اخلاق نیکو و راه نفوذ در دلها
شنبه 23 شهریور 1392 10:07 AM
حسن خلق آن است که فرد به اخلاق و صفات پسندیده ی انسانی و اسلامی مزیّن شده باشد و با خوی خوش،اخلاق نیکو و اعمال و کردار خود را تطبیق دهد و بر نحوه ی برخورد و روابط خود را با دیگران تنظیم کند.
اهمیت این خصیصه به قدری است که خداوند تبارک و تعالی پیامبرش را چنین توصیف کرده:
(وَ إنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیم). (1)
ای پیامبر در حقیقت تو به خُلقی نیکو و عظیم آراسته ای.
از سوی دیگر آن حضرت نیز هدف از بعثت خود را ...
تمام مکارم اخلاقی معرفی فرموده است که:
بُعِثْتُ لاُتَمِّمَ مَکارِمَ الأخْلاق. (24)
و ارزش بشر را به پنج چیز دانسته است: دین ، عقل ، حیا ، حسن خلق و ادب.
این مطلب به روشنی در همه جا هویدا است که موفق ترین اعضای یک جامعه کسانی هستند که از اخلاق نیکو برخوردارند. اینان هستند که در قلوب جامعه جای دارند و می توانند مؤثرترین افراد در جامعه باشند. اخلاق نیکو در تسکین دردها- چه دردهای جسمی و چه دردهای روانی- تأثیرگذار است تا آن حد که می تواند معالجه ی بیماریها را تسریع کند. به همین لحاظ از شرایط لازم برای یک پرستار،داشتن خلق نیکوست. زیرا پرستار با خوش خلقی می تواند مؤثرتر از هر داروی ظاهری،آرامش را به روح بیمار تزریق کند.
من ندیدم در جهانِ جست و جو
هیچ اهلیّت به از خُلق نکو
مولای آزادگان جهان حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمود: من در شگفتم از کسانی که اشیاء و بردگان را با مال خویش می خرند ولی افرادآزاده واشخاص رانمی خرند.پرسیدندیاعلی چگونه می شود آزادگان را خرید؟ فرمود: با نیکی و خوشرفتاری. (3)
و پیامبر خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرمود:
ألْقِ أخاکَ بِوَجهٍ مُنْبَسِط. (4)
با گشاده رویی و اخلاق نیکو برادر مؤمنت را ملاقات کن.
حکما گفته اند: خوی نیک،راهی است روشن که جز به ابتهاج آن منهاج به سر منزل و سَروری نتوان رسید و جز به سلوک آن رَخت از هاویه ی حیوانیت به دارالملک انسانیت نتوان کشید.
هر که در او سیرت نیکو برد
آدمی از آدمیان او بود
نیکی مردم نه نکورویی است
خوی نکو مایه ی نیکویی است
آری در سایه ی اخلاق نیک و خوش رفتاری است که می توان در قلبها نفوذ کرد. خوش خلقی ضمن آن که باعث پیشرفت امور و توفیق در کارهای شخص و اجتماعی می شود،از مشقّتها و سختیهای موجود در جریان کار می کاهد،بازده تلاش جمعی افراد را می افزاید و بالأخره به کمک آن از عهده ی حلّ هر مشکلی بر می آید.
جان تومسون می گوید: لحظه ای لبخند بزن،وقتی تو لبخند می زنی،شخص دیگر هم لبخند می زند و رفته رفته لبخند تو اشاعه پیدا می کند و همه مردم لبخند می زنند زیرا تو لبخند زده ای.
خُلق نکو وصف مسیحا بُود
روزی حضرت عیسی (عَلی نَبِیّینَا وَ آلِهِ وَ عَلَیْهِ السَّلام) از راهی می گذشت. ابلهی به او برخورد و از آن حضرت با بی ادبی سخن پرسید. آن حضرت جوابش را به نرمی و با روی خوش داد. آن شخص هم چنان با سفاهت تمام عربده کشان حضرت عیسی را نفرین و ناسزا می گفت.
اما آن حضرت با گشاده رویی و ملاطفت جواب آن شخص را می داد. شخص دیگری از آنجا می گذشت؛وقتی این ماجرا رادید،گفت: ای روح الله چرا زبونِ این شخص شده ای؟ هر چند او قهر می کند تو لطف می نمایی و هر چند او جور و جفا دارد تو مهر می ورزی!
عیسی (علیه السلام) گفت: ای رفیق! از کوزه همان برون تراورد که دروست. از او صفت ناملایم می زداید و از من همین صفت می آید. من از او در غضب نمی شوم و او از من صاحب ادب و اخلاق نیکو می شود،من از او جاهل نمی شوم اما او از خلق و خوی من عاقل می شود.
چون نشوم من ز وی افروخته
او شود از من ادب آموخته
من که زِ دم مایه دِهِ جان شدم
این صفتم داد خدا آن شدم
خلق نکو وصف مسیحا بود
خصلت بد مرگ مُفاجا بود
و اینجاست که قدری به راز سخن زیبای اولین و بزرگوارترین مخلوق عالم یعنی حضرت محمد بن عبدالله خاتم النبیین (صلّی الله علیه وآله وسلم) در جواب کسی که از آن حضرت درخواست سفارش کرد،پی می بریم که خطاب به آن شخص فرمود: پرهیزکاری پیشه کن و از خدای تعالی بترس در همه حال.
گفت وصیت دیگری بفرما. آن حضرت فرمود: بد اخلاق مباش و خود را از کج خلقی نگاه دار. باز عرض کرد وصیت دیگری هم بفرما. حضرت فرمود: در معاشرت با مردم خوش خلقی نمای. (5)
پی نوشت ها:
1. سوره ی قلم،آیه ی 4.
2. بحارالانوار،ج70،ص 372.
3. روضه البحار.
4. بحارالانوار،ج74،ص 171.
5. منهاج الشارعین،ص 80.