پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)
چهارشنبه 13 شهریور 1392 11:18 PM
بنی امیه در سالیان آخر زندگی امام باقر علیه السلام و نیز سالهای آغاز امامت فرزندش امام صادق علیه السلام یكی از پرماجراترین فصول خود را می گذرانید، قدرت نمائی های نظامی در مرزهای شمال شرقی "تركستان و خراسان" و شمال "آسیای صغیر و آذربایجان" و مغرب "افریقا و اندلس و اروپا" و از سوئی شورشهای پی در پی در نواحی عراق عرب و خراسان و شمال افریقا و هم چنین وضع نابسامان و پریشان ملی، حالت عجیبی به كشور گسترده مسلمان نشین داده بود.
در داخل امت كشمكش های سیاسی و مذهبی شدید سبب شد که امت فرصت نیابد تا واقعیت اسلام را دریابد یا آن را زنده نگاه دارد. از دیدگاه نظری و عملی در افكار و روش مردم، عقیده ای واضح و دارای خطوط كلی وجود نداشت و آن نتیجه گسترش عباسیان جدید بود كه مردم را در فساد و تباهی غرق كرده بودند و این كار با تزویر و از طریق جعل حدیث و فتوی به رای، و دلیر نمودن غالیان و صوفیان بود، و نتیجه این شد كه مبادی فاسد پدید می آمد.
بر این همه، باید مهمترین ضایعه فكری و معنوی عالم اسلام یعنی "شهادت امام باقر علیه السلام" را افزود، كه شیعیان را داغدار نمود.
در واقع امام صادق علیه السلام با دو گونه انحراف مواجه بود: انحراف در سطح سیاسی كه در دولت وقت مجسم شده بود و انحراف فکری خطرناكی كه در امت بود.
در این فضای مسموم و تاریك و در این روزگار پربلا و دشوار بود كه امام صادق علیه السلام، بار امانت الهی را بردوش كشید و به راستی چه ضروری و حیاتی است بار امانت، با آن مفهوم مترقی كه در فرهنگ شیعی شناخته شده است.