پاسخ به:داستان های دعا (قصص الدعا)
دوشنبه 13 خرداد 1392 10:14 AM
شيطان متوسل به على (عليه السلام)
مؤمنى شيطان را در وسط دريا ديد سرش را بالا كرده مى گويد: الهم بحق على بن ابى طالب (عليه السلام) مرا عذاب نكن، او مى گويد من ايستادم بالاخره خبر در جلد چهاردهم بحار است.
عين جريان را آورد: براى امام صادق (عليه السلام) تعريف كرد و گفت آقا: من به او گفتم، آخر تو چكار دارى با على (عليه السلام)؟ شيطان و دست به دامن على شدن گفت 6هزارسال قبل از خلقت آدم من در عالم اعلاءدر بين ملائكه بودم اطلاعاتم چنين و چنان است و از همان اول تا الان در تمام عوالم وجود من اطلاع دارم تنها كسى كه محبوب و عزيز و نزد خدا آبرومند است على بن ابى طالب است، من ميدانم كه هر كس خدا را خدا را به حق او قسم بدهم به على بن ابى طالب.
اما نكته اى فرمود: حاصل روايت شريفه اين استكه فرمود: بزبان بود ولى به دل نبود لذا شيطان بهره اى از على نمى برد، به زبان مى گفت وگرنه آن خضوعى كه داشته باشد ندارد، اگر در شيطان خضوعى بود براى آدم سجده مى كرد و بالاخره كلمه درستى گفته است. بقيه حديث جالب و شنيدنى است.
آن مرد مى گويد به شيطان گفتم: آى ابليس تو معلم ملائكه بوده اى اطلاعاتت كه گفتى چنين و چنان است نصيحتى به من كن از دانش هايت اندرزى به من بده.
شيطان گفت: يك كلمه اى براى آخرتت مى گويم: اما براى دنيا! اگر مى خواهى زندگى به تو خوش بگذرت قناعت پيشه كن اما براى آخرتت، براى ساعت مرگ، سراريزى قبر، سرازقبر در آوردن، برزخ، محشر، صراط، ميزان همه جا حب على بن ابى طالب (عليه السلام) را ذخيره داشته باشى، علو على با تو و يار تو باشد اين علاقه و محبت را همراه ببرى تكيه ات على باشد امنيت خواهى داشت.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|