پاسخ به:طــریـق بـصــیـرت: خـتـم آنــلایـن قـرآن کـریـم هـمگام با بـصـیرت، مـعـرفت و کمـال
چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392 9:51 AM
ردیف 145 کد 1
ترجمة الميزان ج : 17ص :89
ما به گردنشان غلهايي افكندهايم كه تا چانهشان را گرفته به طوري كه ديگر نميتوانند سر پايين آورده خود را ببينند ( 8 ) .
ما از پيش رو و عقب سر سدي دورشان كشيده و ايشان را با آن پوشاندهايم ديگر جايي را نميبينند ( 9) .
و ( بنا بر اين ) ديگر انذار كردن و نكردنت به حال ايشان يكسان است چه انذار بكني و چه نكني ايمان نميآورند ( 10) .
تو تنها كسي را انذار ميكني و انذارت در حق كسي مؤثر واقع ميشود كه قرآن را تصديق كرده و ناديده از رحمان خشيت داشته باشد ، پس تو او را به آمرزش و اجري كريم بشارت بده ( 11) .
ماييم كه مردگان را زنده ميكنيم و آنچه كردهاند و آنچه از آثارشان بعد از مردن بروز ميكند همه را مينويسيم و ما هر چيزي را در امامي مبين برشمردهايم ( 12 ) .
ترجمة الميزان ج : 17ص :124
ميخورند ( 33) .
و در آن باغها و نخلها و انگورها قرار داديم و در آن چشمههايي روان كرديم ( 34) .
تا مردم از ثمره آن و كارهاي خود برخوردار شوند آيا باز هم شكرگزاري نميكنند ؟ ( 35) .
منزه است آن كسي كه تمامي جفتها را بيافريد چه آن جفتهايي كه از زمين ميروياند و چه از خود انسانها و چه از آن جفتهايي كه انسانها از آن اطلاعي ندارند ( 36 ) .
و شب نيز براي آنان عبرتي است كه ما روز را از آن بيرون ميكشيم و آن وقت مردم در تاريكي قرار ميگيرند ( 37) .
و خورشيد كه به قرارگاه خود روان است ، اين نظم خداي عزيز داناست ( 38) .
و براي ماه منزلها معين كرديم تا دوباره به صورت هلال مانند چوب خوشه خرماي كهنه درآيد ( 39) .
نه خورشيد را سزد كه به ماه برسد و نه شب از روز پيشي گيرد و هر يك در فلكي سير ميكنند ( 40).
و عبرتي ديگر براي ايشان اين است كه ما نژادشان را در كشتي پر ، حمل ميكنيم ( 41) .
و آن چه نظير آن برايشان آفريدهايم كه سوار ميشوند ( 42) .
و هر آن بخواهيم غرقشان ميكنيم كه در اين صورت ديگر فريادرسي ندارند و نجات داده نميشوند ( 43) .
باز مگر رحمتي از ما به فريادشان برسد كه تا مدتي برخوردار شوند ( 44) .
و چون به ايشان گفته ميشود از آنچه در پيش رو و پشت سر داريد بترسيد شايد ترحم شويد ( 45) .
ولي هيچ آيتي از آيات پروردگار نيايد براي آنان مگر اينكه از آن روي بگردانند ( 46) .
و چون به ايشان گفته ميشود از آنچه خدا روزيتان كرده انفاق كنيد آنان كه كافر شدهاند به آنان كه ايمان آوردهاند گويند آيا به كسي غذا بدهيم كه اگر خدا ميخواست غذايش ميداد ؟ شما نيستيد جز در ضلالتي آشكار ( 47 ) .
ترجمة الميزان ج : 17ص :144
آنان منتظر جز يك صيحه نيستند صيحهاي كه ايشان را بگيرد در حالي كه سرگرم مخاصمه باشند ( 49) .
صيحهاي كه وقتي رسيد ديگر اينان نه ميتوانند سفارشي كنند و نه به اهل خود برگردند ( 50) .
بعد از آن صيحه بار ديگر در صور دميده ميشود ، ناگهان همه از قبرها به سوي پروردگارشان ميشتابند ( 51) .
در حالي كه ميگويند : واويلا چه كسي ما را از اين خوابگاهمان برانگيخت ؟ اين همان وعدهاي است كه خداي مهربان ( به توسط انبيايش ) به ما ميداد و ( معلوم شد ) انبياي او راست ميگفتهاند ( 52) .
آن نفخه هم به جز يك صيحه نيست كه ناگهان همگي نزد ما حاضر ميشوند ( 53 ) .
امروز به هيچ وجه احدي ستم نميشود و جزايي به شما داده نميشود مگر خود آن اعمالي كه ميكرديد ( 54) .
به درستي كه اهل بهشت امروز در ناز و نعمت هستند و از هر فكر ديگر فارغند ( 55) .
هم خود و هم همسرانشان در زير سايه بر كرسيها تكيه ميزنند ( 56) .
و ميوهاي در آنجا در اختيار دارند و هر چه بخواهند در اختيارشان قرار ميگيرد ( 57) .
در آن روز به عنوان پيام از پروردگار مهربان به ايشان ابلاغ سلام ميشود ( 58) .
و در جمع مردم گفته ميشود : هان اي مجرمين از ساير مردم جدا شويد ( 59 ) .
مگر با شما عهد نسبتم و نگفتم اي فرزندان آدم شيطان را اطاعت مكنيد كه او براي شما دشمني آشكار است ( 60) .
و مگر نگفتم كه مرا بپرستيد كه صراط مستقيم تنها همين است ( 61) .
و مگر اين شيطان نبود كه گروههاي بسياري از شما را گمراه كرد آيا هنوز هم به هوش نميآييد ( 62) .
(همه اين هشدارها را به شما داديم و نپذيرفتيد ) اينك اين جهنمي است كه همواره وعدهاش به شما داده ميشد ( 63) .
بچشيد امروز سوزش آن را به كيفر كفري كه ميورزيديد ( 64) .
امروز مهر بر دهانشان ميزنيم و دستهايشان با ما سخن ميگويد و پاهايشان به آنچه همواره ميكردند شهادت ميدهد ( 65 ) .