پاسخ به:وهّابيّت از منظر عقل و شرع دكتر سيد محمد حسينى قزوينى
یک شنبه 9 تیر 1392 10:33 PM
بدترين شرايط تاريخى و اوضاع بسيار نامناسب سياسى صورت گرفت؛ چرا كه امّت اسلام از چهار سو مورد تهاجم شديد استعمارگران صليبى قرار داشت و جامعه اسلامى بيش از هر زمان ديگرى نياز به وحدت كلمه داشت.
انگليسىها بخش عظيمى از هند را با زور و تزوير از چنگ مسلمانان خارج ساخته و با پايان دادن به شوكت امپراتورى مسلمانان تيمورى، خواب تسخير پنجاب، كابل و سواحل خليج فارس را مىديدند و لشگر آنان گام به گام به سمت جنوب وغرب ايران پيشروى مىكرد.
فرانسوىها به رهبرى ناپلئون، مصر، سوريه و فلسطين را با قوّه قهريّه اشغال كرده و در حالى كه به امپراتورى مسلمانان عثمانى چنگ و دندان نشان مىدادند، در انديشه نفوذ به هند بودند.
روسهاى تزارى كه مدّعى جانشينى سزارهاى مسيحى روم شرقى بودند، با حملات مكرّر به ايران و عثمانى، مىكوشيدند تا قلمرو حكومت خويش را از يك سو تا قسطنطنيّه و فلسطين و از سوى ديگر تا خليج فارس گسترش دهند و بدين منظور اشغال نظامى متصرّفات ايران و عثمانى در اروپا و قفقاز را در صدر برنامههاى خود قرار داده بودند. حتّى آمريكايىها نيز چشم طمع به كشورهاى اسلامى شمال آفريقا دوخته و با گلوله باران شهرهاى ليبى و الجزاير، سعى در رخنه و نفوذ به جهان اسلام داشتند، جنگ اتريش و عثمانى بر سر صربستان و همكارى ناوگان جنگى هلند با انگليسىها در محاصره نظامى پايتخت الجزاير نيز در همين دوران بحرانى صورت پذيرفت(1).
(1) همان.
مفتيان سعودى، زمينه ساز تفرقه:
امروز كه دشمنان قسم خورده اسلام از مسيحيّت، يهود، آمريكا و صهيونيسم، كمر به نابودى اسلام و ملّت مسلمان بستهاند و اساسىترين طرح هانيتنگتون، مغز متفكّر كاخ سفيد و دكتر مايكل، نظريّه پرداز سازمان سيا، ايجاد تفرقه ميان مسلمانان مىباشد، مىبينيم كه مفتيان سعودى عملاً در خدمت بيگانگان قرار گرفتهاند و با صدور فتاواى نادرست و مبتنى بر موهومات و تخيّلات، راه هرگونه وحدت ميان امّت اسلامى را مسدود كرده و زمينه تفرقه در ميان مسلمانان را بيش از پيش فراهم مىسازند.
بن باز و عدم امكان تقريب:
از مفتى اعظم عربستان، شيخ عبد العزيز بن باز استفتا شده: «با توجّه به آگاهى شما از گذشته شيعيان، نظرتان در باره تقريب ميان شيعه و اهل سنّت چيست؟(1)» در پاسخ گفته است:
التقريب بين الرافضة وبين أهل السنّة غير ممكن؛ لأنّ العقيدة مختلفة ... فلا يمكن الجمع بينهما، كما أنّه لا يمكن الجمع بين
(1) «من خلال معرفة سماحتكم بتاريخ الرافضة، ما هو موقفكم من مبدأ التقريب بين أهل السنة وبينهم؟»
اليهود والنصارى والوثنيين وأهل السنّة، فكذلك لا يمكن التقريب بين الرافضة وبين أهل السنّة؛ لاختلاف العقيدة التى أوضحناها(1)؛ تقريب ميان شيعه و اهل سنّت ممكن نيست؛ زيرا عقايد اين دو با هم ديگر سازگارى ندارد و همبستگى ميان آنان امكانپذير نيست. همانگونه كه نمىشود يهود، نصارى و بتپرستان را با اهل سنّت در يك جا جمع كرد و تقريب ايجاد كرد؛ همچنين به سبب اختلاف اعتقادى كه ميان شيعه و اهل سنّت هست، تقريب ميان آنان امكانپذير نيست.
هم چنين در كتاب مسألة التقريب(2) كه با حمايت حاكمان مكه و مدينه در همين سالهاى اخير منتشر شد، نخستين پيش شرط وحدت و تقريب با شيعه را اثبات مسلمان بودن شيعه دانستهاند.
آمريكا، يهود و شيعه دشمن مشترك اهل سنّت:
عبدالعزيز قارئ از علماى بزرگ مدينه منوّره، طى مصاحبهاى گفت:
نحن الآن في زمن عصيب طوقنا العدو المشترك وهو ذو ثلاث شعب: اليهود، وامريكا، والروافض، وهذا العدوّ نبت من أحداث العراق الجسام وما وقع في لبنان أنّه يستهدف أهل السنّة جميعا على اختلاف مذاهبهم فهل يصحّ أن نتشاجر نحن أهل الدائرة الواحدة المستهدفة دائرة أهل السنّة والجماعة، ألاّ يجب أن ننتكاتف ضدّ الأخطار التى تتهدّدنا جميعا؟
... إنّ من يقول إنّ أهل السنّة والجماعة مذهب واحد يلزمه أن
(1) مجموع فتاوا و مقالات بن باز، ج 5، ص 156.
(2) براى آگاهى بيشتر، ر. ك: مسألة التقريب بين أهل السنّة والشيعه، ج 2، ص 253 ، (چاپ پنجم). (18)
*هر وقت که سرت به درد آید نالان شوی و سوی من آیی
چون درد سرت شفا بدادم یاغی شوی و دگر نیایی*
*پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*