0

چهل سؤال پيرامون امامت و خلافت: ا.د.ابومهدي قزويني

 
sayyed13737373
sayyed13737373
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 6674
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:چهل سؤال پيرامون امامت و خلافت: ا.د.ابومهدي قزويني
دوشنبه 10 تیر 1392  8:48 AM

انگيزه گسترش تهاجم بعد از انقلاب اسلامى



جالب توجّه اين است كه 70 درصد كتاب‏هاى ياد شده بعد از پيروزى پرشكوه انقلاب اسلامى ايران نگاشته شده است ؛ يعنى در طول بيست و چهار سال نزديك به 5 / 2 برابرِ چهارده قرن ، بر ضدّ شيعه كتاب تأليف گرديده است .



و اين بدان جهت است كه مخالفان مكتب اهل‏بيت ، هرگز تصوّر نمى‏كردند كه فرهنگ غنى شيعه بتواند ملّت ايران را اين چنين به صحنه بياورد كه با دست خالى ، ولى با قلبى آكنده از ايمان و عشق به اسلام ، طومار حكومت تا به دندان مسلّح را -با آن همه حمايت‏هاى بى‏دريغ شرق و غرب- براى هميشه درهم بپيچد و به جاى آن ، حكومت اسلامى برپايه فقه شيعه تأسيس نمايد .

و به همين جهت ، مخالفان مكتب اهل‏بيت ، وقتى با گسترش فرهنگ تشيّع ، موقعيّت خود را در خطر مى‏بينند ، با تأليف كتاب‏هاى ضدّ شيعىِ مملوّ از تهمت و كذب ، سعى در مخدوش كردن چهره نورانى مذهب شيعه در سطح جهانى دارند .

اهميت اين قضيه ، با ذكر چند نمونه از اين تهمت‏هاى ناجوانمردانه كاملاً روشن خواهد شد .



تهمت‏هاى ناجوانمردانه بر ضد شيعه

1 - آقاى دكتر عبد اللَّه محمّد غريب از دانشمندان مصرى در كتاب مملوّ از دروغ و تهمت خود « وجاء دور المجوس » مى‏نويسد : « إنّ الثورة الخمينيّة مجوسيّة وليست إسلاميّة ، أعجميّة وليست عربيّة ، كسرويّة وليست محمّديّة » وجاء دور المجوس ، ص 357 . ؛ « نهضت [امام‏] خمينى ، يك نهضت مجوسى ، عجمى و كسروى است ، نه نهضت اسلامى ، عربى و محمّدى » .

كينه‏توزى و دشمنى را تا آن‏جا پيش برده كه مى‏نويسد : « نعلم أنّ حكّام طهران أشدّ خطراً على الإسلام من اليهود ، ولا ننتظر خيراً منهم ، وندرك جيّداً أنّهم سيتعاونون مع اليهود في حرب المسلمين » همان ، ص 374 . ؛ « مى‏دانيم كه خطر حاكمان تهران بر اسلام از خطر يهود بر اسلام ، سخت‏تر است و از آنان هيچ اميد خيرى انتظار نمى‏رود و نيك مى‏دانيم كه آنان به زودى با يهود ، همداستان شده و به جنگ مسلمانان خواهند آمد! » .

در حالى كه تمام دنيا مى‏دانند كه امروز براى حكومت غاصب صهيونيستى ، دشمنى ، سخت‏تر از نظام اسلامى نيست و افتخار اين نظام ، اين است كه به مجرّد پيروزى انقلاب اسلامى ، سفارت دولت غاصب اسرائيل را براى هميشه در ايران تعطيل و به جاى آن سفارت فلسطين را گشود .

