0

طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

 
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال
سه شنبه 4 تیر 1392  10:45 PM

ردیف 39

 (آيه 58)
 
شأن نزول:
 
در مورد نزول اين آيه كه دنباله آيه قبل است نقل شده كه: جمعى از يهود و بعضى از نصارى صداى مؤذن را كه مى‏شنيدند و يا قيام مسلمانان را به نماز مى‏ديدند شروع به مسخره و استهزاء مى‏كردند، قرآن مسلمانان را از طرح دوستى با اين گونه افراد برحذر داشت.
 
تفسير:
 
در اين آيه در تعقيب بحث گذشته در مورد نهى از دوستى با منافقان و جمعى از اهل كتاب كه احكام اسلام را به باد استهزاء مى‏گرفتند، اشاره به يكى از اعمال آنها به عنوان شاهد و گواه كرده، مى‏گويد: «هنگامى كه (اذان مى‏گوييد و مسلمانان را) به سوى نماز دعوت مى‏كنيد، آن را به باد استهزاء و بازى مى‏گيرند» (وَ إِذا نادَيْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً).
 
قابل ذكر اين كه همانطور كه در روايات اهل بيت عليه السّلام وارد شده است اذان از طريق وحى به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله تعليم داده شد.
 
سپس علت عمل آنها را چنين بيان مى‏كند: «اين به خاطر آن است كه آنها جمعيت نادانى مى‏باشند و از درك حقايق بدورند» (ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ).
 
 (آيه 59)
 
شأن نزول:
 
در مورد نزول اين آيه و آيه بعد از ابن عباس نقل شده كه: جمعى از يهود نزد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آمدند و درخواست كردند عقايد خود را براى آنها شرح دهد، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: من به خداى بزرگ و يگانه ايمان دارم و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و موسى و عيسى و همه پيامبران الهى نازل شده حق مى‏دانم، و در ميان آنها جدايى نمى‏افكنم، آنها گفتند: ما عيسى را نمى‏شناسيم و به پيامبرى نمى‏پذيريم، سپس افزودند: ما هيچ آيينى بدتر از آيين شما سراغ نداريم! اين دو آيه نازل شد و به آنها پاسخ گفت.
 
تفسير:
 
در اين آيه، خداوند به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دستور مى‏دهد كه از اهل كتاب سؤال كن و «بگو: چه كار خلافى از ما سر زده كه شما از ما عيب مى‏گيريد و انتقاد مى‏كنيد؟ جز اين كه ما به خداى يگانه ايمان آورده‏ايم و در برابر آنچه بر ما و بر انبياء پيشين نازل شده تسليم هستيم» (قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ).                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏1، ص: 530
 
 و در پايان آيه جمله‏اى مى‏بينيم كه در حقيقت بيان علت جمله قبل است، مى‏گويد: اگر شما توحيد خالص و تسليم در برابر تمام كتب آسمانى را بر ما ايراد مى‏گيريد به خاطر آن است كه بيشتر شما فاسق و آلوده به گناه شده‏ايد» چون خود شما آلوده و منحرفيد اگر كسانى پاك و بر جاده حق باشند در نظر شما عيب است (وَ أَنَّ أَكْثَرَكُمْ فاسِقُونَ).
 
 (آيه 60)- در اين آيه عقايد تحريف شده و اعمال نادرست اهل كتاب و كيفرهايى كه دامنگير آنها گرديده است با وضع مؤمنان راستين و مسلمان، مقايسه گرديده، تا معلوم شود كداميك از اين دو دسته در خور انتقاد و سرزنش هستند و اين يك پاسخ منطقى است كه براى متوجه ساختن افراد لجوج و متعصب به كار مى‏رود، در اين مقايسه چنين مى‏گويد: اى پيامبر! به آنها بگو:
 
آيا ايمان به خداى يگانه و كتب آسمانى داشتن در خور سرزنش و ايراد است، يا اعمال نارواى كسانى كه گرفتار آن همه مجازات الهى شدند «به آنها بگو: آيا شما را آگاه كنم از كسانى كه پاداش كارشان در پيشگاه خدا از اين بدتر است» (قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ).
 
سپس به تشريح اين مطلب پرداخته و مى‏گويد: «آنها كه بر اثر اعمالشان مورد لعن و غضب پروردگار واقع شدند و آنان را به صورت «ميمون» و «خوك» مسخ كرد، و آنها كه پرستش طاغوت و بت نمودند، مسلما اين چنين افراد، موقعيتشان در اين دنيا و محل و جايگاهشان در روز قيامت بدتر خواهد بود، و از راه راست و جاده مستقيم گمراهترند» (مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ).
 
 (آيه 61)- در اين آيه- براى تكميل بحث در باره منافقان اهل كتاب- پرده از روى نفاق درونى آنها برداشته و به مسلمانان چنين اعلام مى‏كند: «هنگامى كه نزد شما مى‏آيند مى‏گويند ايمان آورديم در حالى كه با قلبى مملو از كفر داخل مى‏شوند و به همان حال نيز از نزد شما بيرون مى‏روند و منطق و استدلال و سخنان شما در قلب آنها كمترين اثرى نمى‏بخشد» (وَ إِذا جاؤُكُمْ قالُوا آمَنَّا وَ قَدْ دَخَلُوا بِالْكُفْرِ وَ هُمْ                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏1، ص: 531
 
 قَدْ خَرَجُوا بِهِ).
 
و در پايان آيه به آنها اخطار مى‏كند كه «با تمام اين پرده‏پوشيها، خداوند از آنچه آنها كتمان مى‏كنند، آگاه و باخبر است» (وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما كانُوا يَكْتُمُونَ).
 
 (آيه 62)- در اين آيه نشانه‏هاى ديگرى از نفاق آنها را بازگو مى‏كند، از جمله اين كه مى‏گويد: «بسيارى از آنها را مى‏بينى كه در مسير گناه و ستم و خوردن اموال حرام بر يكديگر سبقت مى‏جويند» (وَ تَرى‏ كَثِيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ).
 
يعنى، آنچنان آنها در راه گناه و ستم گام برمى‏دارند كه گويا به سوى اهداف افتخارآميزى پيش مى‏روند، و بدون هيچ گونه شرم و حيا، سعى مى‏كنند از يكديگر پيشى گيرند.
 
و در پايان آيه براى تأكيد زشتى اعمال آنها مى‏گويد: «چه عمل زشت و ننگينى آنها انجام مى‏دهند» و بر آن مداومت دارند (لَبِئْسَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ).
 
منبع : 
http://qurangloss.blogfa.com/page/maede-51-100.aspx
هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
تشکرات از این پست
nezarat_ravabet
دسترسی سریع به انجمن ها