این نقطه، نظریة نسبیت عام انیشتین درهم می‌شكند و نمی‌تواند برای پیش‌بینی چگونگی آغاز جهان به كار گرفته شود. سرچشمة جهان ظاهراً فراتر از قلمرو دانش قرار می‌گیرد. (28)

در این باره مولانا هم حیرت زده بوده و می‌فرماید:

كاشكی هستی زبانی داشتی                     تا ز هستان پرده‌ها برداشتی

هر چه گویی‌ ای دم هستی از آن              پرده‌ای دیگر بر او بستی بدان

یا عطار نیشابوری از شگفتی راز ذرات عالم می‌فرماید:

كس نداند كُنه یك ذرّه تمام       چند پرسی چند گویی والسلام

در ره او پا و سر گم كرده‌ای       پرده‌ای در پرده‌ای در پرده‌ای

معهذا استیفن‌ هاوكینگ در یكی از تازه‌ترین نظراتش در هفدهمین همایش بین‌المللی نسبیت عام و گرانش كه در جولای 2004 در دوبلین پایتخت ایرلند جنوبی برگزار شد دو نكتة اساسی را بیان داشت اول اینكه اطلاعات با استواری در جهان بر جای می‌ماند دوم اینكه پس از پایان سخنرانی به خبرنگاری كه از هاوكینگ پرسید اهمیت نتیجه‌گیی تازة وی برای «زندگی، جهان و همه چیز» چیست؟ هاوكینگ پذیرفت كه به این پرسش پاسخ دهد و پس از مدتی ور رفتن با برنامه رایانه‌اش پاسخ داد: «این نتیجه‌گیری نشان می‌دهد كه همه چیز در جهان زیرفرمان قوانین فیزیك می‌باشد».(29)

البته اینها نكاتی هستند كه قرآن كریم آنها را بیان فرموده است بطور مثال در سورة الملك- آیة 3 می‌فرماید:

«... ما تری فی خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل تری من فطور» (... تو در خلقت خدای رحمن بی‌نظمی و نقصان نخواهی یافت. پس باز ]به دیدة عقل در نظام آفرینش[ بنگر، آیا خللی در آن می‌یابی؟

و یا در آیة 59 سورة انعام می فرماید:‌

«... و لارطب و لا یا بس الا فی كتاب مبین»

(... هیچ تری و خشكی نیست مگر اینكه در كتاب مبین خدا است)

همانطور كه قبلاً اشاره شد در تفسیر‌المیزان ذیل این آیه می‌فرماید: مراد از كتاب مبین امری است كه نسبتش به موجودات، نسبت برنامة عمل است به خود عمل،  هر موجودی در این كتاب یك نوع اندازه و تقدیر دارد، الا اینكه خود این كتاب موجودی است كه قبل از هر موجودی و در حین وجود یافتن و بعد از فنای آن، وجود داشته و خواهد داشت، و موجودی است كه مشتمل است بر علم خدای تعالی به اشیاء، همان علمی كه فراموشی و گم كردن حساب، در آن راه ندارد. از این جهت می‌توان حدس زد كه مراد از كتاب مبین، مرتبة واقعی اشیاء و تحقق خارجی آنها باشد كه قابل پذیرش هیچگونه تغییر نیست. (30) یعنی از نظر قرآن همه موجودات عالم از كرات آسمانی گرفته تا اتم‌ها و ذرات بنیادی دارای برنامه‌ای هستند كه خداوند متعال مقرر فرموده است و از قوانین و نظم خاص خود برخوردار می‌باشند. (نتیجه‌ای كه استیفن‌ هاوكینگ و دانشمندان دیگر به آن رسیده‌اند).

منتظران مهدی آگاه باشید!  

 

 حسین را منتظرانش کشتند...

تشکرات از این پست
amirhossian1390
دسترسی سریع به انجمن ها