0

داستان های دعا (قصص الدعا)

 
yaskabod
yaskabod
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : تیر 1391 
تعداد پست ها : 1114
محل سکونت : تهران

پاسخ به:داستان های دعا (قصص الدعا)
پنج شنبه 7 شهریور 1392  9:00 PM

عيسى عليه السلام كنار قبر دعا كرد
مى دانيم كه يكى از مجزات حضرت عيسى (عليه السلام) زنده كردن مردگان بود، روزى شخصى از امام صاذق (عليه السلام) پرسيد: آيا عيسى (عليه السلام) كسى را زنده كرده كه او بعد از زنده شدن، مدتى عمر كند، و از خوراكيها بخورد و داراى فرزند شود؟ امام صادق (عليه السلام) فرمود: ((آرى حضرت عيسى (عليه السلام) برادر دينى و دوست مخلص و درست كردارى داشت، و هر وقت عيسى (عليه السلام) از كنار منزل او عبورش مى افتاد، به خانه او وارد مى شد و از او احوال پرسى مى كرد.
در ايامى، عيسى (عليه السلام) مدتى مسافرت كرد، و در بازگشت به ياد اين برادر دينى خود افتاد، به در خانه او رفت، تا با او ملاقات كند و بر او سلام نمايد.
مادر او از منزل بيرون آمد، عيسى (عليه السلام) از او پرسيد: فلانى كجا است.
مادر گفت: ((اى فرستاده خدا، خدا فرزندم از دنيا رفت)).
عيسى (عليه السلام) به مادر فرمود: ((آيا دوست دارى پسرت را ((زنده)) ببينى؟)) مادر عرض كرد: ((آرى)).
عيسى فرمود: فردا نزد تو مى آيم، و فرزندت را به اذان خدا زنده مى كنم)).
فردا فرا رسيد، عيسى (عليه السلام) نزد مادر دوستش آمد و به او فرمود: بيا تا با هم كنار قبر پسرت برويم، مادر همراه عيسى (عليه السلام) كنار قبر رفتند عيسى (عليه السلام) كنار قبر ايستاد و دعا كرد، و قبر شكافته شد، و پسر آن زن، زنده از قبر بيرون آمد، وقتى مادر او را ديد و او مادرش را ديد، با هم گريه كردند، عيسى (عليه السلام) دلش به حال اين مادر و فرزند سوخت و به آن پسر فرمود: ((آيا دوست دارى با مادر در دنيا باقى بمانى؟)).
او عرض كرد: يعنى غذا بخورم و كسب روزى كنم و مدتى زنده بمانم؟! عيسى (عليه السلام) فرمود: آرى، آيا مى خواهى تا بيست سال غذا بخورى و روزى كسب كنى و ازدواج نمائى و داراى فرزند شوى)).
او عرض كرد: ((آرى راضى هستم)).
عيسى (عليه السلام) او را به مادرش سپرد و او بيست سال زندگى كرد و داراى زن و فرزند شد.

بى پرده رخ نما كه شوم من فداى تو   در چشم من در آكه شوم من فداى تو
دور از تو چشم بد كه سرا پا نكوئى   نزديكتر بيا كه شوم من فداى تو
خوب آمدى بيا كه بپاى تو جان دهم   دردم شود دوا كه شوم من فداى تو
با من هر آنچه مى كنى از لطف و قهر و ناز   هست آن همه بجا كه شوم من فداى تو

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها