پاسخ به:مدیر ارشد انجمن ها روی صندلی داغ!!!
شنبه 22 تیر 1392 8:32 AM
نقل قول salma57
سلام و عرض ادب و احترام.
ببخشيد دوستانم به من فناوري هسته اي ياد دادن. اگه بمونه رو دستم مي ترسم بلايي سر كسي بياد. البته سوخت هسته اي هم رسوندن و اين مزيد بر علته كه من زياد مزاحم شما ميشم.
سلام و ادای احترام حضور شما. چه خوب، بالاخره شما هم مجهز شدید ولی شانس آوردم آخر برنامه هستش و گرنه چیکار که نمی کردید. خدایا شکرت.
1- تا حالا شده وقتي روزه هستيد و حواستون نيست آب يا غذايي بخوريد؟ یکی دو بار اون هم سال ها پیش
اگه اين شرايط پيش اومده چي خوردين؟ آب
اگه نه آيا دوست نداشتيد يه وقت يادتون بره روزه ايد و چيزي بخوريد؟ چرا، بیشتر در موارد تشنگی شدید
2- اگر یک خودکار بهتون بدن که اندازه یه جمله جوهر داشته باشه چی باهاش مینوشتید ؟خدا دوستت دارم.
3- از شعر و شاعري خوشتون مياد؟ يه بيت شعر كه خيلي به دلتون نشسته رو بگيد. از شعر بله ولی شاعری خیر.
حاصلی از هنر عشق تو جز حرمان نیست
آه از این درد که جز مرگ ِ من اش درمان نیست
این همه رنج کشیدیم و نمی دانستیم
که بلاهای وصال ِ تو کم از هجران نیست
4- نظرتون راجع به اين عكس چيه؟ شده تا حالا اينجوري گريه كنيد؟
بنده خدا پیداست خیلی غصه داره، بغض کرده و اشک، تنها را خاموش کردن آتش غم هاشه. فکر می کنم آدم وقتی تو یه مشکلی بیافته که بدونه مستحقش نبوده و خیلی تلاش کرده تا به عکس حالت فعلی برسه اما همه زحمتاش برباد رفته اینطوری بشه. یاد همه گذشت ها و فداکاری ها و آمال و آرزوهاش میافته و گریه می کنه.
بنده هم گریه کردم اما نه به این شدت و بغض.
ان شاء ا... مشکلش هرچی هست رفع بشه، از صمیم قلب این آرزو را دارم.
يه دفعه اين پيام رو براتون نوشتم چون به شخص شما جواب دادم محض اطلاع و يادآوري اينجا مي گذارم. فكر كنم نديديد چون نه تشكر زدين و نه جواب دادين. :)
فضای اون تاپیک شوخی بود بنده هم از روی شوخی جواب دادم، جواب اصلی بنده در چنین مواردی همون پست قبلی هستش. راستش پیامتون را نخونده بودم، یادم رفته بود سری بزنم به اون تاپیک. باید ببخشید. الان یه تشکر زیبا برای پستتون زدم.