0

داستان های دعا (قصص الدعا)

 
yaskabod
yaskabod
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : تیر 1391 
تعداد پست ها : 1114
محل سکونت : تهران

پاسخ به:داستان های دعا (قصص الدعا)
دوشنبه 13 خرداد 1392  10:23 AM

حضرت دعا كرد تا پنجاه حج بجا آورد
حماد بن عيسى روايت مى كند كه روزى به خدمت حضرت صادق (عليه السلام) رفتم و عرض كردم اميد دعا از شما دارم كه دعايم كنيد تا حق تعالى مرا آن مقدار مال و توانگر بدهد كه حج بسيار بجا بياورم، و ديگر اينكه مزرعه هاى خوب، خانه مرغوب روزى من گرداند و ديگر اينكه زوجه و همسر صالحه از اولاد خوبان و ابرار روزگار به من عطا فرمايد آنگاه حضرت صادق (عليه السلام) دست به دعا برداشتند و فرمودند: خداوند حماد بن عيسى را آن مقدار توانگر عنايت فرما كه پنجاه حج كند و مزرعه هاى خوب در دنيا و خانه دل گشا روزى گردان و زوجه صالحه نصيب او كن.
يكى از اصحاب مى گويد: وقتى عبور و گذر من به بصره افتاد، حماد بن عيسى را ديدم چون چشمم به او افتاد به خاطرم افتاد.
كه از او سؤال كنم كه حضرت صادق (عليه السلام) از براى تو دعا كردند چه اثرى مشاهده كردى.
گفتم: اى حماد خداوند به تو كرامت كرد آنچه از امام صادق (عليه السلام) استدعا كرده بودى.
حماد گفت: آرى.
حماد دست مرا گرفت به خانه خود آورد چون نظر كردم منزلى ديدم كه هرگز منزل هيچ يك از پادشاهان زمان را به آن صفا و تكلف نديده بودم.
حماد گفت: اين خانه بهترين خانه هاى اين شهر است و زوجه من صالحه و گرامى ترين مردم است و فرزندان مرا هر كس كه مى شناسد مى دائد كه از خوبان است و همه اش از لطف الهى و بركت دعاى آن حضرت است و تا به حال 48 حج مرا ميسر شده و قسمتم شده و همه آنچه به وسيله دعاى آن حضرت كه از خداوند سؤال و مسئلت نموده بودم به من عنايت شد و اميد وارم همچنانكه بوسيله دعاى آن حضرت در دنيا به جائى رسيدم در آخرت از محبت و ولاى آن حضرت و ساير اهل بيت (عليه السلام) محصل المرام باشم.
راوى مى گويد: كه حماد بن عيسى بعد از اين داستان دو حج ديگر كرد تا پنجاه حج تكميل شد، در صبح پنجاه و يكم به حدود جحفه رسيد و متوجه غسل احرام گرديد در آن حدود رودخانه اى بود طغيان كرد از آن رودخانه سيل جارى شد و سيل حماد بن عيسى را برد و نتوانست پنجاه و يكمين حج را بجا بياورد و حماد غرق شد و شهره زبان مردم گرديد.

بس جور كشيديم در اين ره كه برديم   المنه لله به مقصود رسيديم
طى شده الم فرقت و برخواست غم از دل   با دوست نشستيم و مى وصل چشيديم
بس عقده مشكل كه در اين راه گشوديم   بس گم شدگان را كه به فرياد رسيديم
با پاك كه برفتند گروهى ره جنت   ما با پر عرفان به ره قدس پريديم
رفتند محبان نخسين ره دوزخ   ما حب آل على و ره فردوس گزيديم

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها