0

داستان های دعا (قصص الدعا)

 
yaskabod
yaskabod
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : تیر 1391 
تعداد پست ها : 1114
محل سکونت : تهران

پاسخ به:داستان های دعا (قصص الدعا)
پنج شنبه 7 شهریور 1392  9:07 PM

دعا كردن يوسف وجبرئيل
روايت شد وقتى حضرت يوسف (عليه السلام) را در چاه انداختند يكى از پاهايش درد شديدى گرفت وآن شب را تا صبح بيدار ماند
نزديك طلوع صبح جبرئل (عليه السلام) فرود آمد واورا دلدارى داد واورا به دعا كردن امر نمود.
حضرت يوسف (عليه السلام) فرمود: اى جبرئل تودعاكن ومن آمين بگويم جبرئل (عليه السلام) دعا كرد. ويوسف (عليه السلام) آمين گفت.در آن شب خداوند بعد از دعا كردن دردش را تسكين داد وشفا پيدا كرد وقتى كه حضرت يوسف (عليه السلام) از درد راحت شد فرمود: اى جبرئل حالا من دعا مى كنم وتوآمين بگو.
حضرت يوسف (عليه السلام) از خداوند در خواست كرد: كه هر كس بد حال وبيچاره وصاحب دردى است در آن وقت بد حالى وبى بيچارگيش ‍ بر طرف شود.
هيچ دردمندى در آن وقت نبود مگر اينكه دردش سبك شد(9).

هر كسى دل به خدا بست خدا ياور اوست   خوش برون شد ز چه از رحمت منان يوسف
عاقبت سلطنت مصر به يوسف برسيد   گشت از لطف خدا خرم و خندان يوسف

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها