نگذار مردابي شويم اي روح دريائي ............. ما را ببر با جذبه هاي موجي تماشائي
ديگر دلم سير است از دل هاي پا در خاك ......... ديگر دلم سير است (از) دلهاي دنيائي
حتي بهاران بوي غربت مي دهد اين جا ........ دور از تو مي خوانند گل ها شعر تنهائي
خورشيد من لطفي كه برخيزد دلم از خاك .. صبحي كه مي خواهي نقاب از چهره بگشائي
سرشار خواهد شد زمين از مهرباني ها .......... لبريز خواهد شد جان ازعشق و زيبائي
با بارش دست تو در آدينه موعود ................. از برق چشمان تو در آن صبح رويائي