0

طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

 
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال
شنبه 22 تیر 1392  8:58 PM

ردیف 170

سوره فتح [48]
اين سوره در «مدينه» نازل شده و داراى 29 آيه است‏
محتواى سوره:
اين سوره چنانكه از نامش پيداست پيام آور فتح و پيروزى است، پيروزى بر دشمنان اسلام، پيروزى چشمگير و قاطع خواه پيروزى مربوط به فتح مكه باشد يا صلح حديبيه يا فتح خيبر يا پيروزى بطور مطلق.
موقعى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله از حديبيه به سوى مدينه مى‏آمد مركبش از حركت باز ايستاد، و در همين حال چهره مباركش غرق سرور و شادمانى بى سابقه‏اى گشت و فرمود: هم اكنون آيات سوره فتح بر من نازل شد.
در يك بررسى مى‏توان گفت كه اين سوره از هفت بخش تشكيل يافته است.
1- سوره با مسأله بشارت فتح آغاز مى‏شود، و آيات انجام آن نيز به همين مسأله مربوط است، و تأكيد بر تحقق خواب پيامبر صلّى اللّه عليه و اله دائر به وارد شدن به مكه و انجام مناسك عمره است.
2- بخش ديگرى از سوره حوادث مربوط به «صلح حديبيه» و «نزول سكينه» و آرامش بر دلهاى مؤمنان و مسأله «بيعت رضوان» را بازگو مى‏كند.
3- در بخش ديگرى از مقام پيامبر و هدف والاى او سخن مى‏گويد.
4- در قسمت ديگرى، از كار شكنى‏هاى منافقان و نمونه‏هائى از عذرهاى واهيشان در مورد عدم شركت در ميدان جهاد پرده بر مى‏دارد.
5- در بخش ديگر قسمتى از تقاضاهاى نابجاى منافقان را منعكس مى‏سازد.                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏4، ص: 466
 6- سپس كسانى را كه از شركت در ميدان جهاد معذورند معرفى مى‏كند.
7- و بالاخره در بخشى نيز از ويژگيهاى پيروان خط مكتبى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله و صفات مخصوص آنها سخن مى‏گويد.
فضيلت تلاوت سوره:
در حديثى از امام صادق عليه السّلام مى‏خوانيم: «اموال و همسران و آنچه را در ملك شماست با قرائت «انّا فتحنا» از تلف حفظ كنيد.
كسى كه پيوسته آن را تلاوت كند روز قيامت منادى صدا مى‏زند آن چنان كه همه خلائق مى‏شنوند: تو از بندگان مخلص منى، او را به بندگان صالحم ملحق سازيد، و در باغهاى پر نعمت بهشت او را وارد كنيد، و از نوشابه مخصوص بهشتيان سيرابش نمائيد».
ناگفته پيداست اين همه فضيلت و افتخار با تلاوت خالى از انديشه و عمل حاصل نمى‏شود، بلكه هدف اصلى از تلاوت، تطبيق اعمال و خلق و خوى خويش بر مفاد اين آيات است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
 (آيه 1)- فتح المبين! در نخستين آيه اين سوره بشارت عظيمى به پيامبر صلّى اللّه عليه و اله داده شده است، بشارتى كه طبق بعضى از روايات نزد پيامبر صلّى اللّه عليه و اله محبوبتر از تمام جهان بود، مى‏فرمايد: «ما براى تو پيروزى آشكارى فراهم ساختيم! ...» (إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً).
منظور از اين فتح پيروزى عظيمى است كه از «صلح حديبيه» نصيب مسلمانان شد.
اما براى روشن شدن تفسير اين آيات بايد قبل از هر چيز فشرده‏اى از داستان حديبيه را در اينجا بياوريم كه به منزله شأن نزول آن است.
داستان صلح حديبيه:
در سال ششم هجرت ماه ذى القعده پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله به قصد عمره به سوى مكه حركت كرد و همه مسلمانان را تشويق به شركت در اين سفر نمود، اما گروهى خوددارى كردند، ولى جمع كثيرى از مهاجران و انصار                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏4، ص: 467
 و اعراب باديه نشين در خدمتش عازم مكه شدند.
اين جمعيت كه در حدود يك هزار و چهار صد نفر بودند همگى لباس احرام بر تن داشتند و جز شمشير كه اسلحه مسافران محسوب مى‏شد هيچ سلاح جنگى با خود برنداشتند.
هنگامى كه پيامبر به «عسفان» در نزديكى مكه رسيد با خبر شد كه قريش تصميم گرفته‏اند از ورود او به مكه جلوگيرى نمايند، تا اين كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله به «حديبيه» رسيد پيامبر صلّى اللّه عليه و اله به «عمر» پيشنهاد فرمود كه به مكه رود و اشراف قريش را از هدف اين سفر آگاه سازد، عمر گفت: بهتر اين است كه «عثمان» به اين كار مبادرت ورزد، عثمان به سوى مكه آمد و چيزى نگذشت كه در ميان مسلمانان شايع شد او را كشته‏اند، در اينجا پيامبر صلّى اللّه عليه و اله تصميم به شدت عمل گرفت و در زير درختى كه در آنجا بود با يارانش تجديد بيعت كرد كه به نام «بيعت رضوان» معروف شد، و با آنان عهد بست كه تا آخرين نفس مقاومت كنند، ولى چيزى نگذشت كه عثمان سالم بازگشت و به دنبال او قريش «سهيل بن عمرو» را براى مصالحه خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله فرستاد.
بعد از گفتگوهاى زياد پيمان صلحى منعقد شد. اين پيمان در حقيقت يك پيمان عدم تعرض همه جانبه بود كه به جنگهاى مداوم و مكرر بين مسلمانان و مشركان موقتا پايان مى‏داد.
 «متن پيمان صلح» از اين قرار بود كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله به على عليه السّلام دستور داد «بنويس: بسم اللّه الرّحمن الرّحيم».
 «سهيل بن عمرو» كه نماينده مشركان بود گفت: من با چنين جمله‏اى آشنا نيستم، بنويس بسمك اللّهمّ! پيامبر صلّى اللّه عليه و اله فرمود: «بنويس: بسمك اللّهمّ»! سپس فرمود: بنويس اين چيزى است كه محمد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله با سهيل بن عمرو مصالحه كرده! «سهيل» گفت: ما اگر تو را «رسول اللّه» مى‏دانستيم با تو جنگ نمى‏كرديم، تنها اسم خودت، و اسم پدرت را بنويس.                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏4، ص: 468
 پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله فرمود: مانعى ندارد، بنويس: «اين چيزى است كه «محمّد بن عبد اللّه» با سهيل بن عمرو صلح كرده كه ده سال متاركه جنگ شود تا مردم امنيت خود را باز يابند.
علاوه بر اين همه آزادند هر كس مى‏خواهد در پيمان محمّد وارد شود و هر كس مى‏خواهد در پيمان قريش.
ازين گذشته محمّد امسال باز مى‏گردد و وارد مكه نمى‏شود، اما سال آينده ما به مدت سه روز از مكه بيرون مى‏رويم و يارانش بيايند اما بيش از سه روز توقف نكنند.
در اينجا پيامبر صلّى اللّه عليه و اله دستور داد شترهاى قربانى را كه به همراه آورده بودند در همانجا قربانى كنند، سرهاى خود را بتراشند و از احرام به در آيند. اما اين امر براى جمعى از مسلمانان سخت ناگوار بود.
ولى پيغمبر شخصا پيشگام شد، و شتران قربانى را نحر فرمود، و از احرام بيرون آمد، و به مسلمانان تفهيم نمود كه اين استثنائى است در قانون احرام و قربانى كه از سوى خداوند قرار داده شده است.
مسلمين هنگامى كه چنين ديدند تسليم شدند و دستور پيامبر صلّى اللّه عليه و اله دقيقا اجرا شد و از همانجا آهنگ مدينه كردند، اما كوهى از غم و اندوه بر قلب آنها سنگينى مى‏نمود، چرا كه ظاهر قضيه يك ناكامى و شكست بود ولى خبر نداشتند كه در پشت داستان صلح حديبيه چه پيروزيهائى براى مسلمانان و آينده اسلام نهفته است، و در همين هنگام بود كه سوره فتح نازل شد و بشارت فتح عظيمى را به پيامبر گرامى اسلام داد.
به دنبال صلح حديبيه مشركين با مسلمانان ارتباط يافتند و اسلام در قلوب آنها جايگزين شد و در عرض سه سال گروه عظيمى اسلام آوردند، و جمعيت مسلمانان با آنها فزونى گرفت.
 
 
منبع : 
http://qurangloss.blogfa.com/page/fath.aspx
هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
تشکرات از این پست
nezarat_ravabet
دسترسی سریع به انجمن ها