پاسخ به:وهّابيّت از منظر عقل و شرع دكتر سيد محمد حسينى قزوينى
یک شنبه 9 تیر 1392 10:41 PM
مدّعى شده است كه حرمت و رسالت آن بزرگوار پس از رحلت از بين رفته است. اين عقيده به يقين كفر و در واقع زندقه و نفاق است.
5. قاضى شافعى پيروان ابن تيميّه را مهدور الدم مىداند:
ابن حجر عسقلانى متوفّاى 852 و شوكانى متوفّاى 1255، دو تن از عالمان بزرگ اهل سنّت مىنويسند: قاضى شافعى دمشق دستور داد كه در دمشق اعلام كنند كه: «من اعتقد عقيدة ابن تيميّة حلّ دمه وماله»(1)؛ هر كس معتقد به عقايد ابن تيميّه باشد، خون و مالش حلال است».
6. ابن حجر مكّى، ابن تيميّه را گمراه و گمراهگر مىشمارد:
ابن حجر مكّى متوفّاى 974، از دانشمندان بزرگ اهل سنّت، در باره ابن تيميّه مىنويسد:
ابن تيميّة عبد خذله اللّه، وأضلّه وأعماه، وأصمّه وأذلّه، وبذلك صرّح الأئمّة الذين بيّنوا فساد أحواله وكذب أقواله ... وأهل عصرهم وغيرهم من الشافعيّة والمالكيّة والحنفيّة... والحاصل أنّه لا يقام لكلامه وزن بل يرمى فى كلّ وعر وحزن، ويعتقد فيه أنّه مبتدع، ضالّ، مضلّ، غال، عاملها اللّه بعدله و أجارنا من مثل طريقته(2)؛ خدا او را خوار، گمراه، كور و كر گردانيده است و پيشوايان اهل سنّت و معاصرين وى از شافعىها، مالكىها و
(1) الدرر الكامنة، ج 1، ص 147؛ البدر الطالع، ج 1، ص 67 و مرآة الجنان، ج 2، ص 242.
(2) الفتاوى الحديثه، ص 86.
حنفىها، بر فساد افكار و اقوال او تصريح دارند ... سخنان ابنتيميّه فاقد ارزش بوده و او فردى بدعتگذار، گمراه، گمراهگر و غيرمعتدل است، خداوند با او به عدالت خود رفتار نمايد و ما را از شرّ عقيده و راه و رسم وى حفظ نمايد.
7. اطلاق شيخ الإسلام به ابن تيميّه كفر است:
شوكانى از علماى بزرگ اهل سنّت مىگويد:
صرّح محمّد بن محمّد البخاري الحنفيّ المتوفّى سنة 841 بتبديعه ثمّ تكفيره، ثمّ صار يصرّح في مجلسه: إنّ من أطلق القول على ابن تيميّة أنّه شيخ الإسلام فهو بهذا الإطلاق كافر(1)؛ محمّد بخارى حنفى متوفّاى سال 841 در بدعتگذارى و تكفير ابن تيميّه بىپرده سخن گفته است، تا آنجا كه در مجلس خود تصريح نموده است كه اگر كسى ابن تيميّه را «شيخ الاسلام» بداند، كافر است.
8. ابن بَطوطه ابن تيميّه را ديوانه مىخواند:
ابن بطوطه، جهانگرد نامى مراكشى در سفرنامهاش مىنويسد:
وكان بدمشق من كبار الفقهاء الحنابلة تقي الدين بن تيميّة كبير الشام يتكلّم فى الفنون إلاّ أنّ فى عقله شيء(2)؛ در دمشق يكى از بزرگان فقهاى حنبلى به نام ابن تيميّه را ديدم كه در فنون مختلف سخن مىگويد، ولى عقل او سالم نبود.
(1) بدر الطالع، ج 2، ص 260.
(2) رحله ابن بطوطه، ج 1، ص 57. (74)
*هر وقت که سرت به درد آید نالان شوی و سوی من آیی
چون درد سرت شفا بدادم یاغی شوی و دگر نیایی*
*پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*