پاسخ به:داستان های دعا (قصص الدعا)
پنج شنبه 7 شهریور 1392 9:00 PM
عيسى عليه السلام كنار قبر دعا كرد
مى دانيم كه يكى از مجزات حضرت عيسى (عليه السلام) زنده كردن مردگان بود، روزى شخصى از امام صاذق (عليه السلام) پرسيد: آيا عيسى (عليه السلام) كسى را زنده كرده كه او بعد از زنده شدن، مدتى عمر كند، و از خوراكيها بخورد و داراى فرزند شود؟ امام صادق (عليه السلام) فرمود: ((آرى حضرت عيسى (عليه السلام) برادر دينى و دوست مخلص و درست كردارى داشت، و هر وقت عيسى (عليه السلام) از كنار منزل او عبورش مى افتاد، به خانه او وارد مى شد و از او احوال پرسى مى كرد.
در ايامى، عيسى (عليه السلام) مدتى مسافرت كرد، و در بازگشت به ياد اين برادر دينى خود افتاد، به در خانه او رفت، تا با او ملاقات كند و بر او سلام نمايد.
مادر او از منزل بيرون آمد، عيسى (عليه السلام) از او پرسيد: فلانى كجا است.
مادر گفت: ((اى فرستاده خدا، خدا فرزندم از دنيا رفت)).
عيسى (عليه السلام) به مادر فرمود: ((آيا دوست دارى پسرت را ((زنده)) ببينى؟)) مادر عرض كرد: ((آرى)).
عيسى فرمود: فردا نزد تو مى آيم، و فرزندت را به اذان خدا زنده مى كنم)).
فردا فرا رسيد، عيسى (عليه السلام) نزد مادر دوستش آمد و به او فرمود: بيا تا با هم كنار قبر پسرت برويم، مادر همراه عيسى (عليه السلام) كنار قبر رفتند عيسى (عليه السلام) كنار قبر ايستاد و دعا كرد، و قبر شكافته شد، و پسر آن زن، زنده از قبر بيرون آمد، وقتى مادر او را ديد و او مادرش را ديد، با هم گريه كردند، عيسى (عليه السلام) دلش به حال اين مادر و فرزند سوخت و به آن پسر فرمود: ((آيا دوست دارى با مادر در دنيا باقى بمانى؟)).
او عرض كرد: يعنى غذا بخورم و كسب روزى كنم و مدتى زنده بمانم؟! عيسى (عليه السلام) فرمود: آرى، آيا مى خواهى تا بيست سال غذا بخورى و روزى كسب كنى و ازدواج نمائى و داراى فرزند شوى)).
او عرض كرد: ((آرى راضى هستم)).
عيسى (عليه السلام) او را به مادرش سپرد و او بيست سال زندگى كرد و داراى زن و فرزند شد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|