اين مسيرانتظار آخر چقدر طولاني است
در فراق يار اين دل سالها طوفاني است
بر لبم ذکر فرج بر ديدگانم انتظار
آه آقاجان چقدر اين لحظه ها روحاني است
شور و شوق ديگري در قلب من برپاشده
گوييا اين جمعه در اين سرزمين مهماني است
جان من اندر وجود بي ياد تو
همچو مرغي در قفس زنداني است
کاش ميشد رويت اي مه رو ببينم در جهان
آرزويي که هزاران سال هم پنهاني است
قلب خود را بهر تو آماده کردم کن قبول
بر قدوم نازنينت قلب من قرباني است
يوسف کنعان بود چشم انتظار روي تو
مهدي زهرا بيا اين چشم ها باراني است