0

داستان های دعا (قصص الدعا)

 
yaskabod
yaskabod
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : تیر 1391 
تعداد پست ها : 1114
محل سکونت : تهران

پاسخ به:داستان های دعا (قصص الدعا)
شنبه 11 خرداد 1392  9:52 AM

راز و نياز مجهزترين اسلحه رزمندگان
در جنگ تحميلى ايران و عراق، يكى از رزمندگان سپاه جمهورى اسلامى مى گفت: خاطره پرشور و سوزى دارم و آن اينكه: شب جمعه بود، رزمندگان در مسجد تاريك بود، فقط خواننده دعا از نور شعله فانوسى كه در كنارش بود، استفاده مى كرد، در اين ميان برادر رزمنده اى كنار من نشسته بود و آن چنان زار، زار مى گريست و همراه دعاى عرفانى كميل، با خدا راز و نياز مى كرد، كه گويى عزيزترين افراد خود را از دست داده است، مقام عالى شهادت رابا اين گريه اش از خدا مى خواست.
اين چنين از دنيا و مادر و پدر و برادر و ماشين و زندگى و... برده بود و دل به خداداده بود، و اين گونه داراى روحيه عالى بود، كه از اين افراد در جبهه بسيارند، دعا و راز و نياز مجهزترين اسلحه رزمندگان است كه با اين حال به يارى حضرت مهدى (عليه السلام) مى شتابند، دعا و مناجات، هم چون چاشنى است كه خرج توپ را از درون لوله آن خارج مى سازد و چون صاعقه اى خرمن هستى دشمن خونخوار مى سوزاند.

تاچند چنين فسرده باشم   در قبر بدن چو مرده باشم
يا رب جان را توگرم گردان   سنگ دل را تو نرم گردان
در سينه ام آتشى بر افروز   زآن آتش كن شب مرا روز
آتش چه بود، محبت تو   آن شعله شوق خدمت تو
عشق تو دل مرا دهد سوز   مهر تو شب مراكند روز
عشقى خواهم كه برمتابم   گم گردم و خويش را نيابم
مستم گردان زباده خود   بنماى رهى به جاده خود
ز آن جام طهور بردلم   دل را به محبتت بياميز

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها