بهترین ذکرها چیست؟
یک شنبه 27 مرداد 1392 3:13 PM
ذكر، بر زبانى، قلبى و عملى تقسیم مى شود هرگز نباید تصور كرد كه منظور از ذكر پروردگار با این همه فضیلت تنها ذكر زبانى است، بلكه در روایات اسلامى تصریح شده است كه منظور علاوه بر این ذكر قلبى و عملى است، یعنى هنگامى كه انسان در برابر كار حرامى قرار مى گیرد به یاد خدا بیفتد و آن را ترك گوید.
هدف این است كه خدا در تمام زندگى انسان حضور داشته باشد و نور پروردگار تمام زندگى او را فرا گیرد، همواره به او بیندیشد و فرمان او را نصب العین سازد.
مجالس ذكر مجالسى نیست كه گروهى بى خبر گرد هم آیند و به عیش و نوش پردازند و در ضمن مشتى اذكار اختراعى عنوان كنند و بدعتهایى را رواج دهند و اگر در حدیثى میخوانیم كه پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «بادِرُوا اِلى ریاضِ الْجَنَّةِ؟; به سوى باغهاى بهشت بشتابید» یاران عرض كردند: وَ ما رِیاضُ الْجَنَّةِ؟; باغهاى بهشت چیست؟ فرمود: «حَلْقُ الذِّكْرِ; مجالس ذكر است».1
منظور جلساتى است كه در آن علوم اسلامى احیاء شود و بحثهاى آموزنده و تربیت كننده مطرح گردد، انسانها در آن ساخته شوند و گنهكاران پاك گردند و به راه خدا آیند.2
بهترین اذكار:
1 - اذكارى در صبح و شام:
در تفسیر قرطبى،3 و تفسیر ابوالفتوح رازى،4 در ذیل آیه 64 سوره زمر، حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) آمده است كه از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) تفسیر «مقالید» را پرسیدم، فرمود: «یا على! لَقَدْ سَئَلْتَ عَنْ عَظیمِ الْمَقالیدِ، هُوَ اَنْ تَقُولَ عَشْراً اِذا اَصْبَحْتَ، وَ عَشراً اِذا اَمْسَیتَ، لاْ اِلهَ اِلاَّ اللّه وَ اللّه اَكْبَر، وَ سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُلِلّهِ، وَ اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَلا قُوةَ اِلاّ بِاللّهِ (هُوَ) اَلاْوَّلُ وَ الاْخَرَ وَ الظّاهِرُ وَ الْباطِنُ لَهُ اَلْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ (یُحْیى وَ یُمیتُ) بِیَدِهِ الْخَیْرِ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَىْء قَدیر; از كلیدهاى بزرگى سؤال كردى آن این است كه هر صبح و شام ده بار این جمله ها را تكرار كنى لا اله الا الله... تا آخر حدیث.
سپس افزود «كسى كه هر صبح و شام ده بار این كلمات را تكرار كند خداوند شش پاداش به او مى دهد كه یكى از آن ها را این مى شمارد كه خداوند او را از شیطان و لشكر شیطان حفظش مى كند تا سلطه اى بر او نداشته باشند».
ناگفته روشن است كه گفتن این كلمات به صورت لقلقه لسان براى این همه پاداش نیست بلكه ایمان به محتوى و تخلّق به آن نیز لازم است.
این حدیث ممكن است اشاره لطیفى به اسماء حسناى خداوند بوده باشد كه مبدأ حاكمیت و مالكیت او بر عالم هستى است. (دقت كنید)5
2ـ ذكر یا فتّاح:
در بعضى از روایات روى ذكر (یا فتّاح) براى حل مشكلات تكیه شده است، چرا كه این صفت بزرگ الهى كه به صورت صیغه مبالغه از «فتح» آمده بیانگر قدرت پروردگار بر گشودن هر مشكل و از میان بردن هر اندوه و غم، و فراهم ساختن اسباب هر فتح و پیروزى است در واقع جز او فتاح نیست و «مفتاح» و كلید همه درهاى بسته در دست قدرت او است».
واژه «فتح» به طورى كه «راغب» در «مفردات» مى گوید: در اصل به معنى از بین بردن پیچیدگى و اشكال است، و آن بر دو گونه است: گاهى با چشم دیده مى شود، مانند گشودن قفل، و گاه با اندیشه درك مى شود مانند گشودن پیچیدگى اندوه ها و غصه ها، و یا گشودن رازهاى علوم و همچنین داورى كردن میان دو كس و گشودن مشكل نزاع و مخاصمه آن ها.6
3ـ ذكر یونسیّه:
وقتى حضرت یونس(علیه السلام) خیلى زود متوجه ماجرا شد، و با تمام وجودش رو به درگاه خدا آورد، و از ترك اولى خویش استغفار كرد و در پیشگاه مقدسش تقاضاى عفو نمود.
در اینجا ذكر معروف و پر محتوایى از قول یونس(علیه السلام) نقل شده كه در آیه87 سوره انبیاء آمده، و در میان اهل عرفان به ذكر «یونسیّه» معروف است: «فَنادى فِى الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَكَ اِنّى كُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ; او در میان ظلمت هاى متراكم فریاد زد كه معبودى جز تو نیست، منزهى تو، من از ظالمان و ستمكاران بودم بر خویشتن ستم كردم و از درگاهت دور افتادم، و به عتاب و سرزنش تو كه جهنم آتش سوزانى براى من است گرفتار شدم.
این اعتراف خالصانه و این تسبیح توأم با ندامت كار خود را كرد و همان گونه كه در آیه88 سوره انبیاء آمده «فَاسْتَجَبْنالَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِى الْمُؤْمِنینَ; ما دعاهاى او را اجابت كردیم و از غم و اندوه نجاتش دادیم و اینگونه مؤمنان را نجات مى دهیم»7
4 - ذكر لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ:
در تفسیر مجمع البیان،8 آمده است كه: یكى از یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله)بنام «عوف بن مالك» بود، دشمنان اسلام فرزندش را اسیر كردند او به محضر پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد و از این ماجرا و فقر و تنگدستى شكایت كرد، فرمود: تقوا را پیشه كن و شكیبا باش و بسیار ذكر لاحَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ، را بگو، او این كار را انجام داد، ناگهان در حالى كه در خانه اش نشسته بوده فرزندش از در، درآمد، معلوم شد كه از یك لحظه غفلت دشمن استفاده كرده و فرار نموده، و حتى شترى از دشمن را نیز با خود آورده بود.9
و حقیقت ذكر:
در یاد خدا بودن و پیوسته در قدم ها و حركات و اعمال خود خدا را فراموش نكردن است، و اثر این گونه ذكر، اطاعت پروردگار و از صراط عقل و دین بیرون نرفتن و از تكالیف الهى و از اوامر و نواهى پیروى كردن و وعد و وعید و ثواب و عقاب را در نظر گرفتن و از معاصى و راههاى خلاف دورى كردن است.