جمع بندی و چکیده مبحث پنجاه و نهم/چــله تابــستان
شنبه 18 مرداد 1393 5:43 AM
جمع بندی و چکیده مبحث پنجاه و نهم (چله تابستان)
فصل تابستان است
سایه ای می جویم
سایه ای پر الفت
کوچه ها گرم کلام
خانه ها گرم سخن
کودکی با شادی
روی خاک نمناک
کلبه ای می سازد
کلبه ای بی سرما
ان طرف تر
دخترک می دوزد
لباس از جنس خیال
و عروسک پشت ویترین مغازه
چشمکی می زند به دنبال لباس
این طرف تر
در خیابان گنجشکی افتاده بی غذا
فصل تابستان است
می نویسم شعری
از زبان سهراب
و خدایی که در این نزدیکی است ...
** جشن چِلِّه تابستان ؛ جشن نوروز بَل ؛ جشن نیلوفر ؛ چله تَمُوز ؛ زیارتگاه نارکی ؛ تمامی این اسامی حکایت از یک جشن بزرگ در میانه های فصل تابستان در ایران باستان را دارند.
** این جشن بهتر است احیا شود ازین جهت که صله رحم ودید و بازدید از بزرگترها صورت می گیرد ، به امید روزی که همگان زندگانی به سبک اسلامی و پیامبر مهربانی حضرت محمد (ص) را سرلوحه خود قرار دهند.
هر که دارد هوس کربُــبَـــلا بسم الله