پاسخ به:یهود و همه چیز در مورد دین یهودیت
سه شنبه 15 مرداد 1392 3:50 PM
هولوکاست (بخش اول):
اتاق های گاز ،واقعیت یا افسانه؟!
«ذونواس» پادشاه یهودی یمن در جایگاه مخصوصی که برای او تدارک دیده اند، نشسته است و خاخام های یهود، اطراف او به احترام ایستاده اند، مقابل جایگاه گودال های خندق مانند و عمیقی در زمین حفر شده و آتش سوزان و پرحجمی که در گودال برافروخته اند تا چند متر بالاتر از سطح زمین زبانه می کشد. آن سوی میدان، جمع انبوهی از مردان، زنان و کودکان در حالی که غل و زنجیر بر دست و پا و گردن آنها زده اند در محاصره سربازان و صاحب منصبان مسلح سپاه ذونواس به زانو نشسته اند. شیون زنان، ناله دردناک مردان و گریه سوزناک کودکان فضا را آکنده است. خاخام بزرگ یهود با اشاره «ذونواس» فرمان او را برای آخرین بار و با صدای بلند به اسرا که جمع انبوهی از مردان و زنان و کودکان یمنی هستند، ابلاغ می کند… زمان واقعه قبل از ظهور اسلام است، مردم یمن آن روزگار از سال ها قبل به دین مسیح گرویده اند و اکنون «ذونواس» پادشاه یمن که چندی است به آئین یهود درآمده، فرمان هولناک خود را از زبان خاخام بزرگ دربار خویش اعلام می کند؛… اسرا تنها دو راه پیش روی دارند، یا از مسیحیت اعلام انزجار کرده و به دین یهود درآیند و یا در آتش سوزان و پرلهیب بسوزند. اسرا، اما که از پیروان پاکباخته مسیح (ع) هستند، دست از ایمان خویش برنمی دارند و بعد… به فرمان پادشاه یهودی، تمامی آنان را زنده زنده به درون آتش انداخته و می سوزانند… کودکان نیز، به جرم آن که پدران و مادران آنها مسیحی مومن و خداپرست بوده اند، از زنده سوختن در آتش خشم پادشاه و خاخام های یهود در امان نمی مانند…”
این واقعه هولناک در فاصله زمانی بعد از ظهور حضرت مسیح (ع) و قبل از بعثت پیامبر اسلام (ص) در یمن اتفاق افتاده است
این ماجرا در سوره مبارکه بروج اینگونه آمده است:
«والسماء ذات البروج… سوگند به آسمان که دارنده برج هاست و سوگند به روز موعود و سوگند به گواهی دهنده و آنچه به آن گواهی دهند، که «اصحاب اخدود» به هلاکت رسیدند. {آنان که} آتشی از هیزم ها افروخته و درحالی که بر کناره آتش نشسته بودند، بر آنچه بر سر مومنان می آوردند، نظاره می کردند، (اصحاب اخدود) تنها به این علت از مومنان انتقام گرفتند که آنان به خدای عزیز و حمید ایمان آورده بودند…»
«اخدود» به معنی شکاف زمین و گودال است و…
هولوکاست (holocaust)، به معناى «سوزاندن با آتش است که به طور کامل از میان برود» و واژه اى است یونانى که از دو واژه holos به معنى همه و kaustus به معنى سوزاندن و نابود کردن ترکیب شده است و در لغت، به معناى «همه سوزى» است. واژه به (عبری شوآ) اصطلاحی مذهبی به معنای قربانی کردن حیوان نر طبق سنت یهود است. برخی از زبان شناسان این واژه را برگرفته از همان جنایت یهودیان در یمن باستان می دانند که به تدریج و در گذر ایام مفهوم عام تری یافته و به سوزاندن زنده زنده انسان ها اطلاق شده است.
