پاسخ به:داستان های دعا (قصص الدعا)
پنج شنبه 7 شهریور 1392 9:22 PM
دعاى از پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم)
در روايت است پيامبر با اصحاب مى رفتند، رسيدند به يك چوپان از اوشير خواستند آن چوپان شير نداد. حضرت فرمودند: خدا آنقدر به توبدهد كه نتوانى حساب آن را بكنى.
حضرت رسيدند به يك چوپان ديگر ودر خواست چوپان شير كردند چوپان دومى خيلى محترمانه به همه شير داد.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند: خدا به اندازه كفاف به تو بدهد.
اصحاب گفتند: يا رسول الله! آن دعاى اول كه بهتر از اين دعا بود.
حضرت فرمودند: نه: آن دعاى اول دردسرى بيش نبود، آنچه كه انسان مى تواند در اين دنيا به آن خوش باشد زندگى ساده رفاهى بى غل وغش است زندگى بى دردسر است.(81)