پاسخ به:وهّابيّت از منظر عقل و شرع دكتر سيد محمد حسينى قزوينى
یک شنبه 9 تیر 1392 10:42 PM
عثمان بن مَعْمَر بست كه هر دو بازوى يكديگر باشند، عقايد خود را تحت حمايت او بىپرده مطرح ساخت، ولى طولى نكشيد كه حاكم عُيَيْنَه به دستور فرمانرواى اَحساء، وى را از شهر عيينه اخراج كرد.
محمّد بن عبد الوهّاب به نا چار شهر دِرْعِيّه را براى اقامت برگزيد و با محمّد بن سعود، حاكم درعيّه پيمان جديدى بست كه حكومت از آنِ محمّد بن سعود باشد و تبليغ به دست محمّد بن عبدالوهّاب.
4. تخريب زيارتگاه صحابه و قبر برادر خليفه دوم:
نخستين كارى كه محمّد بن عبد الوهّاب انجام داد، ويران كردن زيارتگاههاى صحابه و اوليا در اطراف عُيَيْنه بود كه از جمله آنان، تخريب قبر زيد بن خطّاب برادر خليفه دوم بود(1) كه با واكنش شديد عالمان و بزرگان رو به رو شد، به دنبال آن امير عُيَيْنه به ناچار، شيخ را از اين شهر بيرون كرد.
همان طورى كه در بخش «عصر ظهور افكار محمّد بن عبد الوهّاب» اشاره شد، در قرن دوازدهم هجرى موقعيّت بسيار سخت و اوضاع بسيار نامناسبى براى مسلمانان پيش آمده بود كه كشورهاى اسلامى از هر سو مورد تهاجم شديد استعمارگران قرار داشتند، كيان امّت اسلامى از سوى انگليس، فرانسه، روس و آمريكا تهديد مىشد.
در اين عصر، بيش از هر زمانى مسلمانان نياز به وحدت و همكارى بر ضدّ دشمن مشترك داشتند، ولى متأسّفانه محمّد بن عبدالوهّاب مسلمانان را به جرم توسّل به انبيا و اولياى الهى، مشرك و بت پرست
(1) عنوان المجد فى تاريخ نجد، ص 9؛ براهين الجليّة فى رفع تشكيكات الوهابيّه، ص 4؛ هذه هى الوهابيّه، ص 125 و السلفيّة بين أهل السنّة والاماميّه، ص 307.
قلمداد كرد و فتوا به تكفير آنان داد، خونشان را حلال، كشتن آنان را جايز و اموال آنان را جزء غنايم جنگى به حساب آورد و پيروان او به استناد اين فتوا، هزاران مسلمان بى گناه را به خاك وخون كشيدند كه در قسمت بعدى به تفصيل بيان خواهد شد.
1. پيش بينى گمراهى او از سوى استادانش:
احمد زينى دحلان، مفتى بزرگ مكّه مكرّمه متوفّاى 1304 مىگويد:
فأخذ عن كثير من علماء المدينة منهم الشيخ محمّد بن سليمان الكردى الشافعي والشيخ محمّد حياة السندى الحنفي وكان الشيخان المذكوران وغيرهما من أشياخه يتفرّسون فيه الإلحاد والضلال، ويقولون: سيُضَلّ هذا، ويُضِلُّ اللّه به مَنْ أبعده وأشقاه، فكان الأمر كذلك، وما أخطأت فراستهم فيه(1)؛ محمّد بن عبد الوهّاب در آغاز از محضر بسيارى از عالمان مدينه مانند شيخ محمّد سليمان كردى شافعى و شيخ محمّد حياة سندى حنفى بهره علمى برد. اين دو استاد، در آغاز، آثار بىدينى و گمراهى را در وى احساس مىكردند و مىگفتند كه وى گمراه خواهد شد و به دست او، افراد دور از رحمت خدا و شقاوت پيشه به گمراهى كشيده خواهند شد و پيشبينى آنان نيز درست از آب درآمد.
(1) الدرر السنيّة فى الردّ على الوهّابيّه، ص 42. (79)
*هر وقت که سرت به درد آید نالان شوی و سوی من آیی
چون درد سرت شفا بدادم یاغی شوی و دگر نیایی*
*پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*