ردیف 181
سوره حشر [59]
اين سوره در «مدينه» نازل شده و داراى 24 آيه است
محتواى سوره:
اين سوره- كه بيشتر ناظر به داستان مبارزه مسلمانان با جمعى از يهود به نام «يهود بنى نضير» است- از سورههاى مهم و بيدارگر و تكان دهنده قرآن مجيد است، و تناسب بسيار نزديكى با آخرين آيات سوره قبل دارد كه وعده پيروزى در آن به «حزب اللّه» داده شده است.
محتواى اين سوره را مىتوان در شش بخش خلاصه كرد:
در بخش اول كه تنها يك آيه است سخن از تسبيح و تنزيه عمومى موجودات در برابر خداوند عظيم و حكيم است.
در بخش دوم كه از آيه 2 تا 10 مىباشد ماجراى درگيرى مسلمانان را با يهود پيمان شكن مدينه بازگو مىكند.
در بخش سوم كه از آيه 11 تا 17 را تشكيل مىدهد داستان منافقان مدينه آمده است كه با يهود در اين برنامه همكارى نزديك داشتند.
بخش چهارم مشتمل بر يك سلسله اندرزها و نصايح كلى نسبت به عموم مسلمانان است.
بخش پنجم كه فقط يك آيه است، توصيف بليغى است از قرآن.
و بالاخره در بخش ششم قسمت مهمى از اوصاف جمال و جلال خدا و اسماء حسناى او را بر مىشمرد كه به انسان در طريق معرفة اللّه كمك شايان مىكند. برگزيده تفسير نمونه، ج5، ص: 134
ضمنا نام اين سوره از آيه دوم آن گرفته شده كه سخن از «حشر» يعنى اجتماع يهود براى كوچ كردن از مدينه، و يا حشر مسلمين براى بيرون راندن آنها به ميان آمده است.
و بالاخره اين سوره نيز يكى از سورههاى «مسبّحات» است، كه با تسبيح خداوند شروع شده، و اتفاقا پايان آن نيز با تسبيح الهى است.
فضيلت تلاوت سوره:
در حديثى از پيغمبر گرامى صلّى اللّه عليه و آله مىخوانيم: «هر كس سوره حشر را بخواند تمام بهشت و دوزخ و عرش و كرسى و حجاب و آسمانها و زمينهاى هفتگانه و حشرات و بادها و پرندگان و درختان و جنبندگان و خورشيد و ماه و فرشتگان همگى بر او رحمت مىفرستند، و براى او استغفار مىكنند، و اگر در آن روز يا در آن شب بميرد شهيد مرده است».
بدون شك اينها همه آثار انديشه در محتواى سوره است كه از قرائت آن ناشى مىشود و در زندگى انسان پرتو افكن مىگردد.
بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
(آيه 1)-
شأن نزول:
در مورد نزول پنج آيه اول اين سوره شأن نزول مفصلى ذكر كردهاند كه فشرده آن چنين است:
در سرزمين مدينه سه گروه از يهود زندگى مىكردند «بنى نضير» و «بنى قريظه» و «بنى قينقاع» و گفته مىشود كه آنها اصلا اهل حجاز نبودند ولى چون در كتب مذهبى خود خوانده بودند كه پيامبرى از سرزمين مدينه ظهور مىكند به اين سرزمين كوچ كردند، و در انتظار اين ظهور بزرگ بودند.
هنگامى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به مدينه هجرت فرمود با آنها پيمان عدم تعرض بست، ولى آنها هر زمان فرصتى يافتند از نقض اين پيمان فروگذار نكردند.
از جمله اين كه بعد از جنگ «احد»- غزوه احد در سال سوم هجرت واقع شد- «كعب بن اشرف» با چهل مرد سوار از يهود به مكّه آمدند و يكسر به سراغ برگزيده تفسير نمونه، ج5، ص: 135
قريش رفتند و با آنها عهد و پيمان بستند كه همگى متحدا بر ضد محمّد صلّى اللّه عليه و آله پيكار كنند.
اين خبر از طريق وحى به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله رسيد.
ديگر اين كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله روزى با چند نفر از بزرگان و يارانش به سوى قبيله بنى نضير كه در نزديكى مدينه زندگى مىكردند آمد و مىخواست از آنها كمك يا وامى بگيرد، و شايد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و يارانش مىخواستند در زير اين پوشش وضع «بنى نضير» را از نزديك بررسى كنند، مبادا مسلمانان غافلگير شوند.
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله در بيرون قلعه يهود بود و با «كعب بن اشرف» در اين زمينه صحبت كرد، در اين هنگام در ميان يهوديان بذر توطئهاى پاشيده شد، و با يكديگر گفتند:
يك نفر پشت بام رود و سنگ عظيمى بر او بيفكند و ما را از دست اين مرد راحت كند! يكى از يهود اعلام آمادگى كرد و به پشت بام رفت.
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از طريق وحى آگاه شد برخاست و به مدينه آمد، و اينجا بود كه پيمان شكنى يهود بر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مسلم شد، و دستور آماده باش براى جنگ به مسلمانان داد.
در بعضى از روايات نيز آمده كه يكى از شعراى بنى نضير به هجو و بدگوئى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله پرداخت و اين خود دليل ديگرى بر پيمان شكنى آنها بود.
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله براى اين كه ضربه كارى قبلا به آنها بزند به «محمّد بن مسلمه» كه با «كعب بن اشرف» بزرگ يهود آشنائى داشت دستور داد او را به هر نحو بتواند به قتل برساند و او با مقدماتى اين كار را كرد.
كشته شدن «كعب بن اشرف» تزلزلى در يهود ايجاد كرد. به دنبال آن رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دستور داد مسلمانان براى جنگ با اين قوم پيمان شكن حركت كنند، هنگامى كه آنها با خبر شدند، به قلعههاى مستحكم و دژهاى نيرومند خود پناه بردند، و درها را محكم بستند، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دستور داد بعضى درختان نخل را كه نزديك قلعهها بود بكنند يا بسوزانند. برگزيده تفسير نمونه، ج5، ص: 136
اين كار فرياد يهود را بلند كرد گفتند: اى محمّد! تو پيوسته از اين گونه كارها نهى مىكردى، پس اين چه برنامهاى است؟
آيه پنجم اين سوره نازل شد و به آنها پاسخ گفت كه اين يك دستور خاص الهى بود.
محاصره چند روز طول كشيد و پيامبر صلّى اللّه عليه و آله براى پرهيز از خونريزى به آنها پيشنهاد كرد كه سرزمين مدينه را ترك گويند آنها نيز پذيرفتند، مقدارى از اموال خود را برداشته و بقيه را رها كردند باقيمانده اموال و اراضى و باغات و خانههاى آنها به دست مسلمانان افتاد.
تفسير:
اين سوره با تسبيح و تنزيه خداوند و بيان عزت و حكمت او شروع مىشود، مىفرمايد: «آنچه در آسمانها و زمين است براى خدا تسبيح مىگويد، و او عزيز و حكيم است» (سبح لله ما فى السماوات و ما فى الارض و هو العزيز الحكيم).
و اين در حقيقت مقدمهاى است براى بيان سرگذشت يهود «بنى نضير» همانها كه در شناخت خدا و صفاتش گرفتار انواع انحرافات بودند.
تسبيح عمومى موجودات زمين و آسمان اعم از فرشتگان و انسانها و حيوانات و گياهان و جمادات ممكن است با زبان قال باشد يا با زبان حال، چرا كه نظام شگفت انگيزى كه در آفرينش هر ذرهاى به كار رفته با زبان حال بيانگر علم و قدرت و عظمت و حكمت خداست.
و از سوى ديگر به عقيده جمعى از دانشمندان هر موجودى در عالم خود سهمى از عقل و درك و شعور دارد هر چند ما از آن آگاه نيستيم، و به همين دليل با زبان خود تسبيح خدا مىگويد، هر چند گوش ما توانايى شنوائى آن را ندارد.
منبع :
http://qurangloss.blogfa.com/page/hashr.aspx