پاسخ به:وهّابيّت از منظر عقل و شرع دكتر سيد محمد حسينى قزوينى
یک شنبه 9 تیر 1392 10:32 PM
امّت اسلامى با همه اختلافات فكرى كه در گرايشهاى مذهبى داشت، با الهام از رهنمودهاى حياتبخش اسلام توانسته بود پيوند اخوّت در ميان خود ايجاد نمايد و در پرتو كلمه توحيد و توحيد كلمه در برابر تهاجم سنگين دشمنان قسم خورده اسلام استوار بماند، ولى با كمال تأسّف با پايهريزى مبانى فكرى وهّابيّت در قرن هفتم و هشتم، اين وحدت درهم شكسته شد و با اتّهام نادرست بدعت و شرك به مسلمانان، ضربههاى جبران ناپذيرى به صفوف به هم پيوسته آنان وارد ساخت و با نابودى آثار بزرگان دين و ممانعت از شعائر اسلامى و جلوگيرى از توجّه مردم به انبيا و اولياى الهى، اهداف شوم دشمنان ديرينه اسلام را عملى ساخت.
ابن تيميّه و شكاف ميان امّت اسلامى:
پيشرفت اسلام در اروپا و شكست آندلس براى غرب صليبى، بسيار تلخ و ناگوار بود. از اين رو، در انديشه انتقام بود تا اينكه در سالهاى پايانى قرن پنجم، پاپ، رهبر كاتوليكها در شهر روم، با فرمان حمله به فلسطين، قبله اوّل مسلمانان، صدها هزار مسيحىِ برافروخته از كينه ديرينه صليبى
را بر ضدّ توحيد از اروپا به راه انداخت، تا قدس را قتلگاه مسلمانان سازند و به دنبال آن جنگهاى مشهور صليبى كه حدود 200 سال (489 ـ 690) به طول انجاميد و ميليونها كشته و مجروح برجاى گذاشت، آغاز گشت.
در آن زمانى كه مصر و شام با صليبيان درگير بودند، امّت اسلامى با طوفان سهمگينترى، يعنى حمله مغولان به رهبرى چنگيز، مواجه گرديد كه آثار ارزشمند اسلامى را نابود و يا غارت كردند.
پنجاه سال بعد از آن (656 ق.) به دستور هولاكو، نواده چنگيز، بغداد به خاك و خون كشيده شد و طومار خلافت عبّاسى درهم پيچيده شد. سپس بر سر حلب و موصل (657 ـ 660 ق.) همان بلا آمد كه بر بغداد گذشت.
ابن اثير، مورّخ مشهور مىنويسد: «... مصايب وارده بر مسلمانان از سوى مغول آنچنان سهمگين بود كه مرا ياراى نوشتن آن نيست و اى كاش مادر مرا نمىزاييد و اى كاش پيش از حادثه مرده بودم و شاهد اين فاجعه نبودم»(1). گفتنى است در طول سلطه مغول فرستادگان سلاطين همواره مىكوشيدند تا با جلب نظر مغولان و همدستى آنان، امّت اسلامى را از دو سو تار و مار كنند. افزون بر اين، مادر و همسر هولاكو مسيحى بودند و سردار بزرگش، كيتوبوقا، در شامات نيز مسيحى بود.
هم چنين اباقاخان، (663 ـ 680) فرزند هولاكو با دختر امپراتور روم
(1) ابن اثير مىنويسد: «ذكر خروج التتر إلى بلاد الإسلام: لقد بَقيتُ عدة سنين معرضا عن ذكر هذه الحادثة، استعظاما لها كارها لذكرها فأنا أُقَدّم إليه [رجلا [وأُوءخّر أخرى، فمَن الذى يسهل عليه أن يكتب نعى الإسلام والمسلمين ومَن الذى يَهُون عليه ذكر ذلك، فياليت أمّي لمتلدني وياليتني متّ قبل هذا وكنت نسيا منسيّا». الكامل فى التاريخ، ج 12، ص 358.
شرقى ازدواج كرد و با پاپ و سلاطين فرانسه و انگليس بر ضدّ مسلمانان متّحد شد و به مصر و شام لشكر كشيد.
ناگوارتر از همه، ارغون نوه هولاكو (683 ـ 690) به وسوسه وزير يهودىاش سعد الدوله ابهرى در انديشه تسخير مكه و تبديل آن به بت خانه افتاد و مقدّمات اين دسيسه را نيز فراهم ساخت كه خوشبختانه با بيمارى ارغون و قتل سعد الدوله، آن فتنه بزرگ عملى نشد(1). در چنين زمان حسّاسى كه كشورهاى اسلامى در تب و تاب درگيرىهاى ويرانگر مىسوخت و مسلمانان مورد حملههاى ناجوانمردانه شرق و غرب قرار گرفته بودند، ابن تيميّه نظريّهپرداز وهّابيّت به نشر افكار خود پرداخت و شكاف تازهاى در امّت اسلامى ايجاد كرد.
محمّد بن عبد الوهّاب و ضربه بر وحدت اسلامى:
«محمّد بن عبد الوهّاب» بنيانگذار و مروّج افكار وهّابيّت در قرن دوازدهم، مسلمانان را به جرم توسّل به انبيا و اولياى الهى، مشرك قلمداد كرد و فتوا به تكفير آنان داد و خونشان را حلال و كشتن آنان را جايز و اموال آنان را جزء غنايم جنگى به حساب آورد كه در نتيجه اين فتوا، هزاران مسلمان بىگناه به خاك وخون كشيده شدند.
آرى، طرح مجدّد افكار ابن تيميّه به وسيله «محمّد بن عبدالوهّاب» در
(1) براى آگاهى بيشتر، ر.ك: وهّابيّت، مبانى فكرى و كارنامه عملى، تأليف دانشمند فرزانه و فقيه توانا حضرت آية اللّه العظمى سبحانى، ص 21 و 24.
و براى آگاهى از جنايات مغول و روابط آنان با صليبيان بر ضدّ إسلام، ر.ك: عباس اقبال آشتيانى، تاريخ مغول، ص 197، 226 و 191 به بعد. (15)
*هر وقت که سرت به درد آید نالان شوی و سوی من آیی
چون درد سرت شفا بدادم یاغی شوی و دگر نیایی*
*پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*