2 - دكتر ناصرالدين قفارى از اساتيد دانشگاه‏هاى مدينه منوره ، در كتاب « اصول مذهب الشيعة الإماميّة » كه رساله دكتراى او بوده ، نوشته است : « أدخل الخمينى إسمه في أذان الصلوات ، وقدّم إسمه حتّى على إسم النبيّ الكريم ، فأذان الصلوات في ايران بعد استلام الخمينى للحكم وفى كلّ جوامعها كما يلي : " اللّه أكبر ، اللّه اكبر ، خمينى رهبر ، أى الخمينى هو القائد ، ثمّ أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه" » اصول مذهب الشيعة الإماميّة ، ج 3 ص 1392 . .

« [امام‏] خمينى ، نام خود را در اذان نمازها داخل كرده وحتّى نام خود را بر نام پيامبر نيز مقدّم نموده است . بعد از تشكيل حكومت بوسيله [امام‏] خمينى ، اذان در نمازها در تمام اجتماعات چنين است : اللَّه اكبر ، اللَّه اكبر ، خمينى رهبر يعنى خمينى پيشواى ماست ، سپس [مى‏گويند : ] اشهد أنّ محمّداً رسول‏اللَّه! » .

نگارنده : در بحث‏هايى كه در سال جارى ( رجب 1382 ) با تعدادى از دانشجويان دانشگاه « امّ القرى » در كنار بيت اللَّه الحرام داشتم ، اشاره كردم كه اگر كسى به اذانى كه همه روزه از صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران ، شبكه « جام جم » كه در تمام كشورهاى جهان ؛ به ويژه عربستان پخش مى‏شود ، توجّه كند ، دروغ‏گويى وتهمت نارواى اين نويسنده ، كاملاً روشن خواهد شد .

جاى بسى شگفتى است كه كتاب‏هايى كه بر ضدّ جنايات صهيونيسم در فلسطين اشغالى نوشته مى‏شود ، بسيار كمتر از كتاب‏هايى است كه بر ضدّ شيعه تأليف مى‏گردد .



چشم‏انداز مذهب شيعه

يكى از انگيزه‏هاى تهاجم وسيع وهّابيّت بر ضدّ مذهب اهل بيت ( ع ) ، ترس و وحشت آنان از گسترش فرهنگ برخاسته از قرآن در ميان جوانان و دانشمندان تحصيل كرده و استقبال آنان از اين مكتب نورانى مطابق با سنّت راستين محمّدى ( ص ) است ، به چند نمونه توجّه كنيد :

َّ 1 - دكتر عصام العماد ، فارغ التحصيل دانشگاه « الإمام محمّد بن سعود » در رياض و شاگرد بن باز ( مفتى اعظم سعودى ) و امام جماعت يكى از مساجد بزرگ صنعاء و از مبلّغين وهّابيّت در يمن كه كتابى نيز در اثبات كفر و شرك شيعه تحت عنوان : « الصلة بين الإثني عشريّة وفرق الغلاة » نوشته است با آشنايى با يكى از جوان‏هاى شيعه ، با فرهنگ نورانى تشيّع آشنا شد و از فرقه وهّابيّت دست كشيد و به مذهب شيعه مشرّف گرديد .

دكتر عصام در كتابى كه به همين مناسبت تأليف نموده ، مى‏نويسد :

با مطالعه كتاب‏هايى كه وهّابيّت در سال‏هاى اخير نوشته‏اند ، به يقين در مى‏يابيم كه آنان احساس كرده‏اند كه تنها مذهب آينده ، همان مذهب شيعه اماميّه است : « وكلَّما نقرأ كتابات إخواننا الوهّابيّين نزداد يقيناً بأنّ المستقبل للمذهب الاثني عشري ؛ لأنّهم يتابعون حركة الانتشار السريعة لهذا المذهب في وسط الوهّابيّين وغيرهم من المسلمين » المنهج الجديد والصحيح في‏الحوار مع‏الوهابيّين ، ص 178 . .

