0

طلبه شهید محمد ابوطالبي

 
shokoofeh
shokoofeh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1389 
تعداد پست ها : 952
محل سکونت : البرز

طلبه شهید محمد ابوطالبي
یک شنبه 1 اردیبهشت 1392  3:21 PM

 


به راستي كه فضاي ذهن‌ها از رايحة مشك‌آساي ياد شهدا چه معطر مي‌شود! در زير ايوان قدس تقدس، سينه‌سرخاني بي ادعا كه از هستي خود براي خدا گذر كردند از يقيني‌ترين معارف است.

در سال 1348 روستاي كوشكيچه، از توابع شهرستان مباركه، شاهد حضور يكي از اين سينه‌سرخان مقدس بود. خانواده متدين و زحمتكش، با حضور چنين مولودي، چشمان انتظارش روشن شد و خورشيد شادي در آسمان جانش درخشدن آغاز نمود.

محمد كوچك از همان كودكي در دستان پاكش صحيفه الهي را فشرد و بند بند وجودش از مي ناب ايمان سيراب شد. شهيد در عبور ايام، خود را پشت ميز و نيمكت مدرسه يافت و از لبان پرسخاوت دانش، غنچه‌هاي معرفت برگرفت. شانزده سال بيش نداشت كه تن به اقيانوس مواج علوم دين سپرد تا در پرتو امواج دربارش چشم جان بينا سازد.

شهيد، در حجره هاي اخلاص ومدرس‌هاي بصيرت، آيه‌هاي روشن يقين را تجربه كرد تا آن كه دست پنهان تقدير او را در جادة سرخ دفاع نهاد. او عازم ميدان گرديد تا از ناموس ميهن‌اش در برابر تجاوز هرزگاني بي‌عفت دفاع نمايد. در نهايت در تاريخ 29/12/1366 در عمليات والفجر 10 به تقدير نقش‌بند وجود، تولدي دوباره يافت؛ آن گاه كه در هجوم تير خصم سينة مردانه اش شكست و مرغ روح را در پرواز ديد.

«روحش شاد و راهش پررهرو باد»

 

 

آیات انتظار

قوم من ترنج را با پوست می خورند

 راستی! کسی زلیخا را ندیده است؟

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها