تو نيستي و ما به كوهستان مشكوكيم!!
پنج شنبه 12 اردیبهشت 1392 10:14 PM
به دوستم كه در كوهستان گم شد
چيزي از تو پيدا نكردند
در اين كوهستان
جز نعره ات !!
نه دستت پيدا شد
و نه خاطره اي كه آن روز غروب
از صخره ها بالا بردي.
چقدر راه هاي نرفته
در كوله ات بود
چه مسيرهايي
تو را انتظار مي كشيدند
با دره هايي صعب العبور!
ارتفاع
چيزي نبود كه تو از آن بترسي.
بعد از تو
راه هاي زيادي رفتند
شيب هايي كه تو از آن بالا رفتي
تو را نديدند
و خبرت را آوردند.
تو را نديدند
و رٌٍد پايت
در مه گم شد.
كوهستان تمام شد
اما
وحشت من باقي ماند.
تو نيستي
و ما به كوهستان
مشكوكيم
مجتبي اصغري فرزقي
mo1351.blogfa.com/
قوم من ترنج را با پوست می خورند
راستی! کسی زلیخا را ندیده است؟