0

درباره کره شمالي چه ميدانيد؟

 
saeidazizi2
saeidazizi2
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آبان 1389 
تعداد پست ها : 2
محل سکونت : اصفهان

درباره کره شمالي چه ميدانيد؟
دوشنبه 1 آذر 1389  1:48 PM

 

آشیانه كمونیسم

نیكلاس كریستف یادداشت‌نویس روزنامه نیویورك تایمز می‌گوید: دیوارها در كره شمالی چنان بلندند كه حتی جلو نگریستن به مناظر را هم می‌گیرند.
شاید این توصیف را بتوان برای تشریح نقش كمونیسم در كره شمالی نیز به كار برد؛ زیرا این نظام چنان بر كره شمالی سایه افكنده كه تصور حاكم شدن رژیمی‌ غیركمونیستی بر این كشور را بسیار بعید جلوه می‌دهد. دو خصوصیت مهم و بارز را می‌توان به كره شمالی نسبت داد؛ اول آنكه این كشور یكی از معدود كشورهایی است كه هنوز به شیوه كمونیستی اداره می‌شود؛ دوم آنكه هیچ اطلاعات و تصاویر دقیقی از این كشور در دست نیست.

 

نگاهی اجمالی بر تاریخ كمونیسم در كره نشان می‌دهد كمونیست‌های اولیه این كشور را افرادی تشكیل می‌دادند كه در زمان اشغال كره توسط ژاپن، در چین یا شوروی اقامت گزیده بودند.با شكست ژاپن در جنگ جهانی دوم، این اتباع خارج‌نشین به كره بازگشتند و حزب كارگران كره را تشكیل دادند. شاخه‌های این حزب بر اساس محل زندگی كارگران هنگام اشغالگری ژاپن تعیین شده بود و حزب كارگران عملا به عنوان هسته اصلی حكومت كمونیستی در كره شمالی عمل می‌كرد و این حزب هنوز هم اصلی‌ترین نهاد در حكومت كمونیستی كره شمالی به شمار می‌آید.

 

كره در فاصله سال‌های 1910 تا 1945 میلادی به عنوان مستعمره ژاپن شناخته می‌شد اما پس از پایان جنگ جهانی دوم شرایط متفاوتی را تجربه كرد. این كشور عملا پس از جنگ به دو بخش تقسیم شد كه بر اساس آن، بخش شمال در حوزه نفوذ اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفت و بخش جنوب، حضور آمریكا را تجربه كرد. در ژوئن سال 1950 میلادی، بخش شمالی كره كه به یكی شدن دو كره و قرار گرفتن جنوب در سیطره حكومت كمونیستی می‌اندیشید به جنوب كره حمله كرد و از آن زمان صف‌بندی‌هایی شكل گرفت كه به نحوی تا امروز نیز ادامه یافته‌اند.

آمریكا و چند كشور دیگر در این مناقشه به دفاع از كره جنوبی پرداختند و در مقابل، چین به حمایت از 
كره شمالی مشغول شد. جنگ كره در سال 1953 میلادی و با اعلام آتش بس پایان گرفت. با این وجود، اتحاد جماهیر شوروی در آن زمان از تمام نفوذ خود استفاده كرد تا جلو اجرای برنامه‌های سازمان ملل متحد برای برگزاری انتخابات در كره را بگیرد. پس از پایان جنگ كره در سال 1955 میلادی، «كیم ایل سونگ» به متحد كردن شاخه‌های مختلف حزب كارگران كره مشغول شد و اپوزیسیون را هم تصفیه كرد. وی البته از فرصت ایجاد شده برای حك كردن یك تصویر استثنایی و متفاوت برای خودش هم كاملا بهره برد و تا زمان مرگ وی در سال 1994 میلادی، تصویر و نام وی بر همه جا حك شده بود.

 

برنامه «راهنمایی دقیق» كه توسط كیم ایل سونگ یا الگوبرداری از برنامه «جهش به جلو» چین پیاده شد، به منظور تشویق طبقه كارگر به تولید بیشتر به اجرا درآمد و در بخش‌های صنعت و ارتش تغییرات زیادی به وجود آورد. صاحبنظرانی مانند بروس كامینگز، این نوع از كمونیسم را «اشتراك سوسیالیستی» نامیده‌اند. بر این اساس، نظام سیاسی بر پایه یك خانواده اجتماعی شكل می‌گیرد و عامل نگهدارنده آن هم ایدئولوژی «خوداتكایی» و «خودمختاری» است. این طرز فكر در دهه 1960 میلادی بیشتر نمود یافت و جمهوری دموكراتیك خلق كره عملا بر اساس آن، دو غول كمونیستی شوروی و چین را به جان هم انداخت.

 

در همین حال، كیم ایل سونگ به صورت همیشگی به رهبری حزب كمونیست و نیز رهبری حكومت رسیده بود و از سال 1948 میلادی تا زمان مرگش در سال 1994 میلادی نیز همین رویه ادامه یافت. در این فاصله زمانی، كره شمالی یك دیكتاتوری بلامنازع به شیوه استالینی بود و سركوب شدید داخلی، تبلیغ اغراق‌آمیز شخصیت كیم ایل سونگ و به راه افتادن ماشین نظامی‌گری در این كشور به شدت مورد توجه قرار گرفت، به طوری‌كه نیروهای نظامی‌كره شمالی دائما در منطقه غیرنظامی‌تعیین شده بین دو كره حضور داشتند. 

كیم ایل سونگ عملا تلاش كرد از منابع زیرزمینی و انرژی برای اجرای برنامه‌های بلندپروازانه در عرصه صنعت استفاده كند. تمام صنایع در كره شمالی ملی شده بودند و كشاورزی هم به شیوه جمعی انجام می‌گرفت. در این فاصله، كره شمالی مناسبات گرمی ‌با شوروی و چین داشت و از هر دو آنها هم كمك اقتصادی می‌گرفت. حتی در سال 1961 میلادی معاهده كمك نظامی‌این دو كشور به كره شمالی نیز به امضا رسید. با كمك این دو كشور، نیروگاه‌ها و خطوط قطار در كره شمالی ساخته شد. در اواسط دهه 1990 میلادی، 90 درصد از اقتصاد كره شمالی تحت الگوی سوسیالیستی درآمده بود و 95 درصد از تولیدات این كشور نیز توسط شركت‌های دولتی انجام می‌گرفت. اما سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 میلادی باعث شد شرایط كاملا تغییر كند. كره شمالی به شدت ایزوله شد و تنها از كمك چین بهره می‌گرفت اما هزینه‌های سرسام‌آور نظامی‌و تلاش برای سركوب جامعه باعث شد كه ورق كاملا برگردد. 

در سال 1994 میلادی و به دنبال مرگ كیم ایل سونگ، پسر او كیم جونگ ایل به قدرت رسید و در سال 1997 میلادی نیز دبیركل حزب كمونیست شد و تا امروز نیز قدرت بلامنازع را در یك دیكتاتوری پنهانی به دست دارد. اما در دهه 1990 میلادی اوضاع اقتصادی كره شمالی به شدت بد شد و از آن زمان به بعد، قحطی و گرسنگی به كلماتی آشنا برای توصیف وضعیت اجتماعی این كشور بدل شده‌اند و البته حزب كارگران كره هنوز هم در راس حكومت كمونیستی به كنترل شدید ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فكری در كره شمالی مشغول است. جالب اینجاست كه هنوز هم تنها كشورهایی كه كیم جونگ ایل تحت شرایطی خاص از حمایت آنها بهره می‌برد، همان روسیه و چین هستند و بس!

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها