0

وهّابيّت از منظر عقل و شرع دكتر سيد محمد حسينى قزوينى

 
sayyed13737373
sayyed13737373
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 6674
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:وهّابيّت از منظر عقل و شرع دكتر سيد محمد حسينى قزوينى
یک شنبه 9 تیر 1392  10:51 PM

تعالى كافرند؛ زيرا تفاوتى ميان آنان و بت پرستان و چهره پرستان نيست.
نَوَوى متوفّاى 676، عالم برجسته اهل سنّت مى‏گويد:

فمِمَّن يُكَفّر، من يجسّم تجسيما صريحا ومن ينكر العلم بالجزئيّات(1)؛ از جمله كسانى كه كفر آنان ثابت است، قائلان به جسمانيّت حقّ تعالى است و آنان كه علم به جزئيّات او را انكار مى‏كنند.
عبد القاهر بغدادى متوفّاى 429 ه.، از متكلّمان بلندآوازه اهل سنّت مى‏گويد:

وأمّا جسميّة خراسان من الكراميّة، فتكفيرهم واجب؛ لقولهم: بأنّ اللّه تعالى له حدّ ونهاية من جهة السفل ومنها يماس عرشه، ولقولهم: بأنّ اللّه تعالى محلّ للحوادث(2)؛ فرقه كراميّه منطقه خراسان كه معتقد به جسمانيّت حق تعالى هستند، تكفيرشان واجب است؛ زيرا خداوند متعال را محدود به حدود دانسته و براى او از ناحيه پايين، نقطه پايانى قائلند كه با عرش تماس دارد و محل عروض حوادث است... .
وقالوا بنفى النهاية والحدّ عن صانع العالم(3)؛ اهل سنّت، هرگونه حدود و نقطه پايانى را از خداوند متعال نفى كرده‏اند... .
وأجمعوا على أن لا يحويه مكان ولا يجرى عليه زمان، خلاف قول من زعم من الشهاميّة والكراميّة أنّه مماسّ لعرشه، وقد قال أمير المؤمنين على رضى‏الله‏عنه : إنّ اللّه تعالى خلق العرش إظهارا لقدرته لا



(1) المجموع، ج 4، ص 253.
(2) اصول الدين، ص 337 و نيز ر. ك: التنديد بمن عدد التوحيد، ص 52.
(3) الفرق بين الفرق، تحقيق لجنة إحياء التراث العربى، ص 40.

(129)

مكانا لذاته(1)؛ اهل سنّت اجماع دارند كه خداوند متعال را نه مكانى در بر گرفته و نه زمانى بر وى مى‏گذرد، (ذات مقدّسش فراتر از مكان و زمان است) برخلاف قول باطل شهاميّه و كراميّه كه مى‏گويند: ذات اقدس ربوبى با عرش، در تماس است؛ امير مؤمنان على رضى‏الله‏عنه مى‏فرمايد: خداوند عرش را به‏سبب قدرت نمايى آفريده، نه براى جايگاه خويش.
ابن نجيم مصرى متوفّاى 970، از فقهاى بزرگ اهل سنّت مى‏گويد:

والمشبّه إن قال: إنّ للّه يدا أو رِجْلاً كما للعباد فهو كافر، وإن قال: إنّه جسم، لا كالأجسام فهو مبتدع(2)؛ مشبهه (آنان كه خداوند را به بندگان تشبيه مى‏كنند) اگر بگويند كه خداوند همانند بندگان داراى دست و پا هست، كافرند و اگر بگويند: خداوند داراى جسم است ولى نه مانند اجسام، بدعت‏گذارند.
غزالى متوفّاى 505، عالم بلند آوازه اهل سنّت مى‏گويد:

فإن خطر بباله أنّ اللّه جسم مركّب من أعضاء فهو عابد صنم؛ فإنّ كلّ جسم فهو مخلوق، وعبادة المخلوق كفر، وعبادة الصنم كفر؛ لأنّه مخلوق وكان مخلوقا؛ لأنّه جسم، فمن عبد جسما فهو كافر بإجماع الأئمة، السلف منهم والخلف(3)؛ اگر كسى به ذهنش خطور كند كه خداوند تعالى داراى جسمى هست كه از عضوهاى متعدّد




(1) الفرق بين الفرق، ص 41.
(2) البحر الرائق، ج 1، ص 611.
(3) إلجام العوام عن علم الكلام، ص 209 و دراسات في منهاج السنّه، ص 145، به نقل از: الرسالة التدمريّه، ص 92.

(130)

تشكيل يافته، او بت پرست است؛ زيرا هر جسمى مخلوق و آفريده شده است و به اجماع تمام علماى و پيشوايان دينى در تمام زمان‏هاى پيش و نزديك، پرستش مخلوق، كفر و بت‏پرستى است.

4. دخول تجسيم از راه يهود:
شهرستانى مى‏گويد:
وضع كثير من اليهود الذين اعتنقوا الإسلام أحاديث متعددة في مسائل التجسيم والتشبيه وكلّها مستمدّة من التوراة(1)؛ بسيارى از يهوديان كه به طرف اسلام كشيده شدند احاديث متعددى را در جسمانيّت حق تعالى ساختند و وارد شريعت اسلامى كردند و تمامى احاديث تجسيم از تورات سر چشمه گرفته است.

5. اسرائيليّات در كتاب‏هاى اهل سنّت:
برخى از سرگذشت‏ها و نقل‏هاى تاريخى با ورودشان در كتاب‏هاى حديثى، تاريخى و تفسيرىِ اهل سنّت، چهره نازيبايى را از وقايع تاريخى به نمايش گذاشته است، كه تشخيص اين حقيقت، كارى فوق‏العاده مشكل و سخت است؛ زيرا پژوهش‏گران و اهل تحقيق را در دست‏يابى به حقايق تاريخى دچار مشكل و گاهى حتّى با ناكامى رو به رو مى‏كند، ابن‏خلدون مى‏نويسد:
عرب صدر اسلام، بهره‏اى از علم و كتابت نداشتند و مطالب مربوط به آفرينش جهان و اسرار هستى را از عالمان يهود و اهل تورات و يا




(1) ملل و نحل، ج 1، ص 117. (131)

*هر وقت که سرت به درد آید    نالان شوی و سوی من آیی

چون درد سرت شفا بدادم    یاغی شوی و دگر نیایی*

*پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب    تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها