تفاوت دولت مهدوی و سیستم دموکراسی
یک شنبه 10 شهریور 1392 12:33 PM
به گوشههاي از دستآوردهاي دولت مهدوي که سيستمهاي دموکراسي دنبال آن هستند اشاره ميشود:
الف- رأي مثبت (نصف به اضافه يک) مردم در نظام دموکراسي حکايت از محبوبيت کانديداي مورد نظر دارد، در حالي که در دولت مهدوي نه تنها نصف به اضافه يک بلکه همة مردمان و حتي ساکنان آسمان به رهبري الهي شان عشق و محبت ميورزند.[1]
رسول اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم در توصيف ياران مهدی(ع) و ميزان عشق و محبت شان به رهبر را چنين توصيف ميکند: آنها در اطاعت از امام خويش ميکوشند[2]
امام صادق علیه السلام فرمود: با جان خود از او محافظت ميکنند.[3]
رضايت همگاني دردولت مهدوي بي نظير است، يرضي بخلافته اهل السماء و اهل الارض[4] يرضي عنه ساکن السماء و ساکن الارض[5]
ب- در حکومتهاي غير ديني بهترين و آرماني ترين اهدافشان استقرار امنيت و آوردن رفاه دنيايي و کسب رضايت اکثريت ظاهر بين است اما در حکومت مهدوي هم چون حکومتهاي انبياء و امامان پيشين، امور مذکور به عنوان هدف متوسط و مقدماتي مورد اهتمام است ولي هدف اصلي و نهايي رسانيدن انسانها به کمال و سعادت واقعي است.
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بيشَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ[6]
مفاد آية شريفه اين ميشود که رهبر و ياران دولت موعود مؤمن و صالحاند، به عنايت الهي حکومت تمام زمين را در اختيار ميگيرند، پس از برقراري امنيت (مادي و معنوي) براي رسانيدن انسانها به هدف اصلي خلقت آنان تلاش ميکند که همان مقام عبوديت باشد. وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ [7]
ج- ديکتاتوري، استبداد و خود کامگي از مصاديق بارز ظلم است، ستيز با ظلم و ظالم و دولتهاي ظالم و باطل يکي از محورها و اهداف برنامههاي دولت مهدوي است از اين روي آزادي مردم و نابودي استبداد در دولت مهدوي محقق ميشود.
الذين ان مکناهم في الارض...
ذيل اين آيه آمده است که ؛ اين آيه در حق مهدي و ياران او است که خدا آنان را مالک شرق و غرب ميکند... تا اين که از ظلم نشانهاي نماند.[8]
در روايات آمده است که؛ القائم منا اهل البيت اذا قام غلب دولة الباطل[9] ان زوال ملک الجبابرة و الظلمة علي يد القائم منا[10] ليعزلنّ عنکم امراء الجور و ليطهرون الارض من کل غاش.[11]
د- مراجعه به آرائ عمومي و جلب نظر مثبت، شعار ديگري است که در دنيايي دموکراسي مطرح است تحقق اين شعار در دولت مهدوي به صورت کامل وجود دارد.
امام صادق(علیه السلام) ميفرمايد: به خدا سوگند گويي او را در ميان رکن و مقام با چشم خود ميبينم که از مردم براي امر تازه... بيعت ميگيرد.[12]
در روايت ديگر از امام علي(ع )نقل شده است که فرمودند: او از يارانش بيعت ميگيرد که طلا و نقره و گندم و جو ذخيره نکنند.[13]
از رواياتي که بيانگر رابطة متقابل با يارانش است ميتوان ميزان هدفمندي و رضايت مندي مردم و ياران را از حکومت نتيجه گرفت همان چيزي که نظريه پردازان حکومتهاي دموکراتيک شعار آن را ميدهند.
رسول اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم در توصيف ياران مهدي علیه السلام فرمود: آنها در اطاعت از امام خويش ميکوشند[14]
امام صادق علیه السلام فرمود : باجان خود از او محافظت ميکنند.[15]
روايتي از امام علي علیه السلام حکايت از حق انتخاب و اختيار در ياران مهدي علیه السلام دارد: او از يارانش بيعت ميگيرد که طلا و نقره و گندم و جو ذخيره نکنند.[16]
ه – اقامة عدل در تمام شئون زندگي فردي و اجتماعي و سياسي جامعه از مهمترين رسالتهاي مهدي علیه السلام است تا آن جا که حضرت به العدل المنتظر[17] لقب يافته است، ارمغان عدل آوري امام زمان علیه السلام مورد اتفاق فريقين اسلام و تمام اديان منجي باور است.
عدالت زمينه ساز حيات حقيقي بشريت است و انسانها بدون عدالت مردگان بي روح اند از همين روي امام صادق علیه السلام در تفسير آية اعلموا انّ الله يحي الارض بعد موتها... [18] فرمود: مراد اين است که خداوند زمين را بواسطه عدالت حضرت مهدي در دوران ظهورش زنده خواهد کرد پس از آن که به سبب ستم سردمداران گمراه مرده باشد[19] نزديک به همين مضمون از امام کاظم علیه السلام نقل شده است.[20]
حال پرسش اين است که آيا چنين امامي از مقبوليت و رضايت مردم غفلت ميورزد، پاسخ منفي است پس در هرجا و در هر عرصة که حضور مردم و انتخاب مردم موثر باشد، حکومت مهدوي به آن توجه دارد و در حکومت و جامعة که عدالت به معني واقعي آن پياده ميشود، رضايت و حضور حداکثري رعيت حتمي است.
عدالت او يکسره و تنها متوجه ابرار و نيکان نيست، يسع عد له البر و الفاجر[21] حکومتهاي مدعي دموکراسي به خاطر بدنه ناکارآمدي که دارند از تحقق عدالت عاجز اند در حالي که دولت مهدوي بخاطر رعايت شايسته سالاري ازدولتمردان توانمند بر خور دار است و از اين روي اجراي عدالت براي شان ممکن است امام علي علیه السلام در وصف دولت مهدوي فرمود:... يملؤ الارض عدلا بلا صعوبة[22]
و - مدعيان دموکراسي بخاطر جلب آراء مردم وعدههاي عمراني خدماتي ميدهند وگاهي از دروغ و افتراء عليه همديگر نيز بهره ميبرند، در حالي که در عصر حکومت مهدوي رفاه عمومي و عمران سراسري تحقق ميپذيرد، هر گونه کذب و افتراء ريشه کن ميشود، عقلها به کمال ميرسند و جايي براي شعارهاي سراب گونه و فريبا باقي نميماند.[23]
سيستمهاي دموکراسي گاهي براي همسو ساختن برخي جريانها وکسب اکثريت ائتلافهاي نا مقدس تشکيل ميدهند که هرروزه شاهد آن هستيم ولي حکومت مهدوي هدف مدار است و از انشعاب ناهمسويان هراسي ندارد، امام مهدي ميفرمايد: الحق معنا فلن يوحشنا من قعد عنّا[24]
ح – دولتهاي دموکراسي و ليبرال دموکراسي هر چند داعيه دارجذابيت و مقبوليت همگاني هستند اما به خاطر جامع نبودن برنامهها و يکسو نگري به رفاه، آزادي و... از جذابيت همگاني بي بهرهاند. ولي حکومت مهدوي از چنان جذابيتي بر خوردار است که پير و جوان آن را ميپسندد امام علي علیه السلام ميفرمايد: و يصفوا له الزمان و يسمع کلامه و يطيعه الشيوخ و الفتيان[25]
مطالعه و بررسي اين مراحل نشان ميدهد که حکومت مهدوي که تداوم همان حکومت نبوي علوي است، از رضايت و مقبوليت عام مردم برخوردار است. اگر طرح دموکراسي يا ليبرال دموکراسي، مزيت يا فضيلتي دارد، حکومت مهدوي به صورت کامل از هر مزيت و فضيلتي بر خوردار است، از همين روي روايات خبر از رضايت و اقبال همگاني در حکومت مهدوي ميدهد:
يرضي بخلافته اهل السماء و اهل الارض[26] يرضي عنه ساکن السماء و ساکن الارض[27]
[1] مجلسی، بحار الانوار، ج51 ص4 حدیث 1
[2] ، یوم الخلاص، 223
[3] مجلسی، بحار الانوار، ج52 ص308
[4] سیوطی، جامع الصغیر، ج2 ص672، مناوی، فیض القدیر، ج6 ص297
[5] حاکم نیشابوری، المستدرک، ج4 ص465 و مجلسی، بحار الانوار، ج 51 ص104
[6] نور / 55
[7] ذاریات /56
[8] قمی، تفسیر قمی، ج2 ص78، تأویل الآیات، 339
[9] مجلسی، بحار الانوار، ج51 ص49 حدیث 20
[10] صدوق، کمال الدین، ج2 ص354 حدیث 51
[11] مجلسی، بحار الانوار، ج51 ص120حدیث23
[12] مجلسی، بحار الانوار، ج52 ص95
[13] صافی، منتخب الاثر، فصل 6 ص581 باب 11 حدیث4
[14] یوم الخلاص، ص223
[15] مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص308
[16] صافی، منتخب الاثر، فصل 6 ص581 باب 11 حدیث4
[17] شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای افتتاح
[18] حدید / 17
[19] نعمانی، الغیبه، ص32.
[20] تفسیر البرهان، ج 7، ص446.
[21] مجلسی، بحار الا نوار، ج27ص 90
[22] هیئة العلمیه، معجم احادیث، ج7 ص 134.
[23] ر.ك: کمال الدین، ج1 ص603 باب 32 حدیث 16؛ قمی، مفاتیح الجنان، دعای ندبه؛ مجلسی بحار الانوار، ج52 ص321
[24] طوسی، الغیبة، فصل 4، ص 285؛ مجلسی، بحارالانوار، 53، ص 178، حدیث 9.
[25] هیئة العلمیه، معجم احادیث الامام المهدی، ج7 ص 134.
[26] سیوطی، جوامع الصغیر، ج2 ص672؛ مناوی، فیض القدیر، ج6 ص279
[27] حاکم نیشابوری، المستدرک، ج4 ص465، مجلسی، بحار الانوار، ج51 ص104