از نیمه دوم قرن ۱۹ میلادی و چند سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم، واژه «هولوکاست» در فرهنگ سیاسی، مفهوم و معنای ویژه ای یافته و تقریباً به یک اسم خاص بدل شده است. از آن هنگام به بعد،هولوکاست به نظریه ای اطلاق میشود که ادعا دارد شش میلیون یهودى در طول جنگ جهانى دوم (در فاصله ی سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۴) بر اثر اعمالى از قبیل اعدام در اتاق هاى گاز و سوزانده شدن در کوره هاى آدم سوزى اردوگاه هاى کار اجبارى نازى ها، کشته شده اند. در اوایل دهه ۸۰ قرن نوزدهم، تعدادی از اعضای آژانس بین المللی صهیونیست ها، از جمله، «پی یر ویدال ناکه»، «سرژ ولز»، «فرانسوا براریدا» تحت سرپرستی «رنه ساموئل سپرات» خاخام معروف فرانسه، با استناد به داستان ساختگی کشتار ۶ میلیون یهودی در جنگ جهانی دوم و به عنوان پیشگیری از فراموش شدن مظلومیت این قوم! پیش نویس قانونی را تهیه کرده و در ژوئیه سال ۱۹۹۰ میلادی در فرانسه به تصویب رساندند که براساس آن «هرگونه تردید در باره «هولوکاست»، اعم از تردید درباره کشتار -مورد ادعای- یهودیان در جنگ جهانی دوم، وجود اتاق های گاز و حتی کمترین تردید در رقم ۶ میلیونی یهودیان کشته شده، جرم تلقی می شود! و هرکس در فرانسه از این قانون تخلف کرده و در سه موضوع یاد شده تردید کند به یک ماه تا یکسال زندان و پرداخت ۲هزار تا ۳۰۰هزار فرانک جریمه محکوم می شود.» جرج بوش، قانون مبارزه با «آنتى سیمیتیزم» را براى به اصطلاح کنترل این پدیده در جهان امضا کرد. هدف از قانون یهودستیزى دولت بوش، این است که تمام انتقادها علیه رژیم اسرائیل را به سکوت کشانده و ددمنشى ها و دروغ هاى این رژیم را از بین ببرد.
سرانجام با تلاش رژیم صهیونیستى، این افسانه، جنبه اى جهانى به خود گرفت و مجمع عمومى سازمان ملل، با تصویب قطع نامه اى، روز ۲۷ ژانویه ۷ را به عنوان روز یادبود هولوکاست، نام گذارى کرد!
واژه هولوکاست هر ساله با فرارسیدن ۲۷ ژانویه روز جهانی یادبود هولوکاست بطور گسترده تری در رسانه ها منعکس می شود و رژیم غاصب اسرائیل هر ساله با استفاده از تبلیغات مربوط به آن جهانیان را نسبت به ظلمی که به ادعای آنها در گذشته بر یهودیان روا داشته شده سرزنش می کند.
هولوکاست امروزه ابعاد پیچیده ای دارد شاید بتوان این پدیده سراسر اغراق و بزرگنمائی شده را قطعنامه وجدان آزرده اروپائیها برای تسلیم کردن سرزمین ملت فلسطین به ملتی که گمان می کنند بر آنها ستم کرده اند، می باشد
.علاوه بر یهودیان اروپایی که قربانیان اصلی هولوکاست بودند، گروههای دیگری از جمله اسلاوها، کولیها، معلولین، کمونیستها، سوسیالیستها و همجنسگرایان لایق زندگی تشخیص داده نمیشدند. روشهای کشتار آنان گرسنگی دادن، کار اجباری، شکنجه، اعدام با گلوله(که بعداً برداشته شد)یا اتاق گاز(گازهای سمی منوکسید کربن یا سیکلون ب) بود. انکارکنندگان هولوکاست وقوع این موارد را رد میکنند.
صهیونیستها با به تصویر کشیدن اتاقهای دروغین گاز و کورههای آدم سوزی این نکته را به جهانیان القا کردند که ستمهای بسیاری براین قوم رفته و وجدان جهانیان باید برای جبران گناه و ظلمی که بر یهودیان اعمال کرده بیدار شود و خدمتی را به این مردم نماید تا از این پس این قوم به اصطلاح برگزیده خداوند دیگر در هیچ برهه از تاریخ مورد ظلم دیگران واقع نشود.
