پاسخ به:آموزش مهارتهاي زندگي
شنبه 18 خرداد 1392 10:51 AM
چرا بايد نه بگوييم؟
آيا نه گفتن يك مهارت است؟ چگونه ميتوان اين مهارت را ياد گرفت؟ اينها سوالاتي هستند كه شايد براي برخي افراد مطرح شده باشند. از آنجايي كه زندگي اجتماعي مستلزم رعايت مواردي است كه هم حقوق ديگران و هم حقوق فرد در آن بايد مورد توجه قرار گيرد مهارت نه گفتن يكي از لازمههاي موفقيت فرد در زندگي شخصي و اجتماعياش است. هر فردي، براي خود عقايد، ايدهها و اهدافي دارد، شيوهای زندگي را براي خود برگزيده است و لازم است در مواردي كه احساس كند اين اهداف و ايدهها در برآورده شدن آنها با احتمال بروز مشكل روبهرو خواهد شد از مهارتهاي خاصي استفاده كند تا بتواند خود را در مسير مناسبي كه براي خود انتخاب كرده نگه دارد. انسان اراده و اختيار و آگاهي دارد. بر اساس اراده خود ميتواند تصميماتي براي زندگي داشته باشد. اين تصميمها موارد بسيار جزيي يا موارد بزرگ و پراهميت را شامل ميشود، آنچه كه به عنوان مانعي او را از عملي کردن تصميمات خود باز دارد بايد به نحوي از گذر مسير او برداشته شود. براي چنين اقدامي قاطعيت، قدرت و به عبارتي مهارتهايي چون نه گفتن و... مورد نياز است.
كودكان در حدود سنين چهار، پنج سالگي تمايل دارند استقلال بيشتري داشته باشند. در مقابل خواستههاي ديگران مخالفت ميكنند و به عبارتي لجبازي ميكنند. اين دوره سني به سن نه گفتن معروف است. بهطوري كه رفتار معكوس به نحوي در اكثر عملكردهاي كودك ديده ميشود و او به نحوي ميخواهد برخلاف خواسته والدين خود عمل بكند. اين ويژگيها بهطور طبيعي در اين سنين آغاز ميشوند و ميتوان گفت تمرينات اوليهاي براي پيدا كردن مهارتهاي مرتبط در سنين بزرگسالي هستند. مشابه اين حالت را ما يكبار ديگر در دوره نوجواني مشاهده ميكنيم. در اين دوره سني نيز فرد به ويژه نسبت به خواستههاي والدين فرد حالت عناد و منفيكاري به خود ميگيرد و تلاش ميكند بيشتر مطابق با خواستهها و نظرات خود عمل كند. اين كار روشي براي نشان دادن حس استقلال در نوجوان است. با وجود اينكه اين دورهها به عنوان دورههاي اختصاصي نه گفتن معروفند، اما يادگيري نه گفتن در هر سني امكانپذير است.
انواع نه گفتن
اگر بخواهيم انواع مواردي كه ما در آنها ناچار به استفاده از اين مهارت هستيم را دستهبندي كنيم، به دو طبقه كلي ميرسيم؛ نه گفتن به خود و نهگفتن به ديگران.
نه گفتن به خود: هر فرد براي خود اهدافي در نظر ميگيرد و بر اين اساس تصميماتي اتخاذ ميكند. بر اين اساس و براي عملي كردن تصميمات خود لازم است با هر آنچه كه در ارتباط با خود و مانع عملي شدن تصميمات او ميشود، مبارزه كند. در چنين حالتي فرد بايد به خواستههاي خود نه بگويد تا بتواند به اهداف خود برسد. تصور كنيد فردي را كه تصميم گرفته است با اجراي يك رژيم غذايي مناسب مقداري از وزن خود را كاهش دهد. كاهش دادن وزن هدف اساسي اوست كه براي رسيدن به آن بايد دست از برخي رفتارهاي خوردن بردارد. مثلا از خوردن شيرينيجات دست بردارد. زماني كه فرد در مقابل وسوسه خوردن يك تكه شيريني خوشمزه مقاومت ميكند، در واقع به خواستههاي خود جواب نه ميدهد. خواستههايي كه با خواستههاي اساسيتر او منافات دارد. به عنوان مثال ديگر، دانشآموزي را در نظر بگيريد كه قصد دارد نمرات بالايي در امتحان پايان سال به دست آورد. برنامهريزي ميكند و تصميماتي ميگيرد. طبعا در چنين برنامهريزي زمان كمتري صرف تفريحات و غيره خواهد شد. زماني كه فرد در مقابل وسوسه تماشاي يك برنامه تلويزيوني مقاومت ميكند، در واقع از مهارت خود براي نه گفتن به خود استفاده ميكند.
نه گفتن به ديگران: زماني كه خواستههاي فرد و تمايلات فرد با خواستههاي ديگران منافات پيدا ميكند. در اين حالت فردي كه تمايلات و خواستههاي خود را ترجيح ميدهد، ناچار است در مقابل خواستههاي ديگران مقاومت كند. چگونه ميتواند اين كار را انجام دهد؟ تصور كنيد دانشآموزي كه كتاب درسي خود را براي مطالعه خودش لازم دارد در مقابل درخواست دوستش كه كتاب او را شب امتحان به امانت ميخواهد، چه عكسالعملي بايد داشته باشد. در چنين مواردي معمولا مهارت نه گفتن احساس ميشود.
در چه مواردي نه ميگوييم؟
آيا در همه موارد بايد از اين مهارت استفاده كرد؟ آيا بايد هميشه در مقابل خواستههاي ديگران مقاومت كرد و با جديت جواب رد به آنها داد؟ مسلم است كه بايد طبقهبندي مناسبي روي موارد و موضوعاتي كه نه گفتن در آنها لازم به نظر ميرسد، داشته باشيم. زماني كه قبول درخواستها خطرات و مشكلات جدي براي فرد به همراه دارد لازم است فرد با قاطعيت رفتار كند. مثل درخواست فردي مبني بر استفاده از سيگار.
اينها مواردي هستند كه نتايج وخيم و جدي براي فرد به بار ميآورند و لازم است فرد، حتما مهارت لازم براي ابراز قاطعيت در اين موارد را داشته باشد. در موارد ديگري چون امانت دادن كتاب به دوستي كه خودمان آن را نياز داريم يا موارد مشابه ديگري ميتوان در ابتدا به دنبال راهكارهاي ديگر بود و در صورت عدم وجود اين راهكارها از اين مهارتها استفاده كرد.
امیدوارم لبخند امام زمان روزی شما باشد. باتشکر/