0

داستان های دعا (قصص الدعا)

 
yaskabod
yaskabod
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : تیر 1391 
تعداد پست ها : 1114
محل سکونت : تهران

پاسخ به:داستان های دعا (قصص الدعا)
پنج شنبه 7 شهریور 1392  9:14 PM

دعاى پيامبر وآمين گفتن زهرا س
ابن جوزى كه از علماى اهل سنت است نقل كرده كه پيغمبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) براى جهيزيه حضرت زهرا (عليه السلام) پيراهنى تهيه نمود وشب زفافش آنرا برداشت در بين راه ((وبه روايت ابن جوزى در خانه على (عليه السلام))) سائل وگدائى برهنه از حضرت زهرا (عليه السلام) لباسى خواست حضرت پيراهن نوخود را در آورده وبه اودادند و خود پيراهن كهنه پوشيدند.
فردا كه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) بر اووارد شدند آن پير اهن را در بر زهراى اطهر نديدند حضرت فرمودند: پيراهنت را چه كردى؟ زهراى اطهر فرمودند: سائلى آمد وآنرا به اودادم.
حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند: چرا پيراهن كهنه را ندادى؟
حضرت زهرا (عليه السلام) فرمودند: پدر جان وقتى كه سائلى آمد نزد شما لباس منحصر به خودتان را به اوداديد وخود را با حصير پوشانديد، خواستم به شما تشابهى پيدا كنم.
لقد كان لكم فى رسول الله اوسوه حسنه (44).
وبراى شما است در فرستاده تقليد نيكو.
وبه روايت ديگر حضرت زهرا (عليه السلام) عرض كردند: خواستم به اين آيه عمل كنم.
((هرگز به نيكى نمى رسيد تا از آنچه كه دوست داريد انفاق كنيد))(45).
حضرت جبريل همان صبح نازل شد وبه پيامبر (صلى الله عليه وآله و سلم) عرض كرد: خداوند به شما سلام ميرساند وبه زهرا سلام ميرساند و مى فرمايد:
هر چه زهرا (عليه السلام) بطلبد ((ما به)) اومى دهيم.
حضرت زهرا عرض كرد: من هيچ نمى خواهم جز خدمتش وبقاى رحمتش ‍ را.
پسامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند: من دستم را بلند مى كنم تو هم دستت را بلند كن وحضرت اينگونه دعا كردند: ((اللهم اغفر لا متى )).
خدايا امتم را بيامرز.
حضرت زهرا فرمودند: آمين.
وحى نازل گرديد كه بشارت با تورا كه خداوند دوستان زهرا ودوستان فرزندانش را بخشيد.
حضرت زهرا (عليه السلام) به پدرشان فرمودند: در اين مورد از خدا سجلى ((عهد نامه اى)) بخواه كه ناگاه قطعه حريرى نازل شد كه به قلم قدرت اين آيه به آن نقش بسته بود ((كتب ربكم على نفسه الرحمه)).
پروردگار رحمت را بر خودش واجب كرده است.
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند: اين را در كفنت بگذار.
اين جوزى مى نويسد كه از جمله وصاياى زهراى اطهر به امير المومنين (عليه السلام) اين بود كه اين قطعه حرير را در كفنم بگذار تا وقتيكه روز قيامت شراره هاى از آتش دوزخ زبانه مى كشد.
براى نجات دوستانم اين سجل وعهد نامه الهى را ارائه دهم.(46).

عالمى را كردى از نورت مسخر فاطمه   بحر علم حق ندارد چون تو گوهر فاطمه
جز تونبود هيچ كس در پيشگاه ذوالمنن   ما سوى را دادرس در روز محشر فاطمه

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها