پاسخ به:داستان های دعا (قصص الدعا)
دوشنبه 13 خرداد 1392 10:26 AM
خوب است با هم دعا كنيم
امام صادق (عليه السلام) فرمودند: روزى ابراهيم خليل اطراف كوه بيت المقدس براى يافتن چراگاهى گردش مى كرد تا گوسفندان خود را به آن ناحيه برد.
در اين هنگام صدائى به گوش رسيد، نگاه كرد، مرد بلند قامتى را مشاهده كرد كه مشغول نماز است، سؤ ال نمود: بنده خدا نماز براى كه مى خوانى؟
آن مرد جواب داد: براى پروردگار آسمان، پرسيد از بستگان و خويشاوندان تو كسى باقيمانده؟ پاسخ داد نه، ابراهيم (عليه السلام) فرمود: از چه محلى غذا تهيه مى كنى، اشاره به درختى نمود و گفت: ميوه اين درخت را مى چينم و براى زمستانم ذخيره مى نمايم، از منزلش سؤ ال كرد، كوهى نشان دادو گفت: در آنجا است، پرسيد: ممكن است مرا به منزل خود ببرى و يك شب ميهمان تو باشم.
پيرمرد: در جلو راه منزلم آبى است كه عبور از آن مشكل است
سؤال كرد خودت چگونه مى گذرى پاسخ داد من از روى آب مى گذرم.
گفت: دست مرا بگير شايد خداوند به من نيز قدرت دهد تا از آب بگذرم، پيرمرد ابراهيم خليل (عليه السلام) را گرفته هر دو از آب گذشتند وقتى به منزل رسيدند حضرت ابراهيم (عليه السلام) پرسيد: كدام روز بهترين روزها است، پيرمرد گفت: روز قيامت كه خداوند پاداش اعمال مردم را در آن روز مى دهد. حضرت ابراهيم (عليه السلام) فرمود: خوبست باهم دعا كنيم كه از شر آن روز خداوند ما را ايمن دارد پير گفت: دعا را براى چه مى خواهى، به خدا قسم سه سال است دعائى كرده ام و حاجتى خواسته ام، هنوز مستجاب نشده، ابراهيم (عليه السلام) فرمود: مى خواهى بگويم چرا به تاخير افتاد، زيرا خداوند وقتى بنده اى رادوست داشته باشد اجابت دعايش را به تاخير مى اندازد تا مناجات كند و طلب نمايد، چون راز ونيايش او را دوست دارد، اما بنده اى كه خدا بر او خشمگين است، اگر چيزى درخواست كند، در بر آوردن حاجت او تعجيل مى كند يا قلبش از آن خواسته منصرف نموده، ماءيوسش مكند تا ديگر درخواست ننمايد، آنگاه پرسيد حاجت تو چه بوده؟ پير مرد گفت: سه سال پيش گله گسفندى از اينجا گذشت، جوانى جوانى زيبا صورت كه دو رشته موى بر دو طرف سر داشت گوسفندان را سرپرستى مى كرد: از او پرسيدم اين گوسفندان متعلق به كيست؟ گفت: از ابراهيم خليل الرحمان.
آن روز درخواست كردم خدايا اگر در روى زمين خليل و دوستى دارى به من نشان بده!
ابراهيم (عليه السلام) فرمود: خداوند دعايت را مستجاب نمود، من ابراهيم خليل هستم.
پيرمرد حركت كرد او را در آغوش گرفت، حضرت صادق (عليه السلام) فرمود چون: پيغمبر اسلام محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) مبعوث شد، دستر داد مؤمنين مصافحه نمايند.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|