ردیف 182
سوره صف [61]
اين سوره در «مدينه» نازل شده و داراى 14 آيه است
محتواى سوره:
اين سوره در حقيقت بر دو محور اساسى دور مىزند:
يكى برترى اسلام بر تمام آئينهاى آسمانى، و تضمين بقاء و جاودانگى آن از سوى خداوند، و ديگر لزوم جهاد در طريق حفظ و پيشرفت اين آئين.
اما در يك نظر مىتوان به سه بخش ديگر نيز اشاره كرد.
1- دعوت به هماهنگى گفتار و كردار و پرهيز از سخنان بىعمل.
2- يادآورى از پيمان شكنى بنى اسرائيل و بشارت مسيح به ظهور اسلام.
3- اشاره فشردهاى به زندگى حواريين مسيح و الهام از آنها.
انتخاب نام «صف» براى سوره به خاطر تعبيرى است كه در آيه چهارم اين سوره آمده، گاهى نيز به عنوان سوره «عيسى» و يا سوره «حواريين» ناميده شده است.
فضيلت تلاوت سوره:
در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله مىخوانيم:
«هر كس سوره عيسى (سوره صف) را بخواند حضرت مسيح بر او درود مىفرستد و تا در دنيا زنده است براى او استغفار مىكند و در قيامت رفيق او است».
برگزيده تفسير نمونه، ج5، ص: 170
بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
(آيه 1)- آغاز اين سوره نيز تسبيح خداوند است و به همين جهت آن را جزء سورههاى «مسبّحات» (سورههائى كه با تسبيح خدا شروع مىشود) شمردهاند.
مىفرمايد: «آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، همه تسبيح خدا مىگويند» (سبح لله ما فى السماوات و ما فى الارض).
چرا تسبيح او نگويند و از هر عيب و نقصى منزهش نشمرند با اين كه «او شكست ناپذير، و حكيم است» (و هو العزيز الحكيم).
(آيه 2)-
شأن نزول:
جمعى از مؤمنان پيش از آنكه حكم جهاد نازل شود مىگفتند: اى كاش خداوند بهترين اعمال را به ما نشان مىداد تا عمل كنيم، چيزى نگذشت كه خداوند به آنها خبر داد كه «افضل اعمال، ايمان خالص و جهاد است» اما اين خبر آنها را ناخوشايند آمد و تعلل ورزيدند، آيه نازل شد و آنها را ملامت كرد.
تفسير:
اين آيه به عنوان ملامت و سرزنش از كسانى كه به گفتههاى خود عمل نمىكنند، مىفرمايد: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! چرا سخنى مىگوئيد كه عمل نمىكنيد»؟! (يا ايها الذين آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون).
(آيه 3)- سپس در ادامه همين سخن مىافزايد: «نزد خدا بسيار موجب خشم است كه سخنى بگوئيد كه عمل نمىكنيد» (كبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون).
آيه فوق هرگونه تخلف از عهد و پيمان و وعده، و حتى به گفته بعضى نذر را نيز شامل مىشود.
در حديثى از امام صادق عليه السّلام مىخوانيم: «وعده مؤمن به برادرش نوعى نذر است، هر چند كفاره ندارد، و هر كس تخلف وعده كند با خدا مخالفت كرده، و خويش را در معرض خشم او قرار داده، و اين همان است كه قرآن مىگويد: برگزيده تفسير نمونه، ج5، ص: 171
«يا ايها الذين آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون».
(آيه 4)- در اين آيه مسأله اصلى را كه مسأله جهاد است پيش كشيده، مىفرمايد: «خداوند كسانى را دوست مىدارد كه در راه او پيكار مىكنند گوئى بنائى آهنيناند» (ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص).
بنابر اين نفس پيكار مطرح نيست، آنچه مهم است اين كه پيكار «فى سبيل اللّه» باشد و آن هم با اتحاد و انسجام كامل همانند سدّى فولادين.
از مهمترين عوامل پيروزى در برابر دشمنان انسجام و به هم پيوستگى صفوف در ميدان نبرد است، نه تنها در نبردهاى نظامى كه در نبرد سياسى و اقتصادى نيز جز از طريق وحدت كارى ساخته نيست.
(آيه 5)- در تعقيب دو دستورى كه در آيات قبل در باره «هماهنگى گفتار و كردار» و «وحدت صفوف» آمده بود در اين آيه براى تكميل اين معنى به گوشهاى از زندگى دو پيامبر موسى و عيسى عليهما السّلام اشاره مىكند كه متأسفانه نمونههاى روشنى از «جدائى گفتار و عمل» و «عدم انسجام صفوف» در زندگى پيروان آن دو ديده مىشود، با سرنوشت شومى كه به دنبال آن پيدا كردند.
نخست مىفرمايد: «به ياد آوريد هنگامى را كه موسى به قومش گفت: اى قوم من! چرا مرا آزار مىدهيد با اين كه مىدانيد من فرستاده خدا به سوى شما هستم»؟! (و اذ قال موسى لقومه يا قوم لم تؤذوننى و قد تعلمون انى رسول الله اليكم).
اين آزار اشاره به نسبتهاى ناروائى است كه به موسى مىدادند و خداوند موسى را از آن مبرا ساخت، در آيه 69 سوره احزاب مىخوانيم: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همانند كسانى نباشيد كه موسى را آزار دادند و خداوند او را (از آنچه در حق او مىگفتند) مبرا ساخت».
ولى اين عمل بدون مجازات نماند چنانكه در پايان آيه مورد بحث مىخوانيم: «هنگامى كه آنها از حق منحرف شدند خداوند قلوبشان را منحرف ساخت، و خدا فاسقان را هدايت نمىكند» (فلما زاغوا ازاغ الله قلوبهم و الله برگزيده تفسير نمونه، ج5، ص: 172
لا يهدى القوم الفاسقين)
.
از اين تعبير استفاده مىشود كه هدايت و ضلالت، هر چند از ناحيه خداوند است اما زمينهها و مقدمات و عوامل آن، از ناحيه خود انسان است.
منبع :
http://qurangloss.blogfa.com/page/saf.aspx