0

چند خط زندگي

 
kazem23
kazem23
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1390 
تعداد پست ها : 81
محل سکونت : چ و ب

افتاده در چاه
شنبه 11 خرداد 1392  11:55 AM

روزی مردی داخل چاله ای افتاد و در چاله شروع به ناله نمود . . .

یک عابد او را دید و گفت :حتما گناهی انجام داده ای!

یک دانشمند عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت!

یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد!

یک یوگیست به او گفت : این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند!!!

یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت!

یک پرستار کنار چاله ایستاد و با او گریه کرد!

یک  روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاله کرده بودند پیدا کند!

یک تقویت کننده  فکر او را نصیحت کرد که : خواستن توانستن است!

یک فرد خوشبین به او گفت : ممکن بود یکی از پاهايت بشكند!!!

سپس فرد بیسوادی گذشت و دست او را گرفت و او را از چاله بیرون آورد...!

.::  با تو حکایتی دگر ::.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها