0

طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال

 
AliFanoodi
AliFanoodi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 17248
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال
دوشنبه 3 تیر 1392  4:08 PM

ردیف 19

(آيه 46)- در اين آيه به يكى از فضايل و معجزات حضرت مسيح (ع) اشاره مى‏كند مى‏گويد: «او با مردم در گهواره، و در حال كهولت (ميانسال شدن) سخن خواهد گفت و او از صالحان است» (وَ يُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلًا وَ مِنَ الصَّالِحِينَ).
 
ذكر «فى المهد» و «كهلا» ممكن است اشاره به اين باشد كه او در گهواره همان گونه سخن مى‏گفت كه در موقع رسيدن به كمال عمر، سخنانى سنجيده و پرمحتوا و حساب‏شده، نه سخنانى كودكانه!
 
 (آيه 47)- باز در اين آيه داستان مريم ادامه مى‏يابد، او هنگامى كه بشارت تولد عيسى (ع) را شنيد، چنين «گفت: پروردگارا! چگونه فرزندى براى من خواهد بود، در حالى كه هيچ انسانى با من تماس نگرفته» و هرگز همسرى نداشته‏ام. (قالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ).
 
ولى خداوند به اين شگفتى حضرت مريم پايان داد و «فرمود: اين گونه خدا هر چه را بخواهد مى‏آفريند» (قالَ كَذلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ ما يَشاءُ).
 
سپس براى تكميل اين سخن مى‏فرمايد: «هنگامى كه چيزى را مقرر كند (و فرمان وجود آن را صادر نمايد) تنها به آن مى‏گويد: موجود باش، آن نيز فورا موجود مى‏شود» (إِذا قَضى‏ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ).
 
 (آيه 48)- به دنبال صفات چهارگانه‏اى كه در آيات قبل براى حضرت مسيح (ع) بيان شده بود (آبرومند در دنيا و آخرت بودن، از مقربان بودن، و سخن گفتن در گاهواره و از صالحان بودن) به دو وصف ديگر آن پيامبر بزرگ اشاره مى‏كند.
 
نخست مى‏فرمايد: «خداوند به او كتاب و دانش و تورات و انجيل مى‏آموزد»                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏1، ص: 285
 
 (وَ يُعَلِّمُهُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ).
 
جمله فوق نخست به تعليم كتاب و حكمت بطور كلى اشاره مى‏كند و بعد دو مصداق روشن اين كتاب و حكمت، يعنى تورات و انجيل را بيان مى‏نمايد.
 
 (آيه 49)- در اين آيه به معجزات حضرت مسيح اشاره كرده مى‏فرمايد:
 
 «و (خداوند) او را رسول و فرستاده به سوى بنى اسرائيل قرار مى‏دهد» (وَ رَسُولًا إِلى‏ بَنِي إِسْرائِيلَ).
 
سپس مى‏افزايد: او مأمور بود به آنها بگويد: «من نشانه‏اى از سوى پروردگارتان براى شما آورده‏ام» (أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ).
 
نه يك نشانه بلكه نشانه‏هاى متعدد! «من از گل چيزى به شكل پرنده مى‏سازم، سپس در آن مى‏دمم و به فرمان خدا پرنده‏اى مى‏گردد» (أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ).
 
سپس به بيان دومين معجزه يعنى درمان بيماريهاى صعب العلاج يا غير قابل علاج از طريق عادى پرداخته مى‏گويد: «من كور مادر زاد و مبتلا به برص (پيسى) را بهبودى مى‏بخشم» (وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ).
 
شك نيست كه اين موضوعات مخصوصا براى پزشكان و دانشمندان آن زمان معجزات غير قابل انكارى بوده است.
 
در سومين مرحله، اشاره به معجزه ديگرى مى‏كند و آن اين كه: «من مردگان را به فرمان خدا زنده مى‏كنم» (وَ أُحْيِ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِ اللَّهِ).
 
چيزى كه در هر عصر و زمانى جزء معجزات و كارهاى خارق العاده است.
 
و در مرحله چهارم موضوعات خبر دادن از اسرار نهانى مردم را مطرح مى‏كند، زيرا هر كس معمولا در زندگى فردى و شخصى خود، اسرارى دارد كه ديگران از آن آگاه نيستند مسيح مى‏گويد: «من شما را از آنچه مى‏خوريد و در خانه‏ها ذخيره مى‏كنيد خبر مى‏دهم» (وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ).
 
و در پايان به تمام اين چهار معجزه اشاره كرده مى‏گويد: «مسلما در اينها                        برگزيده تفسير نمونه، ج‏1، ص: 286
 
 نشانه‏اى است براى شما اگر ايمان داشته باشيد» و در جستجوى حقيقت باشيد (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ).
 
از مفاد آيه فوق و آيات مشابه آن استفاده مى‏شود كه فرستادگان و اولياى خدا به اذن او مى‏توانند به هنگام لزوم در جهان تكوين و آفرينش تصرف كنند و بر خلاف عادت و جريان طبيعى حوادثى به وجود آورند و اين چيزى است بالاتر از ولايت تشريعى يعنى سرپرستى مردم كه نام آن ولايت تكوينى است.
 
 (آيه 50)- اين آيه نيز ادامه سخنان حضرت مسيح است، و در واقع بخشى از اهداف بعثت خود را شرح مى‏دهد مى‏گويد: «من آمده‏ام تورات را تصديق كنم و مبانى و اصول آن را تحكيم بخشم» (وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ).
 
و نيز آمده‏ام تا پاره‏اى از چيزهايى كه (بر اثر ظلم و گناه) بر شما تحريم شده بود (مانند ممنوع بودن گوشت شتر و پاره‏اى از چربيهاى حيوانات و بعضى از پرندگان و ماهيها) بر شما حلال كنم» (وَ لِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ).
 
سپس مى‏افزايد: «من نشانه‏اى از سوى پروردگارتان براى شما آورده‏ام» (وَ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ).
 
و در پايان آيه چنين نتيجه‏گيرى مى‏كند: «بنابراين، از (مخالفت) خداوند بترسيد و مرا اطاعت كنيد» (فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ).
 
منبع : 
http://qurangloss.blogfa.com/page/ale-emran-1-50.aspx
هی گنه کرديم و گفتيم خدا مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
 
"رهگذر ميگذرد"
تشکرات از این پست
nezarat_ravabet
دسترسی سریع به انجمن ها