خورشید مدینه
دوشنبه 11 شهریور 1392 7:50 PM
کوثر :: تیر 1379، شماره 40
به یاد بحر حقایق، حضرت صادق(ع»
زبان رسای اسلام بود و مبین شریعت مصطفی(ص).
با سخنانی حکیمانه، منطقی استوار، علمی سرشار، برگزیده روزگاربه شمار میآمد و... بنده شایسته پروردگار.
در سالهای سیاهی که ابرهای سلطه امویان، آسمان جهان اسلام راتاریک کرده بود و در سالهایی تیرهتر، که حکومت عباسیان،مسلمانان را به تیرگی نشانده بود.
او خورشید مدینه دین و دانش بود.
در میان این دو فصل سیاه و سرد و ابرآلود، چند صباحی که خورشیدوجودش از افق مکتب و مذهب تابید، اسلام و قرآن را جان بخشید.
او آبیاری نهال حق کرد تا این بذر ایمان پاگرفت و در افق اندیشهها تابان شد.
دین به نام او زنده گشت.
درخت علم، در بوستان کلامش رویید و به برگ و بارنشست.
گلشن فضل، از چشمه دانش او سیراب شد.
کتاب فقه، با «الفبای صادقی» نگاشته گشت.
وقتی چشمه فضل و فقه و علم و کمال او میجوشید، حسودان و عنودانزبان به طعن میگشودند و تیغ دشمنی بر میکشیدند و پای خصومت پیشمیگذاشتند.
ولی... کدام دانشور را میتوان شناخت و نام برد که از گنج دانشحضرت صادق(ع) بهره نبرده باشد؟
و کدام معلم را میتوان یافت که به اندازه او، تربیتیافته درمکتب عترت داشته باشد؟
حوزههای علمیه، نقش شاگردی او را به سردرهای خویش نوشتهاند.
فقیهان دین مدار، خوشه چین حدیث و حکمت صادقیاند.
آن چهار هزار گوش حکمت نیوش، که از زبان این حجتخدا حدیثمیشنیدند و آن چهار هزار زبان و قلم که به گفتن و نوشتن و ثبتو نشر حقایق دین از زبان او میپرداختند، هرکدام منشوری بودندکه آن نورهای تابان را در رواق اندیشههای بشری میتاباندند و آنمعارف ناب و والا را از عرش بلند «علم لدنی» حضرتش، بر فرشکتابها و دفترها فرود میآوردند.
خوشا به حال آن چهار هزار حکمتآموز محضرش!
آنان، همچون نسیمی خوشبوی، از کوی معارف او گذشته، در پهنهقلمرو اسلام، جوهره دین را پخش میکردند و «قال الصادق» گویان،کام تشنگان معرفت را عطر آگین میساختند.
عصری بود که بدعت گذاران و دین ستیزان، در قالبهای مختلف بهتحریف چهره آیین محمدی(ص) میپرداختند.
امام صادق(ص) بود که خورشید گون میتابید و آن اوهام و خرافات وتحریفات را میزدود.
درود بر سلسله نورانی راویان احادیث،
آنان که حلقهای از «تعبد» و «اطاعت» برگردن داشتند و برگرد«آل الله»، پروانه وار میچرخیدند و خوشه چین محضر آن انوارتابناک میشدند، تا جهان در ظلمت نماند و بشریت از این کوثر نابو زلال، محروم نباشد.
ابان بن تغلبها، هشامها، مؤمن طاقها، جمیل بن دراجها،ابوبصیرها، زرارهها، سماعهها، عمارساباطیها، جابربن حیانها،مفضلها، صفوانها و... صدها ستاره فروزان، هریک در فروغ گستریمکتب امام صادق(ع)، نقشی عظیم داشتند و حاملان و وارثان وراویان و ناشران آن علوم بودند.
سیراب شدگانی بودند از این زمزم جوشان!
باده نوشانی بودند از این ساغر کوثر گون!
آنان، کام دل را با حلاوت «مکتب عترت» آشنا ساخته بودند و ازپیشوایان دین، بویژه از صادق آل محمد، نه تنها علم، که عمل هممیآموختند و نه تنها دانش، که عصاره دین را از زبان اومیگرفتند.
امروز، بام و در کشورما، «صادقیه» است.
اینک، در کشور امام صادق(ع)، فرهنگ اهلبیت علیهم السلام ، ساریو جاری است.
امروز، هرجا که شیعهای است، جعفری است.
و هرجا که حوزهای است، صادقی است!...