پاسخ به:داستان های دعا (قصص الدعا)
پنج شنبه 7 شهریور 1392 9:13 PM
واعظ به خوبان دعا نمى كرد
واعظى بود وقتى بالاى منبر مى رفت در حق راهزنان دعا مى كرد دست به سوى آسمان بلند مى كرد ومى گفت: خداوندا به همه مردم بد ومفسد و متجاوز ومسخره كننده رحم كن!
ولى اوبراى برگزيدگان راه تقوا وفظيلت: دعا نمى كرد، فقط كارش دعا براى منحرفان بود.
مردم به اواعتراض كرده وگفتند تاكنون هيچ كس نيامده كه براى گمراهان دعا كند.
واعظ در پاسخ آنها گفت: من از ناحيه اين گمراهان نيكوئى وخير ديده ام و از اين روآنها را دعا مى كنم. آنها آن قدر ظلم وبدى كردند كه من از بدى روى بر گردانم وبه روى سعادت رفتم.
هرگاه مى خواستم به سوى دنيا بروم ومثل آنها رفتار كنم: از ناحيه آنها زخمها وضربت ها مى ديدم: به ناچار به سوى خدا پناه بردم وهمين وضع مرا بنده خدا كرد، پس آنها سبب صلاح وخير من شدند از اين روبرايشان دعا مى كنم (33).
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|