جمع بندی و چکیده مبحث 72 طــرح صــــالــحـیــن؛ امر به معروف و نهی از منکر در نهضت امام حسین (ع)
جمعه 16 آبان 1393 8:48 PM
چکیده مبحث 72: امر به معروف و نهی از منکر در نهضت امام حسین (علیه السّلام)
امر به معروف و نهی ازمنکر، به ویژه در بُعدِ عملی آن، در شخصیّت و زندگی سیدالشهداء (ع) به شکل ویژه ای ظهور کرد. در میان انبیای الهی (ع) در گذشته هم کسانی بودند که در راه رسالت خویش به شهادت رسیدند؛ برای نمونه، درمیان آنان کسانی، مدتها در چاه زندانی شدند، و سرشان را با ارّه بریدند، ولی با این حال، تمام آنها تحمّل کردند.
بنی امیه فساد را در جامعه ظاهر، و حدود الهی را تعطیل کردند؛ در آنجا که باید دست دزد را بُرید، نمی بریدند؛ جایی که باید زانی و زانیه را تازیانه زد، نمی زدند؛ و دیگر احکام الهی را اجرا نمی کردند. در فرهنگ امام حسین(ع) این قبیل امور، تعطیل حدود الهی، و از جمله مصادیق فساد است. آنان همچنین بیت المال را که باید صرف همه مسلمانان شود و امکاناتی که باید به گونه یکسان، در اختیار همگان قرار گیرد، به نزدیکان و خویشان می دادند و حلال خدا را حرام، و حرام او را حلال می کردند؛ مانند سخنان کسانی که اسلام را سیّال می خوانند و به بهانه پویایی فقه، پاره ای از امور را که تا به حال حرام بوده حلال می شمارند. آنان با این سخنان به گونه ای امر را مشتبه می کنند که متدینان نیز می پرسند آیا ممکن است روزی رقص هم حلال شود؟ یا چه زمانی روابط آزاد پسر و دختر جایز می شود؟ در چنین موقعیتی امام حسین(ع) خود را سزاوارترین شخص برای عمل به فرمایش رسول خدا(ص) و اعتراض به رفتار چنین حاکمی می دانست. از این روی امام حسین(ع) قیام کرد تا این فسادها را براندازد.
بنی امیه شریعت خدا را منزوی ساخته و از صحنه جامعه کنار نهاده بودند. آن امام بزرگوار (ع) خود را موظف می داند که دین را یاری کند؛ احکام شریعت را عزیز گرداند؛ و به منظور اعتلای کلمه الله، جهاد کند؛ نه اینکه مانند روشن فکرنمایان امروزی بگوید صحیح است که این سخن خداست، ولی این سخنان برای هزار و چهارصدسال پیش مناسب بود و امروز ما خود مصلحت خودمان را بهتر می فهمیم. حاصل آنکه، ایشان در آن موقعیت حساس، بهترین اقدامی که می توانست انجام دهد این بود که در جامعه اسلامی چنان حرکتی به وجود آورد که تا قیامت تأثیر آن برجای بماند؛ لرزه ای که باقی خواهد ماند و باز نخواهد ایستاد. قیام سیدالشهدا (ع) واقعه ای است که نمی توان آن را تحریف کرد و تفسیر غلطی از آن بیان نمود؛ درحالی که هر آیه محکمی را در قرآن می توان به غلط و معنای آن را تحریف کرد، و آن را با قرائت جدیدی باز خواند. حدیث را نیز به سادگی می توان دروغ، جعلی و از اسرائیلیات قلمداد کرد، یا در نهایت، می توان گفت این معنا و مفهوم یک نوع قرائت است، و برای آن، قرائت دیگری نیز می توان یافت.
امام حسین (ع) درصدد انجام یک وظیفه مقدّس، یعنی امر به معروف و نهی از منکر بود، سرانجام، به هدف خود نیز دست یافت. حاصل این امر به معروف و نهی از منکر عبارت بود از هدایت و شناساندن حق و باطل به انسان ها؛ البتّه همچون دیگر انبیای الهی و امامان معصوم (ع)، در صورتی که مردم حاضر می شدند رهبری ایشان را بپذیرند، ایشان حکومت نیز تشکیل می دادند؛ زیرا تشکیل حکومت در صورتی میسر می شود که مردم بپذیرند و اقدام کنندگان را یاری کنند؛ چنان که امیر مؤمنان (ع) در خطبه شقشقیه فرمود:
اما والذی فلق الحبه وبرا النسمه لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء الاّ یقارّوا علی کظه ظالم و لاسغب مظلوم لالقیت حبلها علی غاربها؛
«سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعت کنندگان نبود، و یاران حجت را بر من تمام نمی کردند، و اگر خداوند از علما عهد و پیمان نگرفته بود که برابر شکم بارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش می ساختم».
بنابراین اگر مردم به تشکیل حکومت از سوی امام حسین (ع) راضی می شدند، ایشان موظف بودند که به این تکلیف عمل کنند؛ امام اگر مردم به چنین امری تن در ندادند، وظیفه تشکیل حکومت از ایشان ساقط می شود، ولی وظیفه هدایت همچنان باقی است. پس این وظیفه هیچ گاه برداشته نمی شود، و اگر راه دیگری نباشد، باید مانند امام حسین (ع) مردم را با شهادت خویش هدایت کرده و بدین شیوه، حق و باطل را به آنان نشان داد.
رسالت سیدالشهداء (ع) درحماسه کربلا، "اقامه امر به معروف و نهی از منکر" بود. سیره ایشان در اقدام به امر به معروف و نهی از منکر می تواند الگوی ما در این زمان قرار گیرد؛ چگونگی به کارگیری وسایل و ابزار خاصی که آن امام بزرگوار به منظور امر به معروف و نهی از منکر به کار گرفت، می تواند الگوی مناسبی برای ما در این زمینه باشد. با الگوگیری از این حرکت بزرگ، باید این روح را در کالبدهای مختلفش شناسایی کنیم و متناسب با شرایط زمان و مکان، آن روح را زنده نگه داریم و ترویج کنیم. همچنین عواملی که مانع امر به معروف و نهی از منکر می شود، بشناسیم و در جهت تضعیف، و بلکه درجهت نفی آنها بکوشیم.
امام حسین (ع) در زمانه خود، همواره نگران بود که وضعی به وجود آید که مردم نتوانند حق را از باطل تمیز دهند. در چنین موقعیتی، نه با فعالیّت های تبلیغی و نه با پول، می توان اقدامی انجام داد. همچنین جنگ و جهاد نیز سودی نمی بخشد؛ زیرا جبهه حق، طرفدار ندارد و قدرت و ثروت در دستِ باطل است.
در زمان معاویه، بر اثر تبلیغات و نیز ارعاب و تهدید، فضای خَفَقان آوری بر جامعه حاکم شده بود. مخالفان را دار می زدند، یا ترور می کردند؛ نه کسی به خود جرئت قیام می داد و نه نیرو و توانی برای کسی مانده بود. در چنین شرایطی جامعه نیازمند حرکتی بود که از یک نفر یا یک گروه کوچک برنمی آمد. تبلیغ نیز تأثیری نداشت؛ چون تمام ابزار آن در اختیار امویان بود و فریاد امام حسین (ع) فقط به گوش گروه معدودی می رسید. از این روی تا بیست سال، ایشان مجبور بود پنهانی و در خفا، با یاران و اصحاب خود صحبت کند.
اما در فلسفه قیام امام حسین (ع) که به انگیزه امر به معروف و نهی از منکر صورت گرفت، لازم است به یکی از خطبه های ایشان اشاره شود که پس از ممانعت حر و لشکریان کوفه، ایراد گردید.
ایشان در منزل بیضه چنین فرمودند:
أیها الناس ان رسول الله(ص) قال: من رأی سلطانا جائرا مستحلا لحرم الله ناکثا لعهد الله مخالفا لسنه رسول الله یعمل فی عبادالله بالاثم و العدوان فلم یغیر علیه بفعل ولا قول کان حقا علی الله أن یدخله مدخله. الا و ان هؤلاء قد لزموا طاعه الشیطان و ترکوا طاعه الرحمن و أظهروا الفساد و عطلوا الحدود واستأثروا بالفیء و أحلواا حرام الله و حرموا حلاله و أنا أحق من غیر؛
ای مردم، همانا رسول خدا (ص) فرمود:
«کسی که حاکم ستمگری را بنگرد که ستم می کند و حرام خدا را حلال می شمارد، و عهد و پیمان خدا را می شکند، و با سنت رسول خدا مخالفت می کند، و در میان بندگان خدا با فساد و ستمکاری عمل می کند، با عمل یا با سخن اگر بر ضد آن حاکم قیام نکند، سزاوار است بر خداوند که او را با آن حاکم ستمکار محشور کند.»
مردم، آگاه باشید! این مردم (بنی امیه) اطاعت شیطان را به جان خریدند و اطاعت خدا را رها کردند و فساد را آشکار، و حدود الهی را ترک، و بیت المال را غارت کردند و حرام خدا را حلال، و حلال خدا را حرام شمردند، و من از دیگران، سزاوارترم که برای تغییر این وضع قیام کنم.
همانا من براي ايجاد آشفتگي و خودنمايي و نابساماني و ستمگري خروج نكرده ام، بلكه همانا من براي طلب اصلاح امت جدم قيام كرده ام و می خواهم امر به معروف و نهي از منكر كرده و بر سیره جدّم رسول خدا (ص) و پدرم علی بن ابیطالب (ع) رفتار کنم.
«امام حسین (ع)»
سلام و عرض ادب و احترام خدمت آقای نجاران بزرگوار؛
با اتمام این مبحث و با توجه به اهمیت بحث امر به معروف و نهی از منکر، به نظرم رسید که در تالار دین پژوهی، جای زیرتالاری با عنوان "امر به معروف و نهی از منکر" خالیست.
اگر لزومی به ایجاد این زیر تالار می بینید، ممنون میشوم اقدامات لازم را به عمل آورید.
در پناه امام حسین (ع) سلامت و موفق باشید.
یا علی.
-----------------
با سلام و عرض ادب و قدردانی از زحمات گرانقدر جنابعالی
تالار "امر به معروف و نهی از منکر " قبلاً تاسیس شده است، می توانید هم اکنون در آن فعالیت فرمایید.
با سپاس مجدد از مشارکت آگاهانه شما
موفق باشید
روابط عمومی راسخون
با سلام و عرض ادب مجدد؛
واقعاً شرمنده آقای نجاران!
انقدر که این تالار فعالیتش کم بوده، اصلاً تا حالا متوجّه آن نشده بودم!
دیشب یه نگاه هم انداختم، اما ندیدم!
باز هم عذر میخواهم.
سلامت باشید.
یا علی.
کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!
اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!