برای این منظور غرب به سرکردگی انگلیس و آمریکا دست به کار شد و نطفه فساد و غارت زمین را در فلسطین مظلوم کاشت و ملت فلسطین را در خاورمیانه طی حکمی محکوم کرد تا تاوان گناهی مشکوک را که به اصطلاح اروپائیان عامل ارتکاب آن بودند بپردازند. لذا امروز ما در سرزمین فلسطین شاهد این هستیم که این قوم به اصطلاح برگزیده و ستمدیده آنچه که مدعی هستند در طول تاریخ بر سر آنها آمده بر ملت فلسطین اعمال می کنند. آنطور که به نظر میرسد صهیونیست این افسانه را تبدیل به بهانه و توجیهی برای اشغال خاک کشوری که حتی در داستان ساختگی هم نقشی در این حادثه ندارد،کرده اند!بر فرض رخ دادن هولوکاست،کسانی که باید تاوان این نسل کشی یهودیان را بدهند کشورهای اروپایی هستند نه فلسطین!
در سال های سیاه قرون وسطی در اروپا دادگاه های انگیزاسیون- تفتیش عقاید- «گالیله» دانشمند بزرگ و فرهیخته را تنها به این گناه! مستحق اعدام دانستند که با تحقیقات علمی خود نشان داده بود برخلاف نظریه هیئت بطلمیوسی، زمین مرکز عالم و ثابت نیست، بلکه به دور خود و خورشید می چرخد! گالیله در اثبات نظریه خود دلایل علمی و غیرقابل انکاری ارائه می کرد و استدلال! قضات دادگاه قرون وسطی این بود که، کلیسا، زمین را ثابت می داند و نتیجه هیچ تحقیق علمی نباید این نظریه پذیرفته شده را نفی کند و در غیر این صورت، کسی که آن را نفی کند مستحق اعدام است!… و سرانجام گالیله برخلاف نتیجه تحقیقات علمی و قطعی خود، مجبور به توبه شد!… اگرچه به قول جری آدامز، آهسته خطاب به زمین گفت، «من توبه کردم! ولی تو به چرخش خود، ادامه بده»!
بعد از رنسانس و تاکنون، اروپائیان و مخصوصاً فرانسوی ها از سال های سیاه قرون وسطی به تلخی یاد می کنند و دادگاه های انگیزاسیون و از جمله اجبار گالیله به توبه کردن را باعث شرمساری و ننگ تاریخ می دانند و این در حالی است که هم اکنون اروپا، آمریکا و… درباره «هولوکاست» دقیقاً و بدون کم و کاست از همان قوانین شرم آور و خالی از کمترین نشانه عقل و شعور پیروی می کنند و هرگونه تحقیق و تجسس درمورد این حادثه را محکوم میکند!
– تاکنون ده ها مورخ برجسته اروپایی و صدها استاد بلندآوازه و متخصص شناخته شده بررسی اسناد تاریخی، با ارائه اسنادی که هیچ صاحب نظری نمی تواند در صحت آنها کمترین تردیدی روا دارد، به روشی کاملا علمی اثبات کرده اند که ماجرای قتل عام ۶ میلیون یهودی، کوره های آدم سوزی، اتاق های گاز و همه آنچه صهیونیست ها در این باره ادعا می کنند، دروغ محض و یک داستان ساختگی با اهداف نه فقط سیاسی محض، بلکه جنایتکارانه است و شاید تعجب کنید که از این دانشمندان و محققان تمامی آنهایی که اروپایی بوده اند، بدون استثناء- تاکید می شود، بدون استثناء- به دادگاه جلب شده و تنها به دلیل آن که تحقیقات علمی آنان با آنچه دولت های اروپایی درباره هولوکاست پذیرفته و تصویب کرده اند، تفاوت داشته، محاکمه و به زندان و جرایم نقدی محکوم شده اند! و دولت های غربی به این سؤال پاسخ نمی دهند که چگونه می توان از یک سو ادعای آزادی عقیده و اندیشه را داشت و در همان حال، اگر تحقیقات علمی و مستند دانشمندان با ادعای بی اساس و افسانه سرایی صهیونیست ها تفاوت داشته باشد، این دانشمندان و محققان مستحق محاکمه، زندان و جریمه هستند؟!…
تعداد دانشمندان و محققان برجسته ای که نتیجه تحقیقات علمی و مستند آنها حکایت از جعلی بودن هولوکاست می کند و تنها به این علت، محاکمه، محکوم و از جامعه علمی کشورهای اروپایی طرد شده اند، بیشتر از آن است که حتی فهرست آنان قابل اشاره در این نوشته محدود باشد و فقط به عنوان نمونه و به مصداق اندکی از بسیارها می توان به پروفسور روژه گارودی، مارک وبر،، دیوید ایروینگ، آرمان امادروس و داریوژ راتایژاک، پروفسور روبر فوریسون، پروفسور کریستوفرسون- صاحب کتاب معروف «دروغ آشویتس»ــ و نویسندگان صدها رساله علمی دیگر که جعلی بودن داستان قتل عام یهودیان در آلمان نازی را اثبات کرده اند، اشاره داشت؛ این گروه متخصصان اغلب به «تجدیدنظر طلبان» مشهور میباشند.
ایروینگ در کتابی با نام “جنگ هیتلر” که ۱۷سال پیش چاپ شد، مساله هولوکاست را انکار کرده بود که به همین خاطر در اتریش محاکمه و به سه سال زندان محکوم شد.
اتاق هاى گاز
یکى از مهم ترین ادعاهاى یهودیان و متفقین بعد از جنگ جهانى دوم، این بود که آلمان ها، یهودیان را در اتاق هاى گاز مى کشتند. تحقیقات علمى اى که درباره مکان هاى مورد ادعا، انجام شده، عدم صحت آن را ثابت مى کند.
پروفسور روبر فوریسون،یکی از تجدید نظر طلبان،استاد دانشگاه معروف «لیون» فرانسه و کارشناس عالی رتبه بررسی و ارزیابی اسناد و مدارک تاریخی، با شهرتی جهانی است. او تحقیقات علمی و مستند خود را در کتابی با عنوان «اتاق های گاز، واقعیت یا افسانه؟» جمع آوری کرده که توسط آقای سید ابوالفرید ضیاءالدینی به فارسی نیز ترجمه شده است.
او هزاران سند را در این زمینه بررسی کرده است و طی سال ها تحقیق، از تمامی مراکز مورد ادعای صهیونیست ها، نظیر اتاق های گاز، موزه ساختگی کوره های آدم سوزی، داخائو در مونیخ آلمان و… بازدید کرده و با صدها شاهد به گفت وگوی دقیق و علمی پرداخته و در نهایت بدون کمترین تحلیل و تنها به زبان اسناد، نشان داده است که ماجرای کشتار یهودیان در آلمان نازی یک دروغ بزرگ تاریخی و فریب شرم آور افکار عمومی است. چیزی که از صهیونیست های وحشی به هیچ وجه دور از انتظار نیست.
به عنوان مثال، فوریسون به عکس های ساختگی از اتاق های گاز مورد ادعای صهیونیست ها اشاره کرده و ضمن رد این ادعا با استناد به مدارک غیرقابل انکار، با تعجب می پرسد، اگر این عکس ها واقعی است، چگونه سربازان آلمانی- مورد ادعا- بدون ماسک و بی آن که کمترین پوششی بر دهان، بینی و چشم خود داشته باشند در اتاق های مالامال از گازهای کشنده ایستاده و بر جان کندن یهودیان محکوم نظارت می کنند؟! و یا، درباره یکی دیگر از عکس های مورد ادعای صهیونیست ها که جمعی از یهودیان را در محاصره چند تانک نشان می دهد، با ارائه اسناد و شواهدی خواندنی و غیرقابل تردید، نشان می دهد که تانک ها در این عکس، انگلیسی هستند نه آلمانی و…
«پرفسور روبر فوریسون» مى گوید: «من تا سال ۱۹۶۰ به واقعیت کشتار بزرگ در اتاق هاى گاز اعتقاد داشتم. پس از چهارده سال اندیشه و مطالعه شخصى و آن گاه چهارسال تحقیق بى وقفه و خستگى ناپذیر، همانند بیست نفر از نویسندگان «رویزیونیست» (تجدیدنظرطلب) تاریخى، اطمینان یافتم که با یک دروغ بزرگ تاریخى مواجه هستم. از اردوگاه هاى «آشویتس» و «بیرکناو»، چندین مرتبه بازدید کردم. در اردوگاه هاى «اشتروتهوف» (در آلزاس فرانسه) و «مایدانک» (در لهستان)، مکان هایى را که به عنوان «اتاق گاز» معرفى مى شدند، بررسى کردم. در مرکز اطلاع رسانى یهود در پاریس، آرشیوها، دست نویس ها، شهادت هاى کتبى، اسناد مربوط به بازجویى محکومان جنگ جهانى دوم و دادگاه نورنبرگ و هزاران سند و مدرک دیگر به جا مانده از آن دوران را مطالعه کردم. براى یافتن پاسخ سؤال هاى خود، بى وقفه از متخصصان و تاریخ دانان پرسش کرده ام. سال ها، اما بیهوده به دنبال فقط یک بازمانده از بازماندگان جنگ بودم که به چشم خود اتاق هاى گاز را دیده باشد؛ به حتى یک مدرک، فقط یک مدرک راضى بودم؛ اما همین یک مدرک را هم نیافتم. در مقابل، آن چه یافتم، تعداد بى شمارى مدارک مجعول بود. پس از آن، با سکوت، مزاحمت، دشمنى، توهین و بالاخره ضرب و جرح و محاکمه مواجه شدم».
} قیمت و هزینه ی زیادی داشته در نتیجه گران ترین شیوه ی hcn پرفسور روژه گارودى، محقق مسلمان فرانسوى نیز با تحقیقات خود در این زمینه دریافت که از یک سو {گاز
اعدام محسوب مى شودو از سوى دیگر مکان هایى که یهودیان از آن به عنوان اتاق گاز نام مى برند اصلاً قابلیت چنین کارى را ندارند؛ زیرا این گاز باید در یک پوششى از فولاد اکسیدنشدنى باشدو درب ها نیز باید مجهز به لولاهایى از پنبه نسوز کائوچویى مخصوص یا تفلون باشد. متخصصان پزشکى قانونى پس از بازدید از این مکان ها اظهار داشتند که { گاز hcn} فوق العاده خطرناک است و در این مکان ها هیچ تجهیزاتى براى مهار این گاز در نظر گرفته نشده است.
کوره هاى آدم سوزى:
از دیگر ادعاهاى صهیونیست ها این است که نازى ها، یهودیان را در کوره هاى آدم سوزى مى سوزاندند. این ادعا، امروزه به عنوان یک دروغ تاریخى شناخته شده است.
«وئیس مارشالکو»، درباره اتاق هاى گاز و کوره هاى آدم سوزى اسناد جالبى ارائه مى کند. یکى از این اسناد، مقاله اى از «شم»، روزنامه زیرزمینى ناسیونالیست هاى یهودى فرانسه است که در ۸ ژوئیه ۱۹۴۴م. درباره وضعیت ۹ اردوگاه از اردوگاه هاى نگهدارى و توقیف یهودیان در آلمان توضیح مى دهد. در این گزارش، حتى یک کلمه هم از قلع و قمع یهودیان یا بدرفتارى با آنان نیست. در این گزارش همچنین هیچ حرفى از اتاق هاى گاز، اردوگاه هاى مرگ و یا بچه کشى به میان نمى آید. درست در نقطه مقابل آن، گزارش «شم» مى گوید که [بچه هاى ۲ تا ۵ ساله را به کودکستان هاى مختلف برلین مى فرستادند تا از کمک هاى ویژه اى برخوردار شوند]. مارشالکو توضیح مى دهد که چگونه زیر نظر یهودیان در پایان سال ۱۹۴۵م. اردوگاهى چون «داخو» مورد تخریب و بازسازى هدف دار قرار گرفت.
او مى نویسد: «قبل از هر چیز، منظره زیباى سرسبز و بوستان گونه اردوگاه باید به کلى تخریب مى شد؛ چون براى سینماروهاى آمریکایى، پذیرش این امر که یهودیان را در دل باغ و بوستان و بسترى از گل و گیاه شکنجه مى کردند، کار مشکلى بود؛ به ویژه وقتى آنها را به سینماها کشانده بودند تا صحنه هاى مخوف و ترسناک (اردوگاه ها) را نشانشان دهند. از این رو، به کارگران جدید اردوگاه دستور دادند مثلاً یک گودال خون که لوله اى از آن به خارج مى رفت، بسازند تا طورى به نظر آید که از این گودال، خون یهودیان از طریق آن لوله، تخلیه مى شده است. محوطه استحمام زندانى ها، اتاق رخت کنى آنها و محوطه هاى ورودى، تماماً باید بازسازى مى شدند تا به صورتى درآیند که به کوره آدم سوزى اى که یهودیان ادعا مى کردند، شبیه باشند».
خدا با ماست