میلاد موعود
پنج شنبه 7 شهریور 1392 9:44 AM
نیز به همین دلیل است كه در تاریخ مىنگریم كه از حدود 150 سال پیش از ولادت مهدى (مثلاً از سال 132 هجرى، آغاز خلافت عباسى به بعد)، كسانى ادعا مىكردهاند كه همان مهدى كه پیامبر گفته است ایشانند. و این به علت شیوع مسأله مهدى بود، از زمان خود پیامبر، و از زبان او. پس اصلِ مسأله مهدى، و خروج او درآخرالزمان (براى اصلاح جهان و خوار ساختن جبّاران، و انتقام گرفتن از ستمگران و عزت بخشیدن به محرومان و زیردستان و اجرا كردن كلیه احكام قرآن) جزو تعالیم اسلام است، و مژده این خروج را خود پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله وسلم داده است. و از این جهت همه فرقههاى مسلمان به اصلِ مسأله «مهدى» معتقدند.چنان كه گفتیم، بر مبناى بشارات كتابهاى پیشینیان، و روایات اسلامى، اشتهار یافته بود كه از امام حسن عسكرى، فرزندى به وجود مىآید كه برهم زننده اساس حكومتها و واژگون كننده تاج و تختها و دولتهاست. از این رو، بى درنگ، از سوى خلیفه عباسى آن روز، المُعتَمِد دستور هجوم به خانه امام حسن عسكرى و تفتیش آن، و جلب و احیاناً قتل فرزند او مهدى، صادر شد، و مأموران به خانه امام ریختند... اینجا بود كه ضمن مقارناتى، علل ناپدیدى امام فراهم آمد، و دوازدهمین پیشواى شیعه به فرمان الهى از نظرها پنهان گشت...1دانشمندان مسلمان، راجع به حضرت مهدى علیه السلام ، و مسأله طول عمر او، و فواید وجودى او، در حال غیبت، و مسائل مربوط به خروج او، سخنان بسیار گفتهاند، همین گونه عرفا و فلاسفه، به تصریح و اشاره، بدین مسأله توجه دادهاند، مانند محیىالدین ابن عربى، در كتاب (فتوحاتِ مَكّیه». و ابن سینا، در كتاب عظیم خود «شفا». یكى از دانشمندان و ریاضیدانان و متفكران بزرگ، خواجه نصیرالدین طوسى نیز، درباره «مهدى» چنین مى گوید:«حرمان خلق از امام و علّت غیبت او چون معلوم است كه از جهت خداى ـ سُبحانّه ـ نباشد و از جهت امام نبود، پس لابد از جهت رعیت بود. و تا آن علت زایل نشود، ظاهر نگردد. و استبعاد از درازىِ عمرِ حضرت مهدى علیه السلام نمودن، چون امكانش معلوم است و از غیر او مُتَّفق2 جهلِ مَحض بود3».
باید بدانیم كه در زمان غیبت حضرت حجت، مسلمان نباید در انجام دادن تكالیف خود كوتاهى كند. همه دستورات دین، در این زمان نیز، به حال خود باقى است، واجب واجب است و حرام حرام، بویژه تكالیف و وظیفههاى اجتماعى. مثلاً اگر در جامعهاى فساد رایج شد، ظلم پا گرفت. مسلمان نمىتواند بگوید، بگذار باشد، امام زمان مىآید و درست مىكند و اصلاح مىفرماید. آنچه امام زمان درست مىكند و اصلاح مىفرماید، تكلیف دینى خودِ آن امام است كه از لحظه و روز ظهور او شروع مىشود. تا پیش از آن لحظه و آن روز، هر مسلمانى به همه تكالیف خود مكلف است، همینطور كه باید نماز بخواند و روزه بگیرد، باید امر به معروف و نهى از منكر كند، با ظلم و ظالم بستیزد، به دادِ مظلوم برسد، براى از بین بردن ستم و برپا داشتن عدل و داد، بكوشد، و...و...جوانان عزیز، درباره حضرت حجت و مسائل مربوط به او، و آینده جهان از نظر مذهب، و تحلیل دقیق فلسفه انتظار، مىتوانند این كتابها را بخوانند:1.آینده جهان از نظر مكتب ما.2.انتظار، مذهب اعتراض.3.دادگستر جهان.4.در فجر ساحل.5.خورشید مغرب.1
در پایان این گفتار، یكى از مشهورترین سخنان پیامبر را كه درباره مهدى فرموده است، و علماى مذاهب اسلامى نقل كردهاند، نقل مىكنیم، سخنى كه از نظر دینى و اعلام نمودن شخص پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، قطعیت مسأله را مىرساند.«اگر از عمر جهان جز یك روز باقى نماند، خدا همان یك روز را آن قدر طولانى و دراز كند تا مهدى - فرزند من - ظاهر شود و جهان را، در حالى كه از ستم پر شده باشد، از عدالت و دادگرى پر كند».و چنان كه مىنگریم مسیر كلى بشر، از نظر فقدان عنصر معنوى در حركتها و زندگىها، رو به حالتى است كه در نهایت - چنان كه پیامبر گفته است - نیاز به كسى كه بتواند اصلاحى همه جایى و همگانه پدید آورد، و این همه ستمها و اختلافها را برطرف سازد، و معنویت را به زندگى بشر بازگرداند، محسوس است.1
1.این بخش با اجازه استاد محمدرضا حكیمى، از كتاب «بعثت، غدیر، عاشورا، مهدى» ایشان آورده شده است.