0

تندروهای زمان امام عصر(عج)

 
masoomi1371
masoomi1371
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1392 
تعداد پست ها : 724
محل سکونت : آذربایجان شرقی

تندروهای زمان امام عصر(عج)
شنبه 9 شهریور 1392  9:28 AM

وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ ۱

و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.

فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ۲

پس به [برکت] رحمت الهی با آنان نرمخو [و پرمهر] شدی و اگر تندخو و سختدل بودی قطعا از پیرامون تو پراکنده می‏شدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار[ها] با آنان مشورت کن

متاسفانه یکی از مسائلی که همواره اسلام را در خطر میگذارد بحث تندروی ها وکاسه داغ تر از آتش شدن هاست یک از دوستانم از آیت الله بهجت مطلبی را نقل کرد که می فرمود مهربانی حضرت آنقدر بالاست که حتی سفیانی را میبخشد ولی اطرا فیان آنحضرت کاسه داغ تر آز آتش میشوندتندروهایی که حتی در مقابل آقا امام زمان می ایستندوبه آن حضرت نظر خود را تحمیل می کنندمواظب باشیم از اینگونه اشخاص نباشیم که اگر چنین کنیم زمینه مخدوش کردن چهره تابناک ونورانی تشیع ویاران امام زمان (عج) رافراهم می کنیم.

در این حدیث که از منابع مختلف آمده ودر کتاب در محضر بهجت ج۲ نکته ۷۲۱ نقل شده کاملا تندروی های شیعیان ویاران امام عصر(عج) را مشاهده میکنیم :

…فیأخذه رجل من الموالی اسمه صباح فیأتی به إلی المهدی علیه السلام وهو یصلی العشاء الآخرة فیبشره، فیخفف فی الصلاة ویخرج ویکون السفیانی قد جعلت عمامته فی عنقه وسحب، فیوقفه (بین یدیه) فیقول السفیانی للمهدی: یا ابن عمی من علی بالحیاة أکون (کذا) سیفا بین یدیک، وأجاهد أعداءک، والمهدی جالس بین أصحابه وهو أحیی من عذراء، فیقول: خلوه فیقول أصحاب المهدی یا ابن بنت رسول الله، تمن علیه بالحیاة، وقد قتل أولاد رسول الله صلی الله علیه وسلم! ما نصبر علی ذلک. فیقول: شأنکم وإیاه اصنعوا به ما شئتم. وقد کان خلاه وأفلته، فیلحقه صباح فی جماعة إلی عند السدرة فیضجعه ویذبحه ویأخذ رأسه، ویأتی به المهدی، فینظر شیعته إلی الرأس فیکبرون ویهللون، ویحمدون الله تعالی علی ذلک ثم یأمر المهدی بدفنه…۳

مردی از موالی که نامش صباح است سفیانی رامی گیرد و او را به نزد مهدی (ع) می آورد و در حالی که آن حضرت نماز عشاء را می خواند بشارت دستگیری سفیانی را به حضرت می دهد و امام نیزنماز را زودتر پایان برده و خارج می شود، سفیانی در حالی که عمامه اش را برگردنش بسته و می کشنداو را نزد امام می آورند و او رو به آن حضرت کرده عرض می کند: ای عموزاده ۴  بر من منت بگذارو حیاتی دوباره به من کرم فرما، من نیز شمشیری خواهم بود برای تو و با دشمنانت جهاد خواهم کردو مهدی در میان یارانش نشسته در حالی که ازعذراء باحیاتر است.

سپس می فرماید: او را رها کنید، یاران مهدی به حضرتش عرض می کنند: ای فرزند رسول خدا، آیابه او زندگی دوباره کرم می کنی در حالی که اوفرزندان رسول خدا را به شهادت رسانده است ، مارا تحمل زنده دیدن او نیست.

پس امام زمان (ع) می فرماید: خودتان می دانید، با اوهر چه می خواهید انجام دهید و این در حالی است که امام سفیانی را رها کرده و او نیز گریخته است پس صباح با جماعتی به سوی او می روند و او را درکنار سدره می یابند و صباح او را به زمین زده ذبحش می کند و سرش را نزد امام می آورد، وقتی شیعیان حضرت سر دشمن بقیة اللّه را می بینندفریاد به [اللّه اکبر، لا اله الا اللّه ، الحمد للّه] بلند کرده شکر الهی را بجا می آورند و سپس امام (ع) دستورمی دهد تا بدن او را دفن کنند.

خیلی عجیب این است با اینکه در آیات وروایت بسیار ی نقل شده که از رسول وفرستادگان الهی یک قدم هم جلو نزنید ولی با حتی در حضور حضرت شاهد این گونه قضایا هستیم

روح الله رستمیان-قم-اسفند۸۹

پی نوشت ها
۱-انبیاء/۱۰۷
۲-آل عمران/۱۵۹
۳-معجم الاحادیث مهدی ح۶۳۹عقدالدررص ۹۰برهان المتقی ص ۷۶فرائدفوائدالفکرص۱۰ب۴الزام الناصب ج۲ص۱۷۸باکمی تغییر
۴-هاشم وامیه دوبرادر ازعبد مناف اند پس بنی هاشم وبنی امیه باهم پسر عمو میشوند

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها