پاسخ به:داستان های دعا (قصص الدعا)
دوشنبه 13 خرداد 1392 10:00 AM
على عليه السلام در حق او دعا كرد
عمر و بن حمق يك از مخلص و دوستان صميمى امير المؤمنين على (عليه السلام) بود در جنگ صفين كه جنگ سختى بين سپاه على (عليه السلام) و لشكر معاويه بود به على (عليه السلام) عرض كرد: ما بخاطر تحصيل ما و يا خويشاوندى با شما بيعت نكرده ايم، بلكه بيعت ما با تو بر اساس پنج چيز است:
1- تو پسر عموى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) هستى.
2- تو داماد آنحضرت و همسر حضرت زهرا (عليه السلام) هستى.
3- تو پدر دو فرزند رسول خدا مى باشى.
4- تو نخستى فردى هستى كه به پيامبر ايمان آوردى.
5- تو بزرگوارترين مرد از مجاهدان اسلام بودى و سهم تو در جهاد با كفار از همه بيشتر است.
بنابر اين اگر فرمان دهى تا كوه را از جاى بركنم، و دريا از آب تهى سازيم تا جان بر تن داريم سر از فرمان تو بر نتابيم و دوستانت را يارى نموده و با دشمنانت دشمن مى باشيم.
امير مومنان (عليه السلام) براى اين دوست مخلص خود چنين دعا كردند:
اللهم نور قلبه باتقوى و اهده الى صراط مستقيم.
خداوندا قلب او را به تقوى منور كن و او را به راه مستقيم هدايت كن، دعاى على (عليه السلام) در وجود او ديده مى شد او هم دلى پاك و نورانى داشت و هم تا دم مرگ و شهادت درراه راست گام برداشت.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|