پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال
دوشنبه 23 اردیبهشت 1392 10:12 AM
سوره مبارک ق ردیف 173
وَ جآءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سآئِقٌ وَ شَهیدٌ
و هر انسانى وارد محشر مىشود در حالى که همراه او حرکت دهنده و گواهى است.
(سوره ق آیه 21)
عن أمّ سلمة فی قول اللّه عزّوجلّ: (وجاءت کلّ نفس معها سائق و شهید) إنّ رسول اللّه السائق، وعلیّ الشهید.
ام سلمه درباره سخن خداوند: «وجاءت کل نفس معها سائق و شهید» گفت: حرکت دهنده پیامبر خدا و گواه على است.
و نیز در این سوره نازل شده است:
أَلْقِیا فى جَهَنَّمَ کُلَّ کَفّارٍ عَنیدٍ
شما دو نفر به جهنم اندازید هر ناسپاس ستیزه جورا.
(سوره ق آیه 23)
شریک بن عبداللّه قال: کنت عند الأعمش و هو علیل، فدخل علیه أبوحنیفة وابن شبرمة وابن أبی لیلى فقالوا له: یا أبا محمد إنک فی آخر یوم من أیّام الدنیا، وأول یوم من أیام الآخرة، وقد کنت تحدّث فی علیّ بن أبی طالب
بأحادیث فتب إلى اللّه منها! فقال: أسندونی أسندونی. فأسند، فقال: حدثنا أبو المتوکل الناجی عن أبی سعید الخدری قال: قال رسول اللّه(ص) إذا کان یوم القیامة یقول اللّه تعالى لی ولعلی: ألقیا فی النار من أبغضکما و أدخلا الجنة من أحبّکما، فذلک قوله تعالى: (ألقیا فی جهنّم کل کفار عنید) فقال أبو حنفیة للقوم: قوموا بنا لایجیء بشیء أشدّ من هذا.
شریک بن عبداللّه گفت: نزد اعمش بودم و او مریض بود، پس ابوحنیفه و ابن شبرمه و ابن ابى لیلى بر او وارد شدند و به او گفتند: اى ابو محمد تو در آخرین روز از روزهاى دنیا و اولین روز از روزهاى آخرت هستى و تو درباره علىّبن ابىطالب (ع) احادیثى را روایت مىکردى، از آنهاتوبه کن! اعمش گفت: مرا بلند کنید، مرا بلند کنید، او را بلند کردند، پس گفت: حدیث کرد مرا ابوالمتوکل ناجى از ابوسعید خدرى که گفت: پیامبر خدا فرمود: وقتى روز قیامت شود، خداوند به من و على مىگوید: شما دو نفر هر کس را که شما را دشمن داشته باشد به جهنم اندازید و هر کس را که شما را دوست داشته باشد به بهشت وارد کنید و این است معناى سخن خداوند: «و القیا فى جهنم کل کفار عنیده»ابوجنیفه به همراهانش گفت: تا چیزى غلیظتر از این را نگفته برخیزید!
عن أبی سعید الخدری قال: قال رسول اللّه صلى اللّه علیه وآله وسلم: أذا کان یوم القیامة قال اللّه تعالى لمحمّد وعلیّ: أدخلا الجنّة من أحبّکما و أدخلا النار من أبغضکما، فیجلس علیّ على شفیر جهنم فیقول لها: هذا لی وهذا لک، وهو قوله: (ألقیا فی جهنّم کلّ کفّار عنید).
ابو سعید خدرى گفت: پیامبر خدا فرمود: چون روز قیامت شود خداوند به محمد و على مىگوید: هر کس را که شما را دوست دارد وارد بهشت کنید و هر کس را که شما را دشمن مىدارد وارد آتش کنید، پس على بر کنار جنهم مىنشیند و به او مىگوید: این براى من و این براى تو؛ و این است معناى سخن خداوند: «و القیا فى جهنم کل کفار عنید».
عن علیّ علیه السلام فی قوله تعالى: (ألقیا فی جهنّم کلّ کفّار عنید) قال: قال لی رسول اللّه: إنّ اللّه تبارک و تعالى إذا جمع الناس یوم القیامة فی صعید واحد، کنت أنا و أنت یومئذ عن یمین العرش فیقال لی و لک: قوما فألقیا من أبغضکما و خالفکما و کذبکما فی النار.
على(ع) راجع به سخن خداوند: «القیا فى جهنم کل کفّار عنید»گفت: پیامبر خدا به من گفت: وقتى که خداوند مردم را در روز قیامت یک جا جمع کرد، من و تو در آن روز در طرف راست عرش هستیم، پس به من و تو گفته مىشود: برخیزید و هر کس را که شما را دشمن مىداشت و با شما مخالفت مىکرد و شما را تکذیب مىنمود، در آتش افکنید.
همین مضمون با سند دیگرى نیز نقل شده است.
عن عکرمة فی قوله تعالى: (ألقیا فی جهنّم کلّ کفّار عنید) قال: النبی و علیّ یلقیان.
عکرمه درباره سخن خداوند: «القیا فى جهنم کل کفار عنید»گفت: پیامبر و على مىافکنند.
و نیز در این سوره نازل شده است:
اِنَّ فى ذلِکَ لَذِکْرى لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهیدٌ
در این، تذکرى است براى کسى که عقل دارد یا گوش فرا مىدهد در حالى که حاضر است.
(سوره ق آیه 37)
عن محمد بن الحنفیّة عن علی فی قوله تعالى: (إنّ فی ذلک لذکرى لمن کان له قلب) قال: فأنا ذوالقلب الذی عنی اللّه بهذا.
محمد بن حنیفه از على(ع) نقل مىکند که درباره سخن خداوند: «انّ فى ذلک لذکرى لمن کان له قلب»گفت: من همان صاحب عقل هستم که خداوند در این آیه قصد کرده است.
عن ابن عبّاس قال: أهدی إلى رسول اللّه صلى اللّه علیه وآله وسلم ناقتان عظیمتان، فنظر إلى أصحابه وقال: هل فیکم أحد یصلی رکعتین لایهتمّ فیهما من أمر الدنیا بشیء ولا یحدث قلبه بذکر الدنیا أعطیته إحدى الناقتین؟
فقام علی و دخل فی الصلاة، فلما سلم هبط جبرئیل فقال: أعطه إحداهما فقال رسول اللّه: إنه جلس فی التشهد فتفکر أیهما یأخذ. فقال جبرئیل: تفکر أن یأخذ اسمنهما فینحرها و یتصدّق بها لوجه اللّه، فکان تفکره للّه لا لنفسه ولا للدنیا. فأعطاه رسول اللّه کلتیهما و أنزل اللّه (إن فی ذلک) أی فی صلاة علی لعظة لمن کان له قلب أی عقل أو ألقى السمع یعنی استمع بأذنیه إلى ما تلاه بلسانه؛ وهو شهید یعنی حاضر القلب للّه عزّوجلّ. قال رسول اللّه(ص) ما من عبد صلى اللّه رکعتین لا یتفکر فیهما من أمور الدنیا بشیء إلا رضی اللّه عنه و غفر له ذنوبه.
ابن عباس گفت: به پیامبر خدا دو شتر بزرگ هدیه داده شد، پس به اصحاب خود نظر کرد و گفت: آیا در میان شما کسى هست که دو رکعت نماز بخواند و در آن به کار دنیا توجه نکند و قلب او جز به یاد خدا نباشد؟ اگر چنین باشد یکى از این دو شتر را به او مىدهم.
على برخاست و نماز خواند، وقتى سلام نماز را داد، جبرئیل نازل شد و گفت: یکى از این دو شتر را به او بده.پیامبر گفت: او در تشهد نماز به این فکر افتاد که کدام یک از این دو شتر را بگیرد. جبرئیل گفت: او به این فکر بود که کدام یک از آنها چاقتر است آن را بگیرد تا آن را بکشد و در راه خدا صدقه بدهد، بنابراین، فکر او براى خدا بود نه براى خودش یا براى دنیا. پیامبر هر دو شتر را به او داد و خدا این آیه را نازل کرد: «ان فى ذلک لذکرى لمن کان له قلب» یعنى در نماز على موعظهاى براى هر کسى است که عقل داشته باشد «او القى السمع»یعنى با دو گوش خود به آنچه با
زبان تلاوت مىکند گوش بدهد «و هو شهید» یعنى قلب او براى خدا حضور داشته باشد.
پیامبر خدا فرمود: بندهاى نیست که دو رکعت نماز مىخواند و در آن راجع به چیزى از امور دنیا فکر نمىکند مگر اینکه خداوند از او راضى مىشود و گناهان او را مىبخشد.
آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید از وی رخ متاب