0

طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

 
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال
جمعه 21 تیر 1392  8:59 PM

ردیف 183

 (آيه 6)- من بشارت ظهور «احمد» را آورده‏ام! در اين آيه به مسأله رسالت حضرت عيسى (ع) و كارشكنى و تكذيب بنى اسرائيل در مقابل او اشاره كرده، مى‏افزايد «و (به ياد آوريد) هنگامى را كه عيسى بن مريم گفت: اى بنى اسرائيل! من فرستاده خدا به سوى شما هستم، اين در حالى است كه تصديق كننده كتابى كه قبل از من فرستاده شده [- تورات‏] مى‏باشم» (و اذ قال عيسى ابن مريم يا بنى اسرائيل انى رسول الله اليكم مصدقا لما بين يدى من التوراة).
 «و بشارت دهنده به رسولى كه بعد از من مى‏آيد و نام او احمد است» (و مبشرا برسول يأتى من بعدى اسمه احمد).
بنابر اين من حلقه اتّصالى هستم كه امت موسى و كتاب او را به امت پيامبر آينده (پيامبر اسلام) و كتاب او، پيوند مى‏دهم.
گرچه جمعى از بنى اسرائيل به اين پيامبر موعود ايمان آوردند، اما گروه عظيمى سرسختانه در برابر او ايستادند، و حتّى معجزات آشكار او را انكار كردند و لذا در پايان آيه مى‏افزايد: «هنگامى كه او [- احمد] با معجزات و دلائل روشن به سراغ آنان آمد گفتند: اين سحرى است آشكار»! (فلما جاءهم بالبينات قالوا هذا سحر مبين).
عجب اين كه: طايفه يهود، قبل از مشركان عرب، اين پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را شناخته بودند، اما با اين همه بسيارى از بت‏پرستان، ايمان آوردند ولى بسيارى از يهود بر لجاج و عناد و انكار باقى ماندند.
 (آيه 7)- در آيه قبل خوانديم كه چگونه گروهى معاند و لجوج على رغم بشارت پيامبر پيشين حضرت مسيح (ع) در باره ظهور پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله، و على رغم توأم بودن دعوت پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله با «بينات» و دلائل روشن و معجزات، چگونه                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏5، ص: 173
 به مقابله و انكار برخاستند، در اينجا عاقبت كار اين افراد، و سرنوشت آنها را تشريح مى‏كند.
نخست مى‏فرمايد: «چه كسى ظالمتر است از آن كس كه بر خدا دروغ بسته در حالى كه دعوت به اسلام مى‏شود» (و من اظلم ممن افترى على الله الكذب و هو يدعى الى الاسلام).
آرى! چنين كسى كه دعوت پيامبر الهى را دروغ، معجزه او را سحر و آئين او را باطل مى‏شمرد ستمكارترين مردم است، چرا كه راه هدايت و نجات را به روى خود و ساير بندگان خدا مى‏بندد.
در پايان آيه مى‏افزايد: «و خداوند گروه ستمكاران را هدايت نمى‏كند» (و الله لا يهدى القوم الظالمين).
 (آيه 8)- مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند! سپس براى اين كه نشان دهد دشمنان حق قادر نيستند آئين او را برچينند ضمن تشبيه جالبى مى‏فرمايد: «آنان مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند، ولى خداوند نور خود را كامل مى‏كند هر چند كافران خوش نداشته باشند»! (يريدون ليطفؤا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو كره الكافرون).
آرى! همان گونه كه خداوند اراده كرده بود اين نور الهى روز به روز در گسترش است و دامنه اسلام هر زمان نسبت به گذشته وسيعتر مى‏شود، و آمارها نشان مى‏دهد كه جمعيت مسلمانان جهان على رغم تلاشهاى مشترك «صهيونيستها»، «صليبيها» و ديگر دشمنان اسلام رو به افزايش است.
 (آيه 9)- در اين آيه براى تأكيد بيشتر با صراحت مى‏گويد: «او كسى است كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاده تا او را بر همه اديان غالب سازد هر چند مشركان كراهت داشته باشند» (هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دين الحق ليظهره على الدين كله و لو كره المشركون).
و سر انجام اسلام هم از نظر منطق، و هم از نظر پيشرفت عملى بر مذاهب ديگر غالب شد، و دشمنان را از قسمتهاى وسيعى از جهان عقب زد و جاى آنها را                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏5، ص: 174
 گرفت و هم اكنون نيز در حال پيشروى است.
البته مرحله نهائى اين پيشروى به عقيده ما با ظهور حضرت مهدى- عج- تحقق مى‏يابد كه اين آيات خود دليلى بر آن ظهور عظيم است.
 (آيه 10)- تجارتى پرسود و بى‏نظير! يكى از اهداف مهم اين سوره، دعوت به ايمان و جهاد است، اين آيه و سه آيه بعد نيز تأكيدى است به اين دو اصل، با مثال لطيفى كه انگيزه حركت الهى را در جان انسان به وجود مى‏آورد.
نخست مى‏فرمايد: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! آيا شما را به تجارتى راهنمائى كنم كه شما را از عذاب دردناك رهائى مى‏بخشد»؟ (يا ايها الذين آمنوا هل ادلكم على تجارة تنجيكم من عذاب اليم).
 (آيه 11)- سپس به شرح آن تجارت پرسود پرداخته، مى‏افزايد: «و آن اين كه به خدا و رسولش ايمان بياوريد و با اموال و جانهايتان در راه خدا جهاد كنيد» (تؤمنون بالله و رسوله و تجاهدون فى سبيل الله باموالكم و انفسكم).
بدون شك خدا نيازى به اين تجارت پرسود ندارد، بلكه تمام منافع آن دربست به مؤمنان تعلق مى‏گيرد، لذا در پايان آيه مى‏فرمايد: «اين براى شما (از هر چيز) بهتر است اگر بدانيد» (ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون).
ايمان به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله از ايمان به خدا جدا نيست، همان گونه كه جهاد با جان، از جهاد با مال نمى‏تواند جدا باشد، و اگر مى‏بينيم جهاد با مال مقدم داشته شده نه به خاطر آن است كه از جهاد با جان مهمتر مى‏باشد، بلكه به خاطر اين است كه مقدمه آن محسوب مى‏شود چرا كه ابزار جهاد از طريق كمكهاى مالى فراهم مى‏گردد.
 (آيه 12)- تا اينجا سه ركن اساسى از اركان اين تجارت بزرگ مشخص شد «خريدار» خداست و «فروشنده» انسانهاى با ايمان، «و متاع» جانها و اموالشان، اكنون نوبت به ركن چهارم مى‏رسد كه بهاى اين معامله عظيم است.
مى‏فرمايد: اگر چنين كنيد «گناهانتان را مى‏بخشد و شما را در باغهائى از بهشت داخل مى‏كند كه نهرها از زير درختانش جارى است و در مسكنهاى پاكيزه در بهشت جاويدان جاى مى‏دهد، و اين پيروزى عظيم است» (يغفر لكم ذنوبكم                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏5، ص: 175
 و يدخلكم جنات تجرى من تحتها الانهار و مساكن طيبة فى جنات عدن ذلك الفوز العظيم)
.
در مرحله پاداش اخروى نخست به سراغ آمرزش گناهان مى‏رود چرا كه بيشترين ناراحتى فكر انسان از گناهان خويش است، همچنين اين تعبير نشان مى‏دهد كه نخستين هديه الهى به شهيدان راهش اين است كه تمام گناهانشان را مى‏بخشد.
 (آيه 13)- در اين آيه به دو شاخه از مواهب الهى در دنيا نيز اشاره كرده، مى‏فرمايد: «و (نعمت) ديگرى كه آن را دوست داريد به شما مى‏بخشد، و آن يارى خداوند، و پيروزى نزديك است» (و اخرى تحبونها نصر من الله و فتح قريب).
چه تجارت پرسود و پربركتى؟ كه سراسرش فتح و پيروزى و نعمت و رحمت است.
سپس به همين دليل به مؤمنان در مورد اين تجارت بزرگ تبريك مى‏گويد و مى‏افزايد: «و مؤمنان را بشارت ده» به اين پيروزى بزرگ (و بشر المؤمنين).
 (آيه 14)- همچون حواريون باشيد! در اين آيه كه آخرين آيه سوره صف مى‏باشد باز تكيه و تأكيد روى امر «جهاد» است كه محور اصلى سوره را تشكيل مى‏دهد، منتهى از طريقى ديگر اين مسأله را تعقيب مى‏كند، و مطلبى مهمتر از عنوان بهشت و نعمتهاى بهشتى ارائه داده، مى‏فرمايد: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! ياوران خدا باشيد» (يا ايها الذين آمنوا كونوا انصار الله).
خدائى كه تمام قدرتها از او سر چشمه مى‏گيرد و به او باز مى‏گردد.
سپس به يك نمونه تاريخى اشاره مى‏كند تا بدانند اين راه بدون رهرو نبوده و نيست، مى‏افزايد: «همان گونه كه عيسى بن مريم به حواريون گفت: چه كسانى در راه خدا ياوران من هستند»؟! (كما قال عيسى ابن مريم للحواريين من انصارى الى الله).
و «حواريون (در پاسخ با نهايت افتخار) گفتند: ما ياوران خدائيم» (قال الحواريون نحن انصار الله).                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏5، ص: 176
 و در همين مسير با دشمنان حق به مبارزه برخاستند «در اين هنگام گروهى از بنى اسرائيل ايمان آوردند (و به حواريون پيوستند) و گروهى كافر شدند» (فآمنت طائفة من بنى اسرائيل و كفرت طائفة).
اينجا بود كه نصرت و يارى ما به كمك آنها شتافت «ما كسانى را كه ايمان آورده بودند در برابر دشمنانشان تأييد كرديم، و سر انجام بر آنان پيروز شدند» (فايدنا الذين آمنوا على عدوهم فاصبحوا ظاهرين).
شما نيز حواريون محمد صلّى اللّه عليه و آله هستيد، و به اين افتخار مفتخريد كه ياوران اللّه و رسول خدا مى‏باشيد، و همان گونه كه حواريون بر دشمنان غلبه كردند شما نيز پيروز خواهيد شد.
حواريّون كيانند؟
در قرآن مجيد پنج بار از حواريون مسيح (ع) ياد شده كه دو بار در همين سوره است، اين تعبير اشاره به دوازده نفر از ياران خاص حضرت مسيح است كه نام آنها در انجيلهاى كنونى (انجيل متّى و لوقا باب 6) ذكر شده است.
در حديثى آمده است كه پيغمبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله هنگامى كه در «عقبه» با جمعى از اهل مدينه كه براى بيعت آمده بودند رو به رو شد فرمود: دوازده نفر از خودتان را انتخاب و به من معرفى كنيد كه اينها نماينده قوم خود باشند، همان گونه كه حواريون نسبت به عيسى بن مريم بوده‏اند و اين نيز اهميت مقام آن بزرگواران را نشان مى‏دهد.
 «پايان سوره صف»
 
 
منبع  : 
http://qurangloss.blogfa.com/page/saf.aspx
هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
تشکرات از این پست
nezarat_ravabet
دسترسی سریع به انجمن ها