پاسخ به:وهّابيّت از منظر عقل و شرع دكتر سيد محمد حسينى قزوينى
یک شنبه 9 تیر 1392 10:58 PM
نكته قابل توجه:
مقصود از ايمان در آيه دوم، معناى لغوى يعنى امنيّت است؛ يعنى اگر كسى شهادتين را گفت، به او نگوييد كه تو امنيّت ندارى؛ بلكه با ذكر شهادتين، مسلمان مىشود و امنيّت جانى و مالى را به دست آورده است و كسى حقّ تعرّض به او را ندارد.
همان گونه كه ابن جوزى به نقل از على عليهالسلام ، ابن عبّاس، عكرمه، ابوالعاليه، يحيى بن يعمر و ابو جعفر، «مَؤْمَنا» را به فتح ميم قرائت كردهاند كه معنايش همان امنيّت مىباشد(1).
تكفير مسلمانان همان گونه كه مخالف قرآن هست، مخالف با سنّت پيامبر گرامى صلىاللهعليهوآله نيز مىباشد كه به برخى از رواياتى كه در معتبرترين كتابهاى اهل سنّت آمده اشاره مىكنيم:
الف: نهى شديد از تكفير مسلمانان:
على عليهالسلام و جابر از پيامبر گرامى صلىاللهعليهوآله نقل كردهاند كه فرمود:
(1) وقرأ علي وابن عباس وعِكْرِمَة وأبو العالية ويحيي بن يَعْمَر وأبو جعفر: بفتح الميم [لَست مَؤْمَنا] من الأمان. زاد المسير، ج 2، ص175.
... أهل لا إله إلاّ اللّه لا تكفّروهم بذنب ولا تشهدوا عليهم بشرك(1)؛ گوينده «لا اله إلاّ اللّه» را به خاطر گناهى تكفير نكنيد و آنان را به شرك متهم ننماييد.
عائشه مىگويد: از پيامبر گرامى شنيدم كه فرمود:
لاتُكَفِّروا أحَدا من أهْلِ القِبْلَة بِذَنْبٍ وإنْ عَمِلُوا بِالْكَبائر(2)؛ هيچيك از اهل قبله را به خاطر گناه، تكفير نكنيد اگرچه گناهان بزرگ انجام داده باشد.
ب: كفر كسى كه ديگران تكفير كند:
بخارى از ابوذر نقل مىكند كه از پيامبر گرامى [ صلىاللهعليهوآله ] شنيدم كه فرمود:
لاَ يَرْمِي رَجُلٌ رَجُلاً بِالْفُسُوقِ، وَلاَ يَرْمِيهِ بِالْكُفْرِ، إِلاَّ ارْتَدَّتْ عَلَيْهِ، إِنْ لَمْ يَكُنْ صَاحِبُهُ كَذَلِكَ(3)؛ اگر كسى فردى را به گناه و يا كفر متهم كند و آن فرد اهل گناه و كفر نباشد، آن گناه و كفر به خود گوينده برمىگردد.
عبد اللّه عمر از پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله نقل كرده كه فرمود:
أيُّما رَجُلٍ مسلم كَفَّر رجُلاً مُسْلِماً فَإنْ كانَ كافِرا، وَإلاّ كانَ هُوَ الكافِرُ(4)؛ هر مسلمانى مسلمان ديگرى را به كفر متهم سازد، اگر او
(1) المعجم الأوسط، ج 5، ص 96، مجمع الزوائد، ج 1، ص 106.
(2) مجمع الزوائد، ج 1، ص 106 و 107.
(3) صحيح بخارى، ج 7، ص 84، ح 6045، كتاب الأدب، ب 44 ، باب مَا يُنْهَى مِنَ السِّبَابِ وَاللَّعْنِ.
(4) كنز العمال، ج 3، ص 635 از سنن أبى داود و مسند أحمد، ج 2، ص 22 با اندك تفاوت. (159)
*هر وقت که سرت به درد آید نالان شوی و سوی من آیی
چون درد سرت شفا بدادم یاغی شوی و دگر نیایی*
*پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*