0

آیه نورانی شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان

 
mohammad98
mohammad98
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 6815
محل سکونت : خراسان

پاسخ به:آیه نورانی شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان
چهارشنبه 9 مرداد 1392  3:20 AM

معصومين عليهم السلام  و گذشت

ب- عفو جاهلان

پيشوايان معصوم عليهم السلام نسبت به قشر جاهل و نادان جامعه که بسا از مؤمنين هم بودند، رفتاري ملايم و همراه با ملاطفت داشتند، چون اين گونه افراد اگر جسارتي هم مي کردند به خاطر بينش ضعيف و کم خردي آنان بود. جابر مي گويد: 
«پس از جنگ حنين که غنايم بدست مسلمين افتاد، رسول خدا (ص) از سکه هاي غنيمتي که روي لباس بلال ريخته بود بر مي داشت و بين مردم تقسيم مي کرد؛ در اين حال فرد ناداني به پيامبر گفت: اي فرستاده خدا! عدالت را در تقسيم اموال رعايت کن! پيامبر (ص) فرمود:
واي بر تو اگر من عادل نباشم! چه کس مي تواند عدالت را اجرا کند؟
يکي از اصحاب برخاست که او را به خاطر اين جسارت، گردن بزند، پيامبر مانع شد و فرمود: پناه بر خدا از اين که مردم بگويند محمد اصحاب خود را مي کشد، آنگاه او را بخشيد» 
انس بن مالک مي گويد: 
«يک عرب روستايي به پيامبر رسيد و عباي حضرت را به سختي کشيد، به طوري که روي گردن آن حضرت، اثر گذاشت سپس با لحني خشن گفت: اي محمد! از اموال خداوند که در نزد توست به من بده. پيامبر به وي توجهي کرد و خنديد و دستور داد تا مبلغي به او بپردازند» 
مردي از اهل شام که تحت تأثير تبليغات زهرآگين معاويه نسبت به اهل بيت (ع) قرار گرفته بود، وقتي امام حسين (ع) را ديد، شروع به فحش و ناسزا گفتن به امام کرد، امام حسين (ع) همچنان ساکت بود تا اينکه فحاشي مرد شامي به پايان رسيد؛ امام رو به وي کرده فرمود: 
«اي پيرمرد! گمان مي کنم که غريب هستي اگر چيزي بخواهي به تو مي دهيم، اگر راه گم کرده اي نشانت مي دهيم، اگر گرسنه اي، سيرت مي کنيم، اگر نيازمندي، تو را بي نياز مي کنيم. » 


مرد شامي، ساکت و مبهوت به چهره ي امام نگاه مي کرد و متحير ماند که چه بگويد و چگونه عذرخواهي کند در پايان، با شرمساري گفت: خدا خود مي داند که رسالت خويش را در کدام خاندان قرار دهد.  

هر که دارد هوس کربُــبَـــلا بسم الله

تشکرات از این پست
montazereagha mina_k_h
دسترسی سریع به انجمن ها