و آن‏گاه از قول شيخ عبداللَّه الغُنيمان استاد « الجامعة الإسلاميّة » در مدينة منوّره نقل مى‏كند : « إنّ الوهّابيّين على يقين بأنّ المذهب ( الاثني عشر ) هو الذي سوف يجذبُ إليه كلّ أهل‏السنَّة وكلّ‏الوهّابيّين في المستقبل القريب ؛ وهّابيون به يقين دريافته‏اند ، تنها مذهبى كه در آينده ، اهل‏سنّت و وهّابيّت را به طرف خود جذب خواهد كرد ، همان مذهب شيعه امامى است » همان . .

2 - آقاى شيخ ربيع بن محمّد ، از نويسندگان بزرگ سعودى مى‏نويسد : آن‏چه كه باعث فزونى شگفتى من گرديده ، اين است كه برخى از برادران وهّابى و فرزندان شخصيّت‏هاى علمى و دانشجويان مصرى ، اخيراً به سراغ مكتب تشيّع رفته‏اند : « وممّا زاد عجبي من هذا الأمر أنّ إخواناً لنا ومنهم أبناء أحد العلماء الكبار المشهورين في مصر ، ومنهم طلّاب علم طالما جلسوا معنا في حلقات العلم ، ومنهم بعضُ الإخوان الذين كنّا نُحْسن الظنَّ بهم ؛ سلكوا هذا الدَرْب ، وهذا الاتّجاه الجديد هو ( التشيّع ) ، وبطبعة الحال أدركت منذ اللحظة الأولى أنّ هؤلاء الإخوة - كغيرهم في العالم الإسلامي - بهرتهم أضواء الثورة الإيرانيّة » مقدّمه كتاب « الشيعة الإماميّة في ميزان الإسلام » ، ص 5 . .

3 - شيخ‏محمّدمغراوى از ديگر نويسندگان مشهور وهّابى مى‏گويد : باگسترش مذهب تشيّع در ميان جوان‏هاى مشرق زمين ، بيم آن‏را داريم كه اين فرهنگ در ميان جوان‏هاى مغرب زمين نيزگسترده شود : « بعد . . . انتشارالمذهب الإثني‏عشري‏في‏مشرق العالم الإسلامي ، فخفت على الشباب في بلاد المغرب . . . » مقدّمه كتاب من سبَّ الصحابة ومعاوية فأُمّه هاوية ، ص 4 . .

4 - دكتر ناصر قفارى استاد دانشگاه‏هاى مدينه مى‏نويسد : اخيراً تعداد زيادى از اهل سنّت به طرف مذهب شيعه گرويده‏اند و اگر كسى كتاب « عنوان المجد في تاريخ البصرة ونجد » را مطالعه كند به وحشت مى‏افتد كه چگونه برخى از قبايل عربى به صورت كامل ، مذهب شيعه را پذيرفته‏اند : « وقد تشيّع بسبب‏الجهود التي يبذلها شيوخ الإثني عشريّة من شباب المسلمين ، ومن يطالع كتاب « عنوان المجد في تاريخ البصرة ونجد » يَهُولُه الأمر حيث يجدُ قبائل بأكملها قدتشيّعت » مقدمة أُصول مذهب الشيعة الإماميّة الاثني عشريّة ، ج 1 ، ص 9 . .

5 - جالب‏تر ازاين‏ها سخن شيخ مجدى محمّد على‏محمّد نويسنده بزرگ وهّابى است كه مى‏گويد : يكى از جوان‏هاى اهل سنّت با حالت حيرت ، نزد من آمد وانگيزه حيرت او را جويا شدم ، دريافتم كه دستهاى شيعيان به وى رسيده است و اين جوان سنّى تصوّر كرده كه شيعيان ملائكه رحمت و شير بيشه حق مى‏باشند : « جاءني شابّ من أهل السنّة حيران ، وسبب حيرته أنّه قد امتدت إليه أيدي الشيعة . . . حتّى ظنّ المسكين أنّهم ملائكة الرحمة وفرسان الحقّ » انتصار الحق ، ص 11 و 14 . .


 

*هر وقت که سرت به درد آید    نالان شوی و سوی من آیی

چون درد سرت شفا بدادم    یاغی شوی و دگر نیایی*

*پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب    تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها