اینترنت بد نیست اگر ...
دوشنبه 1 آذر 1389 7:10 AM
به جای آنكه اینترنت و دنیای وبلاگنویسی میان والدین و فرزندان فاصله بیندازد اگر درست مورد استفاده قرار بگیرد، میتواند به عنوان پلی میان دو نسل عمل كند. والدین میتوانند از این فرصت استثنایی بهره بگیرند و با دنیای فناوری بیشتر آشنا شوند.
جامعه امروز از جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، ارتباطات، آموزش و ... به طور فزایندهای به فناوری اطلاعات وابستگی پیدا كرده است. با گسترش و نفوذ این چارچوبهای اطلاعاتی به بدنه اجتماعی و خانگی شكل جدیدی از رابطه بین شبكه و فناوریهای شبكه با اخلاقیات مطرح شده است كه نظام سنتی سیستم اخلاقی را به چالش كشیده است. هرگاه تكنولوژی جدید وارد عرصهای خاص میشود، مطمئنا تبعاتی را در پی خواهد داشت كه زیاد خوشایند نخواهد بود، مخصوصا در حوزهای مانند نوشتار، صدا و تصویر.
امروز فرزندان ما به اینترنت دسترسی دارند، آنها بدون محابا از شبكه استفاده میكنند. راه گریزی هم نیست، در عصری قرار داریم كه ناچاریم وارد آن شویم و از آن عبور كنیم. به عصر حجر هم نمیتوانیم باز گردیم، باید پذیرفت، ما از سوءكاركردها، فاصله و انحرافاتی كه در رابطه با نقش سیستمهای اطلاعاتی در جامعه دارند احساس نگرانی میكنیم ولی میتوانیم تمهیداتی داشته باشیم كه زندگی شبكهای و فناوری اطلاعات بخشی از زندگی ما باشد بدون اینكه ما نگران باشیم. چه كار میتوانیم بكنیم؟ آیا باید تكنولوژی را در قید و بند اخلاقیات به صلابه كشید؟ شاید هم بتوان گفت كه عرصه تكنولوژی دیگر جای جولان خوب و بد نظام اخلاقی نیست، این دو مقولههایی هستند در تضادی آشكار با یكدیگر.
اما میتوان به این مسئله از زاویه دیگری هم نگریست. مطمئنا راه سومی هم هست. در رویارویی با بسیاری از تكنولوژیها - علیالخصوص اینترنت و شبكه كه مورد نظر این نوشتار است- مثال معروف چاقو و نحوه استفاده آن به ذهن متبادر میشود، همان چاقوی معروف خودمان كه اگر دست جراحی باشد می تواند زندگی ببخشد و اگر دست تبهكاری باشد می تواند زندگی بگیرد، پس مهم در این میان ما هستیم و نحوه برخورد ماست كه شرایط را تعیین میكند. اینترنت نیز مانند بسیاری از تكنولوژیهایی كه وارد كشور ما شد با برخوردی متفاوت از طرف جامعه و خانوادهها روبرو شد. عدم پذیرش به خاطر شكل متفاوتی كه اینترنت داشت، از شاخصترین این بازتابها بود. اینترنت اطلاعات زیادی را در اختیار فرزندان ما میگذارد كه بسیاری از آنها مفیدند و بعضی مخرب. چیزهایی كه دانستن آنها شاید برای فرزند ما زود باشد.
اما نكته اینجاست كه همیشه قسمت خالی لیوان ما را آزار می دهد. شاید بتوان با شناخت و درك صحیحی از این پدیده جدید بتوانیم آن را به عنوان عضوی از خانواده در زندگی شبكهای پذیرفت. اینترنت مخزنی انباشته شده از اطلاعات و محتوای خوب، بد، غلط، صحیح زیبا و نازیباست كه مرزهای میان این تناقضات در دایره لغات هر فرهنگی با كاركردهای فرهنگیاش تعریف میشود.
مهمترین نقش در این میان را پدر و مادر بازی میكنند. پس به نوعی بهتر است در ابتدای كار برای ورود به جهان اطلاعاتی و زندگی شبكهای، به جای امر و نهی و یاد دادن خوب و بد به فرزندان – كه آن هم گامی مهم و در مراحل بعدی است- والدین را توجیه كنیم.
به راستی چه میزان از والدین فرزندانی كه بیشتر وقت روزانه خود را در حال وبگردی و سیر در اینترنت میگذرانند، سواد اطلاعاتی لازم را دارا هستند؟ به نظر شما چگونه می توان ورود افسار گسیخته اینترنت به زندگی دلبندانمان را به نحوی منطقی و عقلانی كنترل كرد؟ آیا فیلترینگ نا محسوس آن هم نه از طرف بدنه دولتی بلكه از طرف پدر و مادر میتواند كمكی بكند؟ و دهها سئوال دیگر كه جواب به تمامی آنها در این فرصت محدود ممكن نیست.
● اینترنت، درست یا غلط
۱- اینترنت بد نیست، اگر والدین از چگونگی مصرف اطلاعات اینترنت آگاهی داشته باشند. این آگاهی روند بهرهمندی از اینترنت را بهبود خواهد بخشید. اگر والدین با دنیای فناوری بیشتر آشنا شوند بهتر میتوانند راههای تامین امنیت كودكانشان را به كار بگیرند و كودكان نیز حاضر به همكاری با والدین خود هستند.
گفته میشود كه نوجوانان ۱۳ تا ۱۹ سال فعالترین قشر در حوزه وبلاگنویسی هستند و بیمحابا تصاویر خود را همراه با اطلاعات شخصی و خانوادگی، تلفن، آدرس و غیره در سایتها و وبلاگها منتشر میكنند، بدون آنكه والدین آنها در جریان باشند. دانشگاه جورج تاون در ایالات متحده مركزی تحت عنوان «مركز رسانه های دیجیتالی مخصوص كودكان» دارد كه این مركز مطالعهای را در مورد وبلاگ نوجوانان منتشر كرده كه حاكی از وخامت اوضاع است. چون كودكان و نوجوانان به دلیل معصومیت و ساده بودنشان راحتتر اعتماد میكنند و تمام اطلاعات شخصی و خانوادگی خود را در محیط ناامن اینترنت در اختیار همگان میگذارند. دو سوم از آنها سن خود را مشخص میكنند و نام حقیقی خود را می نویسند. ۶۰ درصد از آنها حتی آدرس خود را در اختیار میگذارند و شماره تماس میدهند. از هر ۵ نفر یك نفر نام كامل خود را مینویسد. با این وسیله دایره ارتباط خود را افزایش می دهند.
۲- به جای آنكه اینترنت و دنیای وبلاگ نویسی میان والدین و فرزندان فاصله بیندازد اگر درست مورد استفاده قرار بگیرد، میتواند به عنوان پلی میان دو نسل عمل كند. والدین میتوانند از این فرصت استثنایی بهره بگیرند و با دنیای فناوری بیشتر آشنا شوند و از همین فرصت میتوانند برای القای ارزشها و الگوها و رفتارهای مورد نظر خود به فرزندانشان استفاده كنند. اگر والدین با دنیای فناوری بیشتر آشنا شوند. طبیعی است كه كودكان و نوجوانان در سنین خاصی حاضر به همكاری با والدین خود نیستند و حاضر نیستند مسائل خصوصی خود را با والدین خود در میان بگذارند و آنها در جریان تمام كارها و اتفاقات روزانه بگذارند. به هر حال پدر و مادر باید دایرهای از حریم خصوصی و خلوت فرزندان خود را به رسمیت بشناسند و اجازه دهند تا آنها رازهایی نیز برای خود داشته باشند. باید پدر و مادر تحمل خود را بالا ببرند و اجازه بدهند فرزندانشان با دوستانشان نیز رازهایی داشته باشند. گاهی هم لازم می شود والدین به طور غیرمستقیم و نامحسوس فرزندان خود را چك كنند به این میگویند فیلترینگ نا محسوس از سوی والدین.
۳- واكنش نسنجیده چند اثر یا نتیجه مخرب دارد. اول آنكه روابط صمیمانه بین والدین و فرزندان را به قهقهرا خواهد كشید. دوم آنكه به مخفیكاری یا پنهان كاری دامن میزند. چون اگر كودكان و نوجوانان حس كنند كه حریم خصوصیشان مورد بی احترامی یا بی توجهی قرار گرفته است واكنش نشان میدهند. موثرترین واكنش آنها مخفی كاری و قطع ارتباط سالم با والدین است.
متاسفانه بسیاری از خانوادهها به خصوص والدین میانسال پا به پای فرزندانشان با نوآوریهای عصر فناوری آشنا نمیشوند و همین فاصله میان دو نسل را عمیقتر میكند. بسیاری از والدین هنوز با بیشمار كاركردهای اینترنت و سرویسهای موجود در آن مانند مسنجرها (نرم افزارهای پیام رسان آنی مثل یاهو مسنجر كه در آن كاربران می توانند در هر كجای دنیا كه هستند بلافاصله پیام خود را از قبیل متن، صوت یا تصویر به دوستشان برسانند) آشنا نشدهاند.
۴- اینترنت بد نیست، اینترنت پدیدهای خطرناك نیست. به شرط آن كه به كودكانمان بیاموزیم اینترنت چیست. وبلاگ یكی از مظاهر اینترنت است كه جای خود را بسیار سریع در بین افراد خصوصا جوانان و نوجوانان باز كرد.
خوب است كه بگذاریم فرزند ما از همان دوران كودكی كه توانایی كار با كامپیوتر را فرا گرفت، برای خود وبلاگ شخصی داشته باشد. داشتن وبلاگ برای یك كودك به نوعی استقلال فردی و اجتماعی محسوب میشود كه باید آن را به رسمیت شناخت. كودك ما با وبلاگ نویسی یاد میگیرد كه حرف خود را صریح و روشن بیان كند، اظهار نظر كند، نظرات خود را آزادانه ابراز كند. لازمه این امر این است كه در ابتدا خودمان بیاموزیم كه از اینترنت و شبكه و سرویسهای آن چه استفادهای میتوانیم بكینم.
روی سخن من در این نوشتار با والدین اروپایی یا آمریكای نیست، ما در كشوری زندگی میكنیم كه هنوز بسیاری از خانوادهها از دسترسی به كامپیوتر محرومند، بیش از نیمی والدین فرزندانی كه كامپیوتر را در اختیار دارند هنوز روشن و یا خاموش كردن دستگاه را بلد نیستند، ما در كشوری هستیم كه بیش از ۸۰ درصد افرادی كه پشت میز كامپیوتر خود مینشینند و از اینترنت استفاده میكنند در اتاقهای چت و یا وبسایتها سرگردانند، نمیدانند چه میخواهند و یا به عبارتی وبگردی و یا شاید هم ولگردی میكنند.
۵- اینترنت بد نیست، چون دسترسی آزاد به اطلاعات حق ابتدایی هر شهروندی محسوب میشود، و تنها این ابزارها و سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی هستند كه میتوانند این حق را ایفا كنند، این ابزار نوین ارتباطی حاوی مقالات علمی، اطلاعات علمی- آموزشی، لینكهای سرگرمی، تفریحی، اطلاعات مورد نیاز برای ایفای نقش افراد در جامعه و كلی اطلاعات دیگر است كه علاوه بر كاركردهای مرتبط خود مانند اجتماعی كردن، آموزش، اطلاعرسانی دارای تاثیرایت نیز هستند كه مثبت و یا منفی بودنشان تا حدی زیاد در اختیار خودمان است. پس با توجه به گستره وسیع ابزارهای نوین ارتباطی و اطلاعی نكته مهم در این میان سواد اطلاعاتی است. یعنی توانایی دریافت و پردازش و استفاده صحیح از اطلاعات و افزایش كاربردهای آن در زندگی و كارهای روزمره.
آنروز .. تازه فهمیدم ..
در چه بلندایی آشیانه داشتم... وقتی از چشمهایت افتادم...