پاسخ به:داستان های حکایتی
سه شنبه 2 آذر 1389 5:20 AM
يک استکان چاي
"ينين" استاد ژاپني در دوره "ميجي"، يک استاددانشگـاه را پذيرفت که مي خواست از او در مورد ذن سوالاتي بکند.
ينين چاي را دراستکان مهمان خود سرازير کرد و ادامه داد به ريختن آن. استاد دانشگاه که استکان چايرا در حال سرازير شدن مي ديد نتوانست جلوي خودش را بگيرد وگفت:
استکان پر شده. ديگر جايي ندارد!
ينين به او گفت:
مثل اين استکان، تو هم از اعتقادات وتفکرات خودت پر شده اي. چطور مي توانم به تو ذن را توضيح بدهم اگر که استکانت را ازپيش خالي نکني؟