0

داستان های دعا (قصص الدعا)

 
yaskabod
yaskabod
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : تیر 1391 
تعداد پست ها : 1114
محل سکونت : تهران

پاسخ به:داستان های دعا (قصص الدعا)
پنج شنبه 7 شهریور 1392  9:14 PM

دعاى پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم)
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در مسير راه به چادرى از چادر نشينان كه مربوط به زنى بنام ((ام معبد خزاعى)) بود رسيد، حضرت خواستند از اوگوشت يا شير خريدارى كنند، ولى بر اثر خشكسالى: نه گوشتى بود نه شيرى.
حضرت به يك گوسفند نگاه كردند واز ام معبد اجازه خواستند كه از شير آن بهرمند شود.
ام معبد اجازه داد وگفت: اگر آن گوسفند شير مى داشت از آن استفاده مى كردم وبه تومى دادم.
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) به پستان آن گوسفند دست كشيدند و دعا كردند كه خداوند آن را پر از شير كند، ناگهان شير از پستان آن گوسفند جارى شد به طورى كه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) وهمه افراد آن خانواده آن زن خوردند وسير شدند وسپس پيامبر (صلى الله عليه وآله و سلم) از شير آن دوشيد وظرفها را پر كرد وبه اين ترتيب از پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) يك معجزه آشكار، در آنجا سر زد، سپس آن حضرت از آنجا رفتند
ابومعبد ((شوهر ام معبد)) از بيابان آمد، شير فراوان در ظرفها ديد بسيار تعجب كرد وپرسيد: اين شيرها از كجا آمده؟ با توجه به اين قبلايك قطره شير براى پسرانش وجود نداشت.
ام معبد گفت: مردى شريف ومبارك وچنين وچنان از اينجا عبور كرد واين بركات از اوست (39).

از مطلع هستى وظهور ذرات   تا مقطع عالم وقيام عرصات
يك يك ز لسان جمله موجودات   بر عارض پر نور محمد صلوات (40)

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها