پاسخ به:چیکار باید کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چهارشنبه 6 شهریور 1392 10:59 AM
باز هم
الا بذكر الله تطمئن القلوب
باز هم به خدا بگوييد.
قرآن بخوان
آنگاه که درون خویش را از خود تهی یافتی و بیرون از خویش را خالی از خدا، قرآن بخوان.
آنگاه که در دریای خروشان زندگی، در چنگال طوفان جهلوترس اسیر شدی وساحل صلاحوصلح و کشتی نجات و رهایی را آرزو کردی، قرآن بخوان.
آنگاه که عقلت احساست را به بند کشید و فکرت عشقت را و قوة پیوستن به یزدان با نیروی عرفان را از دست دادی، قرآن بخوان.
آنگاه که در کوچهباغهای یأس حیرانوسرگردان، ناامیدوپریشان، در جستجوی قطرهای آب کشتزار خشکوقحطیزدة اندیشهات را تسلی میدهی، از دریای بیکران امید لختی برگیر و قرآن بخوان.
آنگاه که مرگ را ختم و معاد را وهم و پندار خود را حتم یافتی، قرآن بخوان.
آنگاه که غرور وجودت را گرفت و تفاخر شعورت را و ذلت خویش را عزت یافتی و نخوت خویش را همت، قرآن بخوان.
آنگاه که از فرط جهالت، امانت را از یاد بردی و به خیال سعادت، اسیر ضلالت گشتی،
قرآن بخوان.
آنگاه که خود را خدا یافتی یا خدا را جدا از خود و یکی بودن شرک را توحید پنداشتی و شمع را خورشید، قرآن بخوان.
آنگاه که مرگ خود را دور دیدی و حیات خویش را جاوید یافتی و دنیا و آخرت را جدا از هم و دنیاداری و بهشت را در کنار هم، قرآن بخوان.
آنگاه که از درستی گسستی و بر مرکب سستی نشستی و به پستی پیوستی و در منجلاب تباهی، رهایی را خواستی، قرآن بخوان.
آنگاه که نهایت سعادت را بودن و شهادت را پایان حیات پنداشتی و ماندن را شرافت و رفتن را ضلالت و شدن را حماقت، قرآن بخوان.
آنگاه که از بیعت با تاریکی و غیبت نور خسته شدی، قرآن بخوان.
آناه که نسیان گریبانت را گرفت و عصیان دامانت را و معصیت خویش را معصومیت پنداشتی، قرآن بخوان.
آنگاه که گذشته را حسرت و حال را عسرت و آینده را حیرت احساس کردی، شب قدر را به یاد آور، قرآن بخوان.
آنگاه که در درههای پستی و زبونی در جستجوی راهی به سوی قلة انسانیت، سنگستان را در مینوردی و همچون اسیری دریچههای را میجویی، قرآن بخوان.
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش